چطور برخي باشگاههاي اروپايي بازوي سياستهاي خارجي شدند؟
مسي پاريسنژرمن و جنگهاي نيابتي
گروه ورزش
ستاره سالخوردهاي كه از نظر سياسي در جنگ قدرت نرم دو كشور مورد بهرهبرداري قرار گرفته، درسهاي بزرگي براي ديگران دارد. براي اينكه كمي بيشتر احتياط كنند.
اينجا ليونل مسي است كه به شاهين خيره شده است. اينجا ليونل مسي است كه در كنار يك منطقه محافظت شده گيج به نظر ميرسد. در اينجا ليونل مسي با احتياط در حال تعامل با يك اسب است. در جايي ديگر او فراتر از تصاوير صحنهسازي شده و بريدهشده، بخشي از يك جنگ نيابتي و ژئوپليتيك است. جنگي كه از طريق برنامه آخر فصل يك ستاره 35 ساله با استعداد درخشان پيش برده ميشود.
در مورد اتفاقات زندگي ليونل مسي در يك هفته گذشته، يك خلأ آشكار وجود دارد. پنج روزي كه روي رابطه بين پاريس، دوحه، جده، پارك دو پرنس و سازمان گردشگري عربستان تاثير گذاشت.
اما در اينجا براي هر كسي كه ميخواهد كمي از نزديكتر نگاه كند، پيشبيني قابل تاملي وجود دارد. سر و صداي پسزمينه تصاوير فقط خنده يا بيتفاوتي نيست بلكه به وضوح نشاندهنده يك آينده نزديك است. اينجا مسي با لباس استراحت در حال نوازش يك آلپاكا، نمادي از قدرت سياسي مدرن است.
جزييات قبلا به طور گسترده بازگو شده است. بازيكنان پاريسنژرمن روز دوشنبه هفته قبل يك روز تعطيل داشتند. در عوض، كريستوف گالتيه، سرمربي تيم، پس از شكست 3-يك تيم مقابل لوريان، يك جلسه تمرين اضطراري را اعلام كرد.
با اين حال، مسي قبلا در مسير خليجفارس بود تا به تعهدات از پيش تعيين شده خود به عنوان سفير ارشد گردشگري عربستان سعودي عمل كند. زماني كه تمرين اعلام شد براي بازگشت بهموقع خيلي دير شده بود. روز چهارشنبه پردرآمدترين فوتباليست جهان به مدت دو هفته از حضور در تمرينات و رختكن پاريس محروم شد و به اين ترتيب او از پنج بازي باقيمانده ليگ يك قبل از پايان قراردادش در تابستان دور ماند. روز جمعه مسي به خاطر اين اتفاق عذرخواهي كرد.
اينجاست كه يك عنصر قطري- سعودي موضوع را فراتر از كشمكشهاي معمول بازيكنان بزرگ با باشگاههايشان ميكند. مسي سال گذشته قرارداد 25 ميليون دلاري خود را امضا كرد تا به عنوان يك پروپاگاندا براي خاندان آل سعود عمل كند. هنوز هم سخت است باور كنيم كه دولت قطر مخالفت جدي با اين اقدام مسي ابراز نكرده باشد. اينكه او همزمان كه براي يك تيم با مالكيت قطر بازي ميكند خود را زير پرچم يكي از بزرگترين رقباي منطقهاي آنها نيز قرار داده باشد.
روابط همسايگي قطر و عربستان از سالهاي محاصره، زماني كه عربستان رهبري تحريم منطقهاي همسايه شرقي خود را برعهده گرفت، بهبود يافته است، اما قطر همچنان يك مساله بزرگ براي عربستان است. لكهاي در لبه شبه جزيره عربستان، كه سرشار از ثروت است. كشوري متشكل از 350000 نفر كه وضعيت بينالمللياش در 15 سال گذشته رشد زيادي داشته و سال گذشته با برگزاري جام جهاني كه مسي ستاره آن بود، بيشتر مورد توجه قرار گرفت.
در اينجا بايد گفت به دوران جنگ نيابتي، مبارزه با قدرت نرم كه از طريق نهادهاي ورزشي بيان ميشود، خوش آمديد! اما آيا اين يك رقابت سالم است؟
زماني كه محمد بن سلمان در بازي افتتاحيه قطر 2022 با شيخ تميم بن حمد آل ثاني در حال خوشوبش ديده شد، اين احساس را به وجود آورد كه لحظهاي مهم رقم خورده است. اما عربستان هنوز در منطقه برادر بزرگ به حساب ميآيد. هنوز به نظر ميرسد كه مسي در پايان فصل توسط ليگ عربستان جذب ميشود و در اين بين صحبت از يك قرارداد خندهدار به ارزش 350 ميليون پوند مطرح شده تا او براي بازي در يك ديكتاتوري پادشاهي راهي خاورميانه شود.
در اين مبارزات جنگ قدرت هميشه بايد بهايي پرداخت. تصاوير لبخند مسي در كنار دامها توسط سازمان گردشگري عربستان تنها چند ساعت پس از خبر محروميت وي از پاريسنژرمن منتشر شد. منتشر شدن اين تصاوير به اين معنا بود كه شما ميتوانيد جام جهاني خود را، نمايش باند مشهور خود را در پاريس برگزار كنيد. اما ما هم نيزه خود را فرو ميبريم! در اين ميان، بسياري از مسائل وسيعتر از يك مفهوم به نام دولت-ملت سرچشمه ميگيرند.
