• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5478 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۸ ارديبهشت

غروب جريان‌هاي افراطي مذهبي در خاورميانه

خاورميانه امروز خاورميانه پيش از 2011 نيست

قاسم محبعلي

راي به بازگشت اتحاديه عرب به سوريه تا اندازه‌اي مي‌تواند به اين معنا باشد كه كشورهاي عربي در حال پشت سر گذاشتن تحولات موسوم به بهار عربي هستند كه از سال ۲۰۱۱ شروع شد و دنبال بازگشت ثبات به منطقه هستند. از يك‌سو بازگشت سوريه به اتحاديه عرب و بازگشت روابط كشورهاي عربي به شرايط عادي مانند عادي‌سازي روابط كشورهاي عربي مانند مصر و امارات متحده عربي با قطر و بهبود روابط امارات و عربستان با ايران و تركيه و حتي گمانه‌زني‌ها در مورد احياي روابط ايران و مصر، نشان مي‌دهد كه مصالحه‌اي در خاورميانه در جريان است. با اين حال هنوز نمي‌توان وضعيت منطقه خاورميانه را كاملا باثبات و قابل پيش‌بيني تلقي كرد.
خاورميانه كنوني، ديگر همان خاورميانه پيش از ۲۰۱۱ نيست. تغييرات زيادي چه در سياست‌ها، رفتارها و تركيب گروه‌هاي سياسي در منطقه رخ داده است. آنچه با قطعيت مي‌توان گفت، اين است كه برخلاف گذشته جريان‌هاي تندرو به خصوص اسلام‌گراهاي افراطي از اخوان‌المسلمين گرفته تا داعش و القاعده يا قرائت‌هاي ديگر اسلام‌گرايي افراطي در خاورميانه جايگاه چنداني ندارند. يكي از آثار بهار عربي اين بود كه جريان‌هاي اسلام‌گرا در كشورهاي عربي جايگاه خودشان را به عنوان اپوزيسيون از دست دادند. البته همان‌گونه كه ذكر شد، خاورميانه قابل پيش‌بيني نيست.
تصميم كشورهاي عربي براي عادي‌سازي روابط با سوريه، برخلاف توصيه ايالات‌متحده امريكا است كه مي‌گويد از عادي‌سازي روابط متحدانش با سوريه حمايت نمي‌كند. در عين حال كه خيلي از كشورهاي عربي روابط راهبردي و استراتژيك با واشنگتن دارند، همواره اختلاف‌نظرهايي با امريكا وجود دارد و الزاما همه نظرات اين كشورها با امريكا مطابقت ندارد. امريكايي‌ها در سوريه دنبال چند مساله هستند. نخست اينكه امريكايي‌ها در سوريه به دنبال تغيير ساختار نيستند، درست است كه همواره اعلام كرده‌اند كه خواستار عبور از بشار اسد هستند، اما برخلاف عراق يا ليبي خواهان تغيير ساختار حكومتي سوريه نبودند و دلايل منطقي هم با اين قضيه داشت. حتي در دوراني كه عربستان رويكردي بسيار تندروانه و افراطي در قبال وضعيت سوريه يا قطر و تركيه داشت، امريكا حاضر به همكاري با رياض نشد. واشنگتن هرگز از جريان‌هاي اسلام‌گراي افراطي كه مخالف دولت بشار بودند، حمايت جدي به عمل نياورد. برخلاف آنچه در ليبي يا عراق اتفاق افتاد، امريكايي‌ها به صورت مستقيم براي سرنگوني حكومت سوريه دخالت نكردند.
طبيعي است كه تاكنون بشار اسد كاملا وابسته به روسيه و تا حدي به جمهوري اسلامي ايران بود. بدون حمايت اين دو كشور، امكان نداشت كه بشار اسد در قدرت باقي بماند و مخالفان دولت سوريه در سال ۲۰۱۵ اين حكومت را سرنگون مي‌كردند. حمايت ايران و مداخله نظامي روسيه و نيروهاي داوطلبي كه از كشورهايي مانند عراق، لبنان و كشورهاي ديگر به سوريه آمدند، اين امكان ايجاد شد كه مخالفان بشار اسد سركوب شوند. 
بايد ديد نقش كشورهاي خليج‌فارس در بازسازي سوريه چگونه خواهد بود و اين كشورها چقدر حاضر هستند به سوريه كمك كنند و ما به ازاي اين كمك‌ها براي بازسازي سوريه و بهبود وضع اقتصادي بحران‌زده اين كشور چه مي‌خواهند. در عين حال بايد توجه داشته ‌باشيم كه وضعيت لبنان و سوريه به هم پيوسته است و دو كشور از اوضاع يكديگر بسيار تاثير مي‌پذيرند. علاوه بر اين مساله عادي‌سازي روابط كشورهاي عربي با اسراييل هم مي‌تواند يك مساله تعيين‌كننده در مورد آينده روابط كشورهاي منطقه با سوريه باشد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون