طرح اين موضوع كه كدام چهره سياسي چه ميزان منابع مالي در دسترس دارد به خصوص چهرههايي كه ديگر فعاليت عيني چنداني نيز ندارند شايد مساله قابل توجهي نباشد يا در زمانهايي مورد بحث قرار بگيرد كه اين چهرهها براي حضور در عرصه ميدان سياست آستين بالا ميزنند، اما در مورد چهرههاي سياسي حاضر در دولت كه در مواجهه با رانتهاي مخالفت قرار دارند، اين موضوع اهميت بسياري مييابد و نيازمند تحقيقات و اسناد جديتري نيز هست كه اين افراد چگونه زندگي ميكنند و چه ميزان منابع مالي به دست آوردهاند . البته يافتن اين افراد و پاسخگو كردنشان كار دشواري است. تصور افسانهاي از چهرههاي سياسي و زندگي آنها شايد درباره برخي افراد صادق باشد، اما عدهاي نيز در اين ميان حضور دارند كه مانند مردم عادي، حقوق دريافت ميكنند، تورم قامتشان را خم ميكند، حساب و كتاب روزمره را دارند و رويایی زندگي نميكنند.البته هرگز نميخواهيم منكر فساد يا رانتهاي عظيم در برخي جريانات سياسي از جمله اصلاحطلبان و اصولگرايان شويم؛ به همين جهت با برخي چهرههاي سياسي جناحهاي مختلف گفتوگو كرديم تا مشخص شود هر كدام از اين چهرهها چگونه روزگار ميگذرانند و از چه راهي ارتزاق ميكنند.
بهزاد نبوي: بازنشستگي چريك پير
بهزاد نبوي بيان صميمي و دوستانهاي دارد، با گذشتهاي كه چندان دوستانه طي نشده است، با او تماس گرفتم و درباره گذران اقتصادي زندگياش پرسيدم به هر حال او سالهاي تجربه وزارت، نمايندگي مجلس و حضور در مجموعه نخست وزيري و رياستجمهوري را در سابقه دارد؛ وقتي برايش توضيح دادم كه ماجرا از چه قرار است درنگ نكرد و گفت همين الان بگويم كه تمام شود؟و گفت!
من يك خانه از مادرم در خيابان سعادت آباد داشتم كه زمين آن را سال 34 به ميزان متري 9ريال خريده بوديم و در همان زمين در سال 61 يك خانه دو طبقه ساختيم، مادرم يك ويلا هم در درياكنار داشت كه وقتي من پيش از انقلاب زندان رفتم يكي از دوستان من برايمان خريده بود، يك خانه هم پدرم از قديم در زعفرانيه داشت كه همه اينها را به دو آپارتمان تبديل كرديم، كل زندگي ما از اين طريق ميچرخد، 17.5حقوق كه ده روز هم دوام نميآورد باقي زندگي با اموال پدر و مادرم ميچرخد كه تبديل به سه آپارتمان شدهاند كه از محل اجاره آنها زندگي ميكنيم. من بازنشستگي رياستجمهوري را دارم چون كارمند نخست وزيري بودم، بعد از اينكه نخستوزيري تبديل به رياستجمهوري شد كارمند آنجا شدم و بايد حقوق وزير سابق را ميگرفتم ولي چون در دوره آقاي خاتمي حكم مشاور رييسجمهور زدند اين رده پايينتر از وزارت بود و مبناي حقوق من مشاور شد.
محسن آرمين: قرآنپژوه قانع
از محسن آرمين نيز همين سوال را پرسيدم كه مانند هميشه آرام و متين پاسخ داد: در مورد منابع سازمان مجاهدين انقلاب بايد از آقاي عربسرخي سوال كنيد البته درآمد خاصي نداشتيم و كمكهاي مردمي بيشتر بود.من هم حقوق معلمي ميگيرم و با همين حقوق زندگي ميكنم و هيچ محل درآمد ديگري ندارم من بازنشسته هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني هستم و آخر هر ماه دولت اين حقوق را از ما دريغ نكرده است.ما چون خيلي كم هزينه هستيم الحمدلله مشكلي هم برايمان پيش نميآيد و اگر هم پيش بيايد از امداد غيبي استفاده ميكنيم؛ در ادامه از آرمين درباره امدادهاي غيبي زندگياش پرسيدم كه به طنز گفت: يعني مثلا اينجا را ببين، قبلا يخچال بود الان نيست، غيب شده، فروختيم!