سخت است كه نسبت به بيرحمي اساسي مسي در برخورد با كارفرمايش احساس تاثر نكنيم. روايت پذيرفته شده اين است كه دوران او در PSG شكست خورده است. تيم به جاي بهتر شدن، بدتر شده است. اين يك عمل خرابكارانه ورزشي با قيمت بالا از آب درآمد.
البته براي مسي به عنوان يك بيزينسمن انتقال به PSG در واقع با شكوه همراه بود. اساسا فوتبال فرانسه سكوي پرش او براي قهرماني در جام جهاني بوده است. چيزي شبيه به يك جلسه تمريني 18 ماهه براي قطر 2022 كه هزينه هنگفتي هم داشت. او براي اولينبار در سال گذشته در يك تورنمنت حضور يافت و خسته به نظر نميرسيد. مسي در فرانسه هيچگاه زياد تحت فشار قرار نگرفت.
عليرغم همه صحبتهايي كه در مورد حذف مسي در اين فصل وجود دارد، او هنوز در 50 بازي براي تيم ملي و باشگاهش 41 گل به ثمر رسانده است. او 90 ميليون دلار درآمد داشته و جام جهاني فوتبال را به عنوان تنها چيزي كه در كلكسيون افتخاراتش وجود نداشت به دست آورد.
در كنار همه اينها اينجا يك درس احتياطي عظيم براي ليگ برتريها و براي تمام باشگاههاي گرسنه اروپايي كه با وامهاي سنگين براي خرج كردن وارد بازار نقل و انتقالات ميشوند، وجود دارد. دو تابستان پيش هيچ پيشگويي جادويي لازم نبود تا متوجه شويم كه خريد كريستيانو رونالدو يا ليونل مسي كه بازيكنان پا به سن گذاشتهاي هستند اقدام وحشتناكي است اما منچستر و پاريسنژرمن اين كار را كردند.
اين هفته حتي يك داستان ديگر هم مطرح شد. نام نيمار (اگر او را به خاطر بياوريد) پيرامون باشگاه منچستريونايتد به گوش رسيد و اينكه ممكن است قطريها در ازاي يك رقم خوب او را به فروش برسانند.
اين مسير دقيقا بايد دليل نگراني واقعي براي منچستريونايتد باشد. راهي كه پاريسنژرمن رفته مشخص است. آيا اين واقعا همان چيزي است كه شما ميخواهيد؟ حالا باز اگر بحث سر امباپه يا دواين جانسون بود يك چيزي.
پاريسنژرمن در روزهاي گذشته اقدامات غيرقابل تحمل و توهينآميز گروه كوچكي از هواداران كه روز چهارشنبه انجام دادند را به شديدترين وجه ممكن محكوم كرد. چيزهايي كه اين هفته از پاريسنژرمن به گوش رسيده، توصيف اقدامات هواداران باشگاه در خارج از عمارت نيمار بود. تعداد زيادي از اولتراهاي خشمگين پاريسي در آن منطقه مشكلاتي را به وجود آوردند. همه اينها نشان ميدهد باشگاه پاريسي با چه مشكلات بزرگي دست به گريبان است. مشكلات مربوط به استاديوم كه مقامات شهر پاريس نميخواهند آن را براي بازسازي بفروشند، بهعلاوه چشمان سرگردان مالكان، بهعلاوه اصطلاح خندهداري كه اين روزها براي نام بردن از باشگاه به كار برده ميشود: «كيليان سن ژرمن» كه طعنهاي است به قدرت بيحد و حصر امباپه در باشگاه.
اين مجموعهاي است كه در بيماري روحي غرق شده. مكاني كه به نظر ميرسد دايما در تلاش است تا يك فرهنگ داخلي اضطراري را ابداع كند. آنهم درحالي كه همزمان فشار از همه طرف به آنها وارد ميشود. امضاهاي احمقانه، تبليغات نامهاي تجاري، انتشار جديدترين NFT هيجانانگيز، سوپراستارهاي غايب و هواداراني كه به شدت خشمگين ميشوند. در حال حاضر با اين شرايط پي اس جي با پنج امتياز اختلاف در صدر ليگ فرانسه قرار دارد. باشگاهي كه بدون شك، ناخوشايندترين باشگاه فوتبال اروپا است.
نكته هشداردهندهاي در همه اين موارد براي باشگاههاي فوتبال اروپايي وجود دارد. اينكه ممكن است مدتها بعد خود را به عنوان يك بازوي توسعه سياست خارجي يك كشور خاورميانهاي ببينند: براي سه كشور امارات، عربستان سعودي و قطر.
اين بخشي از دوران جنگ نيابتي جديد است. مبارزه كشورها با قدرت نرم كه از طريق نهادهاي ورزشي به شكلي ظريف و بسيار جالب ادامه پيدا ميكند. هر سه اين كشورهاي قطر و امارات و عربستان سعودي داراي سوابق مشكوك حقوق بشري هستند اما همه آنها يك خط مستقيم به دولت بريتانيا و ديگر كشورهاي اروپايي دارند. به طور مثال دو نفر قبلا توسط مقامات فوتبال، در مورد امارات و قطر، به نقض محدوديتهاي فيرپلي مالي متهم شدهاند.
منبع: گاردين