«اعتماد» در گفتوگو با فعالان رسانه شكايت پسگرفته شده «فراجا» از طرح روزنامه همشهری را بررسي ميكند
برداشت غیر حرفهای از کار حرفهای
اما اين پرونده و شكايت از يك روزنامه آن هم به دليل انتشار طرحي از فرمانده فراجا، اين پرسش را مطرح ميكند كه آيا رسانهها حق انتشار طرح يا كاريكاتور از چهره مسوولان نظامي را ندارند و به عنوان مثال اگر در روزهاي آينده رسانهاي كاريكاتور يا طرحي از چهره رادان منتشر كند، آيا باز هم شاهد شكايت اين نهاد خواهيم بود؟ مهديان كه خود فعال حوزه رسانه است در اين باره ميگويد: «حتما ميشود. سعه صدر در مسوولان ما وجود دارد. بعيد ميدانم خود سردار رادان هم مخالف طرح و كاريكاتور در رسانه باشند. ضمن اينكه پيشتر هم از ايشان و بقيه مسوولان سياسي كشور طرح و نقاشي و كاريكاتور منتشر شده است.»
«چه ردايي مناسبتر از رداي نقد بر تن يك مسوول»
اين پرونده اما زمينهساز بحثي جديتر در حوزه رسانه يعني هنر كارتون و كاريكاتور است كه در چنين موردي انتشار آن در رسانههاي ايران با واكنشها و حتي محكوميتهاي قضايي هم همراه شده است. «هادي حيدري» كارتونيست و روزنامهنگار صاحبنامي است كه در چنين موردي كاريكاتورهايش با واكنشهاي فراوان و حتي شكايت هم روبهرو شده است. او درباره اين موضوع و شكايتهاي گاه و بيگاهي كه از رسانهها به دليل انتشار كاريكاتور انجام ميشود به «اعتماد» ميگويد: «ما در اين سالهايي كه كار ميكنيم يكي از چالشهايمان مواجهه با افرادي است كه انتقاد را در قالب كارتون و كاريكاتور برنميتابند و يكي از تاثيراتي كه شايد كارتونيستها بتوانند در جامعه خود داشته باشند بالا بردن سطح انتقادپذيري و سعه صدر چه در مردم و چه مسوولان است.» اين كاريكاتوريست باسابقه در اين باره ادامه ميدهد: «باورم اين است هر كس در جايگاه مسووليت قرار ميگيرد فارغ از هر لباسي بايد خود را براي در معرض انتقاد قرار گرفتن آماده كند و يكي از مهمترين ابزارهاي نقد هنر كارتون و كاريكاتور است. از اينكه بگذريم اساسا نفس اين شكايت از روزنامه همشهري به دليل كاريكاتور آقاي رادان به نظر موضعيتي ندارد و از موضوعيت خارج است. به چه دليل از روزنامه همشهري شكايت شده است؟ آيا به دليل محتواي ذيل اين كاريكاتور است يا نفس كاريكاتور؟ اگر به دليل صرفا كاريكاتور باشد شما چه چيز ناخوشايندي در اين تصوير ميبينيد كه بنا را بر شكايت گذاشتهايد؟ آيا تمسخري اتفاق افتاده است؟ آيا توهيني واقع شده است؟ درد شما دقيقا چيست؟»
گفته ميشود كه عرف و قانوني نانوشته در بين رسانهها وجود دارد كه كمتر كاريكاتور نظاميان يا روحانيت را منتشر كنند؛ اين عرف اما از كجا ميآيد و تا چه اندازه منطقي است؟ «حيدري» در پاسخ به اين پرسش هم ميگويد: «هر شكايتي بايد براساس يك ميراث مصوب مثل قانون باشد كه بشود به آن استناد كرد و براساس آن شكايت صورت گيرد؟ كجاي قانون آمده است كه كاريكاتور نظاميان را نميشود كشيد؟ كاريكاتور اساسا براي انتقال انتقاد است و چه كسي شايستهتر از مسوول كه مورد نقد قرار گيرد؟ چه ردايي مناسبتر از رداي نقد بر تن يك مسوول؟ ماهيت مسوول مورد پرسش قرار گرفتن است و يكي از وجوه پرسش هم كاريكاتور انتقادي است. ما نبايد چرخ را از ابتدا اختراع كنيم. يك زمان و در شرايط جنگ ميگفتند بهتر است براي حفظ وحدت و همبستگي كاريكاتوري از مسوولان منتشر نشود اما پس از جنگ رسانههايي مثل گلآقا اين فضا را شكستند و ديديم چه فضاي مناسبي شكل گرفت. حالا بعد از اين همه سال دوباره بحثمان اين شود كه چرا يك كاريكاتور از مسوول كشيده شده است؟» اين كارتونيست باسابقه در ادامه به هنر كارتون ميپردازد و ريشه برخي شكايتها را در نشناختن اين هنر ميداند: «اين نوع واكنشها به نظرم از عدم شناخت نسبت به هنري مثل كارتون و كاريكاتور برميآيد. ميخواهم به نوع واكنش مسوولان در كشورهاي پيشرفته در اين باره بپردازم و به نظرم مهم است: در آن كشورها مسوولان براي اينكه بتوانند چهره خود را تلطيف كنند خواستار كشيدن طرح و كاريكاتور از چهره خود هستند و در واقع هدفشان پيدا كردن شيوهاي براي جا پيدا كردن در دل مردم است اما متاسفانه هنوز مسوولاني در كشور ما نفس كاريكاتور را توهين تلقي ميكنند و چنين واكنشي نشان ميدهند. از زاويه ديگر اينكه شما هيچ موضوعي در اين كاريكاتور نميبينيد كه حمل بر توهين يا تمسخر قرار گيرد و هيچ موضوعي در آن نيست كه مستمسك يك شكايت شود و آن شكايت محكمهپسند شود و اساسا اين شكايت بلاموضع است.»
عضو هياتمديره انجمن صنفي روزنامهنگاران: شكايت مبناي قانوني ندارد
در روزهاي گذشته روزنامهنگاران و فعالان حوزه رسانه با گرايشهاي سياسي و اجتماعي مختلف و فارغ از رسانه محل فعاليت به حمايت از طرح روزنامه همشهري پرداختند. «آرمين منتظري» روزنامهنگار و عضو هياتمديره انجمن صنفي روزنامهنگاران تهران هم ضمن مخالفت با چنين شكايتهايي، در اين باره به «اعتماد» ميگويد: «مسلم است كه مخالفم. به لحاظ حقوقي اين كاريكاتور؛ كه حتي خصوصيات كاريكارتور را كه هم ندارد، هر چند كه دوستان همشهري گفتند اغراقهايي دارد اما كاريكاتور نيست، واجد شرايط شكايت نيست. من نميدانم چه توهين يا جسارتي شده يا ذيل چه عنواني اين اتهام ميتواند تعريف شود؟ دستكم من نميدانم و برايم پرسش است؟» اين عضو هياتمديره انجمن صنفي روزنامهنگاران تهران در اين باره ادامه ميدهد: «يك عرفي در مطبوعات ما بوده و در برخي موارد اين عرف شكسته شده است (مثلا كاريكاتور آقاي خاتمي بارها كشيده و در برخي رسانهها كار شده است) ولي تا جايي كه ميدانيم قانوني مبني بر ممنوعيت وجود ندارد و ميپذيرم كه كار همشهري كمي خلاف عرف بوده است ولي بخشي از كار رسانه خلاف عرف حركت كردن است كه بتواند حرف و سخن خود را پيش ببرد.» منتظري همچنين چنين برخوردهايي را در تضاد با حقوق رسانهها ميداند و در اين باره ميگويد: «من امروز داشتم فكر ميكردم كه اگر اين كار در رسانهاي منتقد مثل روزنامههاي اعتماد، همميهن يا غيره كار ميشد روند برخورد چگونه بود؟ من گمان ميكنم در پس اين شكايت يك نيتخواني وجود دارد و گروهي نيتخواني ميكنند كه هدف رسانه از اين كار يك نيت خاص است و به همين دليل شكايت ميكنند كه اين نيتخواني درست نيست و باعث ميشود سنگ روي سنگ بند نشود. اميدوارم اشتباهي در روابط عمومي فراجا شكل گرفته و در تصميمگيري عجله شده باشد. بهطور كلي تماميت اين قضيه، علت شكايت، اتهام و پس گرفتن و توضيحات نهايي فراجا براي من مبهم است. مثلا ممكن است اين برداشت شود كه هدف از اين شكايت تلاش براي ادامهدار نشدن اين روند است اما به قطعيت نميتوان نظر داد. در حالت كلي اين شكايت كمسليقگي بود و باعث ميشود كه باب نقد بسته شود و اين درست نيست.»