عبدالله نوري: دشواريهاي حقوق بازنشستگي
عبدالله نوري در ميان چهرههاي سياسي چندان در دسترس نيست و يافتن او براي خبرنگاران كار مشكلي است به همين خاطر مصاحبه مطبوعاتي يا يادداشت خاصي نيز از او ديده نميشود، اما به سختي و از طريق دوستي در اصفهان توانستم با برادر او-حبيب نوري-تماس بگيرم و ايشان نيز ضمن پرسش سوال ما از عبدالله نوري از قول ايشان گفت: عبدالله نوري از طريق حقوق بازنشستگي خود روزگار ميگذراند.عبدالله نوري از گفتن بيش از اين درباره منابع مالي خود خودداري كرد.
محمد توسلي: سياستورز دوستدار كار
محمد توسلي در ميان چهرههاي سياسي، پاسخگوتر است و از ايده بحث درباره منابع مالي سياستمداران و نفس كار كردن در ميان آنها استقبال كرد و يادداشتي را درباره منابع مالي خود و نحوه اداره مالي نهضت آزادي براي من ارسال كرد: توسلي در پاسخ به اين پرسش كه در زندگي شخصي خود چه مشاغلي و از چه طريق كسب درآمد داشتهايد؟ گفت: «بنده فارغالتحصيل دانشكده فني دانشگاه تهران در سال 1340 در رشته راه و ساختمان هستم و سپس در رشته دكتراي حمل و نقل و ترافيك در دانشگاههاي ايلينوي امريكا و اشتوتگارت آلمان، همزمان با فعاليتهاي اجتماعي، تحصيلات خود را ادامه دادم. اما در سال 1346 كه براي تهيه پاياننامه دكتراي خود با موضوع «طرح جامع حمل و نقل شهر تهران» به ايران برگشتم و در شهرداري تهران كار خود را آغاز كردم ممنوعالاستخدام و ممنوعالخروج شدم. اما در «مهندس مشاور راهور» كه با مديريت آن در شهرداري آشنا شده بودم ابتدا به عنوان كارشناس و سپس مديريت شركت اشتغال داشتم. بهرغم بازداشت در سال 1350 مشاور هزينههاي خانواده مرا پشتيباني كردند و پس از يكسال آزادي از زندان با روي گشاده از ادامه همكاري من استقبال كردند. اين همكاري در زمينه مطالعات و طراحي روسازي راه و ارايه دانش جديد روسازي آسفالتي عمدتا در پروژههاي وزارت راه و شهرسازي و شهرداري تهران تمركز داشت. در اين مدت در مديريت و تهيه پروژههاي آسفالت خيابانها و معابر شهري و بين شهري، آزادراههاي كمربندي جنوب تهران و همچنين آزادراههاي تهران - ساوه، قم -كاشان - اصفهان، اصفهان - ذوب آهن و... همكاري ميكردم. از محل حقوق و مزاياي دريافتي علاوه بر هزينههاي جاري زندگي توانستم با پسانداز در سال 54 خانه مناسب براي زندگيام تهيه كنم.
پس از انقلاب 57، در دولت موقت كه مسووليت مديريت شهر تهران را بر عهده داشتم، خدماتم در جلد دوم خاطرات آمده است. در اين دوره فقط حقوق ماهانه ده هزار تومان، در حالي كه قبلا حقوق و مزاياي شهردار تهران صد هزار تومان بود، براي تامين هزينههاي زندگي دريافت كردم . پس از پايان دوره شهرداري بهرغم درگيري در مسووليتهاي نهضت آزادي ايران براي تامين هزينههاي زندگي به عنوان كارشناس طرحهاي جامع و تفصيلي ترافيك شهرهاي ساري، خرمآباد و بروجرد با مهندسين مشاور طرح و كاوش و به موازات آن با شركت مهندسين مشاور باوند نيز به عنوان كارشناس ترافيك طرح جامع شهر قم همكاري داشتم. با تاسيس شركت مهندسين مشاور گذر راه در سال 1371و اخذ صلاحيت و درجهبندي در رشتههاي تخصصي حمل و نقل و ترافيك، راه و فرودگاه و همچنين با جذب همكاران متخصص، در جايگاه مديريت آن به كارهاي پژوهشي و مطالعاتي پرداختيم كه ثمره آن تهيه طرحهاي پژوهشي و تحقيقاتي و اجرايي بزرگ و ملي بود. در جشنواره مهندسي كشور در سال 1378 موفق به اخذ جايزه ويژه شديم.
