ترور آيتالله سليماني و هشدار نسبت به بازتوليد جريان ترور
انتظار اين است كه مقامات دولتي، در اين سطح از ميان شخصيتهاي برجسته سياسي و قادر به تحليل و مديريت اطلاعرساني شفاف و رافع ابهامات انتخاب شوند و در اين راستا آموزشهاي لازم را ببينند. شايد خسارتهاي ناشي از ضعف مديريت و سوءتدبير مقامات محلي در حوادث مشابه، از جمله حوادث تلخ مربوط به اعتراضات سال 1401، از جمله در استان سيستان و بلوچستان كمتر از آسيبهاي ناشي از ساير عوامل نبوده است. از سوي ديگر عموم ملت شريف ايران به گزينههاي متعدد بدخواهان ايران و اسلام، از جمله نفرتپراكني نسبت به يكديگر و شكل دادن قطببنديهايي كه به حذف فيزيكي و هرج و مرج منجر ميشود توجه داشته باشند. اين نكته بديهي را در اوايل اعتراضات سال گذشته در يادداشتي با عنوان «بازتوليد تروريسم صدر انقلاب» اشاره و درباره آن هشدار داده بودم. صرفنظر از سوءمديريتها و عملكردهاي منجر به افزايش نارضايتي و كاهش اعتماد بين مردم و حاكميت، فراموش نكنيم جرياني كه از كشته شدن هر ايراني سود ميبرد در صدر انقلاب با سهمخواهي فرقههاي مدعي حمايت از خلقها، با نفرتپراكني نسبت به رهبران صالح و توانمندي چون شهيد مظلوم آيتالله دكتر بهشتي و اشاعه دروغهايي درباره زندگي، شخصيت و عملكرد آن عزيز و اغلب روحانيون متفكر، مردمي و اصيل و نيز جوانان سپاهي و متدين، فضاي جامعه را به سمتي هدايت كردند كه منجر به خشونت و ترور گسترده در سراسر كشور شد. از مقامات مسوول انتظار ميرود با شفافسازي در مورد حوادثي چون ترور آيتالله سليماني و اقدامات موثر عملي در جهت جلب رضايت مردم چنين دسيسههايي را در نطفه خفه كنند و روزنههاي مربوط به تضادها و گسلهاي اجتماعي را پيش از آنكه به بازتوليد حوادث تلخ دهه شصت منجر شود كور كنند. و جوانان عزيز با هر تفكري بدانند به دليل همان رفتار نسنجيده و فريب خوردن جمع زيادي از پسران و دختران اكنون در سراسر شهرهاي ايران شهري نداريم الا اينكه يك يا چند شهيد ترور داريم و همين وضعيت در مورد تقويم رسمي كشورمان صادق است به اين معني كه در تقويم ايران، روزي نداريم مگر اينكه در آن روز يك يا چند نفر ترور شدهاند. و سرنوشت تروريستها نيز عبرتانگيز است! آنها كه آن روزها خود را مدافع سينهچاك خلق و دشمن شماره يك امريكا و اسراييل ميخواندند، اكنون از طريق جاسوسي براي همان حكومتها ارتزاق ميكنند. اميدوارم شهادت آيتالله سليماني موجب آگاهي و وحدت جامعه و حكومت در جهت اعتماد ملي و پيشگيري از بازتوليد آن حوادث تلخ باشد.