بهطور خلاصه خدمات مهندسي خود را در مدت نزديك به 50 سال در قالب ارايه خدمات كارشناسي و مديريتي و اجراي صدها پروژه بزرگ راهسازي، آسفالت، حمل و نقل و ترافيك، احداث فرودگاهها به ثمر رسانديم و با نظارت بر كليه مراحل و عمليات توليد و حمل و پخش آسفالت بزرگراههاي تهران و انجام مطالعات لازم براي ارتقاي كيفيت عمليات آسفالتي و آموزش كادرهاي فني شهرداري تهران در دهههاي 70 تا 90 نقش مثبت خود را در حد توان ايفا كرديم.
از جمله در هفتمين همايش قير و آسفالت ايران كه همه ساله از سوي مركز تحقيقات راه و مسكن و شهرسازي برگزار ميشود، لوح تقديري به من اهدا كردند كه در قسمتي از آن چنين آمده است: «شما را به عنوان شخصيت برجسته صنعت قير و آسفالت در سال 1394 معرفي مينماييم و اين لوح را به پاس قدرداني از سالها تلاش صادقانه براي اعتلاي كشور به جنابعالي تقديم ميداريم.» بهطور خلاصه حضور در بخش خصوصي اين امكان را براي كنشگران سياسي فراهم ميكند تا با توانمندي و اعتماد به نفس بيشتر بتوانند به خدمات سياسي خود ادامه دهند و كمتر تحت تاثير اعمال محدوديتهاي حاكميت قرار گيرند. تجربه تاريخي هم اين فرآيند را به وضوح نشان ميدهد كه شخصيتهايي چون زندهيادان مهندس بازرگان و دكتر سحابي هم بهرغم اشتغال و تدريس در دانشگاه براي خود نهادهايي در بخش خصوصي از جمله شركت ياد (يازده استاد دانشگاه) فراهم كرده بودند كه معيشت آنان وابسته كامل به دولت نباشد تا بتوانند با استقلال به خدمات اجتماعي و سياسي خود بپردازند. در همين راستا هزينهها و مخارج فعاليتهاي اجتماعي و سياسي آنان نيز از همين منابع و كمكهاي مردمي تامين ميشد تا استقلال و تداوم فعاليتهاي خود را تضمين كنند.
مهدي نصيري: حقوق شوخطبعي
شايد بتوان مهدي نصيري و همفكران او را در يك طيف سياسي جدا از اصولگرايان تصور كرد، منابع مالي و گذران زندگي سران اين جريان نزديك به عدالتخواهان نيز جالب است به خصوص با توجه به سوابقي كه پيش از اين در كارنامه آنها وجود دارد. مهدي نصيري يكي از چهرههاي مطرح آنهاست كه سمتهاي پيشين او همواره محل بحث بوده است.نصيري در گفتوگويي تلفني با اندكي شوخي به سوال منابع مالياش اينگونه پاسخ داد كه عينا شرح مكالمه را در ادامه ميخوانيم:
من از حوزه علميه شهريه ميگيرم، حدود ماهي 1.5ميليون تومان به من شهريه ميدهند و چون پول امام زمان است بسيار پربركت است و خط فقر را پاسخ ميدهد. از او پرسيديم، دستورالعمل زندگي در تهران با يك ميليون و پانصد چگونه است؟ اينگونه پاسخ داد: «من قم زندگي ميكنم؛ شهريه طلبگي هم بركت دارد يا مثلا من هر شب يك كاسه زير سقف خانه ميگذارم خدا چون رزاق است روزي آن روز را برايمان ميگذارد؛ البته بستگي به اعتقاد و توكل دارد!»در ادامه اين پرسش طرح شد كه گويا توكل ما ضعيف است؛ جز حقوق طلبگي تاكنون از چه نهادهايي حقوق گرفتهايد؟ نصيري اينطور پاسخ داد: «من كيهان بودم كه حقوق ميگرفتم، روزنامه صبح هم بودم كه نشريه درآمدزايي بود و بالاخره زندگي ما را تامين ميكرد، بعد هم 9سال كارمند بودم، چند سال در تشكيلات شوراي سياستگذاري ائمه جمعه بودم و بعد هم همكار معاونت نمايندگي رهبري در امارات بودم و تا سال 89 در آنجا خدمت ميكردم؛ بالاخره قانع شديد شهريه طلبگي بركت دارد؟-خدا زيادش كند!»
محمد مهاجري: روزنامهنگار متواضع
پاسخ محمد مهاجري به اين پرسش كه روزگار خود را از چه طريقي ميگذرانيد، گفت: «ما آبروي فقر و قناعت نميبريم/با پادشه بگوي كه روزي مقدر است.»
مصباحيمقدم:
روحاني اقتصاددان با اقتصادي كوچك
در حاشيه يك گفتوگو پيرامون بافت اقتصادي دولت رييسي از مصباحيمقدم كه از جلسه مجمع تشخيص مصلحت نيز باز ميگشت، پرسيدم چگونه روزگار ميگذراند؛ وي در پاسخ اين سوال گفت: «من حقوق دولتي دريافت نميكنم و به عنوان استاد تمام دانشگاه امام صادق حقوق ميگيرم.در مجمع نيز حقوق مشخصي وجود ندارد شايد برخي مواقع حقالجلسه پرداخت شود.»
حميدرضا ترقي: حقوق اندك يك عضو موتلفه
موتلفه اسلامي در باور عمومي به علت ريشه در بازار همواره با مفاهيم اقتصادي و ثروتهاي بيشمار تحليل ميشود در حالي كه طبق باور اعضاي اين حزب اين برداشت درست نيست و برخي اعضاي موتلفه نيز مانند مردم عادي زندگي ميكنند؛ هرچند صحبتهاي بسياري درباره ثروت خانواده عسگراولادي وجود داشته است ديگر اعضاي اين حزب خود را از مسائل اقتصادي كلان جدا ميكنند؛ به همين جهت با حميدرضا ترقي گفتوگويي داشتيم تا از وضعيت معيشتي او بپرسيم كه در پاسخ گفت: «من حقوق بازنشستگي كميته امداد را دريافت ميكنم و تاكنون نيز كار اقتصادي ديگري انجام ندادهام، زيرا به روحيه من نميخورد و علاقهاي نيز به مسائل اقتصادي ندارم و تا زمان بازنشستگي نيز اجارهنشين بودم، اما پس از بازنشستگي توانستم خانهاي براي خودم براي اولينبار تهيه كنم.»
علي لاريجاني: حقوق هیات علمی
اگرچه بحثهاي زيادي پيرامون علي لاريجاني به خصوص در دوران انتخابات رياستجمهوري سال 1400 پيش آمد و برخي رقباي او موضوع مهاجرت فرزندانش به خارج از كشور و برخي موضوعات مالي را مطرح كردند، اما خبر پر سر و صدا و جدي درباره منابع مالي او تاكنون منتشر نشده يا دامنه وسيعي پيدا نكرده است.از منصور حقيقتپور، نماينده سابق و مجلس و از نزديكان علي لاريجاني درباره منابع مالي رييس سابق مجلس پرسيدم كه گفت مطمئن است لاريجاني حقوق هيات علمي دانشگاه را دريافت ميكند و تورم بر زندگي او نيز تاثير دارد و از مجلس هم طي 12سال فعاليت حقوقي دريافت نكرده است.حقيقتپور درباره وضعيت مسكن لاريجاني و ديگر منابع مالي او اطلاعي نداشت و نميدانست لاريجاني صاحب خانه است يا خير، اما قرار شد اگر روزي لاريجاني را ملاقات كرد اين سوال ما را نيز از او بپرسد!
محمود احمدينژاد: فعلا سكوت تا بعد...
يافتن احمدينژاد در نارمك شايد امكانپذير باشد كه حوصله و وقت ديدار دست نداد البته او در نوبتهاي مختلف نيز نسبت به اموال و درآمدهاي خود صحبتهايي كرده است، اما از علياكبر جوانفكر به عنوان يك چهره نزديك به احمدينژاد در اين باره سوالي پرسيدم كه گويا به دفتر احمدينژاد ارسال شده، اما هنوز پاسخ مشخصي در اين باره دريافت نشده است.
(اين گفتوگوها از سال 1401 آغاز شده است)