گزارش اختصاصي« اعتماد» از حال و هواي انتخاباتي در استانبول
در آستانه يكشنبه سرنوشتساز، تركيه دوقطبيتر از هميشه
آخرين گامهاي رقبا در ماراتن نفسگير انتخابات، فضا را روشنتر نكرده است
فاطمه كريمخان
وصف «مهمترين» را ميتوان پيش از عنوان هر انتخاباتي در هر كجاي جهان نوشت، يكي از چيزهايي كه در روزنامهنگاري و همين طور در فضاي سياسي هرگز تمام نميشود، ساخت « موقعيت حساس كنوني» از هر وضعيتي در هر شرايطي است، با اين حال احتمالا دلايلي وجود دارد كه در مورد انتخابات تركيه كه فردا برگزار ميشود، اين وصف اگر چه نه به آن شدتي كه رسانههاي غربي تاكيد ميكنند، اما به هر حال، از جنبههايي چندان دور از نظر نيست.
در بيستمين سالگرد حضور رجب طيب اردوغان در قدرت و صدمين سالگرد تشكيل تركيه مدرن، روز يكشنبه انتخاباتي برگزار ميشود كه تا همين جمعه عصر هم همه همزمان كه مدعي پيروزي در آن هستند از عدم قطعيت اين پيروزي هم اطلاع كامل دارند و البته با انواع و اقسام نشانهها و سخنرانيها به اين عدم قطعيت و نگراني صحه ميگذارند.
در خيابانهاي استانبول؛ ثروتمندترين شهر تركيه و يكي از قديميترين شهرهاي جهان، اين روزها عليرغم سردي قابل ملاحظه هوا، شمار بيخانمانها كم نيست. اينجا و آنجا گتوهاي پناهندگان سوري و زبالهگردهاي مرد و زن و كودك كه به عربي حرف ميزنند و از پسمانده رستورانها تغذيه ميكنند فراوان هستند، اما بسياري از اين بيخانمانها هم شهروند تركيه هستند. در حالي كه جابهجا پايين خانههاي مردم ظرف غذا و لانههاي سرپوشيده براي سگ و گربه گذاشته شده است، بيخانمانها بر سر جايي كه پتو و بالش و ساكهاي كهنهشان را در آن بگذارند با يك ديگر درگير ميشوند، چون هر جايي به اندازه كافي از گزند بادهاي سردي كه از دريا بلند ميشود در امان و از رطوبت باران دور نيست. اين البته آشكارترين جلوه فقر قابل ملاحظه در نتيجه بحران اقتصادي در استانبول است. بيخانمانها، مثل بسياري ديگر از مردم تركيه اعم از فقير و غني، مهاجران و پناهندهها را عامل فقيرتر شدن خودشان ميدانند، اما تمام ماجرا اين نيست.عليرغم اينكه دولت ميگويد حداقل حقوق در تركيه حدود 500 دلار است، اغلب شغلهاي موقت درآمدي حدود 300 دلار در ماه دارند، حدود 6 هزار لير تركيه، در حالي كه قيمت دو كاهو، شش عدد گوجه فرهنگي، و چهار عدد فلفل دلمهاي حدود 100 لير تركيه است، هر كیلو سيبزميني و پياز در فروشگاههاي زنجيرهاي ارزانقيمت بين 10 تا پانزده لير تمام ميشود، پرداخت يكسوم درآمد ماهانه براي اجارهخانه امري پذيرفته شده است، و يك ساندويچ ماهي كنار خيابان كه ميتواند جاي ميان وعده را بگيرد 75 لير هزينه دارد.
يك زن جوان كه روي يكي از پلهاي استانبول ماهيگيري ميكند ميگويد: «ما براي دلخوشي در روزهاي كاري هفته ماهيگيري نميكنيم، اين ماهيهاي ساردين را ميفروشيم تا بتوانيم پولي دربياوريم. كم هستند كساني كه از صبح در اين سرما كنار پل ميايستند و چشمشان به درياست تا ماهيهاي بزرگ بگيرند، بيشتر مردم براي گرفتن ماهيهاي كوچك جمع ميشوند و بعد دبههاي ماهي را به مغازهها ميفروشند تا بتوانند زندگيشان را بچرخانند.»
هزينههاي زندگي در سالهاي گذشته و به خصوص تحت تاثير بحران اقتصادي بعد از كرونا در تركيه هم مانند باقي كشورهاي جهان به شكل چشمگيري افزايش پيدا كرده، آمار رسمي، تورم را بالاي چهل درصد اعلام ميكند در صورتي كه آمار غيررسمي تورم را تا شصت درصد ارزيابي ميكند. اين مساله باعث شده است نارضايتي از دولت راستگراي اردوغان به خصوص بين روشنفكران افزايش پيدا كند. حالا اين دسته از مردم و فعالان سياسي مخالف دولت دلايلي به غير از استراتژيهاي فرا سرزميني اردوغان، سياستهاي بعضا ضد غربي، مساله آزادي بيان و فساد دولتي دارند تا در برخورد با عموم مردم به آن تاكيد كنند، آن هم درست زماني كه ديدن چهره زشت فقر حتي در خيابانهاي اصلي شهر دور از نظر نيست.
با اين حال، مساله رايدهندگان امروز تركيه، تنها فقر، افزايش هزينههاي زندگي و بحران پناهندگان سوري در تركيه نيست. سواي كساني كه دغدغههاي سياسي دارند، مردم معمولي، بر سر موضوعات ديگري هم دوقطبي شدهاند. جوانان، بيشتر از همه از « ديدن اردوغان» خسته هستند. ابراهيم، پسر بيست و سه سالهاي كه در يكي از بازارهاي حاشيهاي استانبول كارگري ميكند ميگويد: « از وقتي به ياد ميآورم ما هميشه اردوغان را در تلويزيون ديدهايم. خسته شدهايم. ما تغيير ميخواهيم» او در پاسخ به اينكه به چه كسي راي خواهد داد ميگويد: « براي من برنده و بازنده شدن در اين انتخابات مهم نيست، من قصد داشتم به محرم اينجه راي بدهم، اما وقتي او از انتخابات كنار كشيد تصميم گرفتم به سينان اوغان راي بدهم، اگر او هم كنار برود، آن وقت به قليچدار اوغلو راي ميدهم.»
فرهاد، يك دانشجوي حسابداري كه اصالتي كرد دارد ميگويد: « ما تغيير ميخواهيم، غير از اينكه ما خسته شدهايم و اميدي به آينده نداريم، ميخواهيم راي خودمان را نشان دهيم و بگويم كه اسلامگراها را نميخواهيم، كساني كه از بمباران سوريه حمايت ميكنند را نميخواهيم، كانديداي ما قليچدار اوغلو است و راي هم ميآورد چون ما زيادتر از ديگران هستيم. هر چند كه در رسانهها به ما توجهي نميشود، اما انتخابات نشان خواهد داد كه اراده ما پيروز است.»
حدود سي ميليون نفر از جمعيت تركيه زير 25 سال سن دارند، اينها همان گروهي هستند كه اصلا تركيه بدون اردوغان را به خاطر نميآورند، اما اين نسل تمام جمعيت نيستند. خديجه، زني كه در يكي ديگر از بازارهاي سنتي تركيه، لباسهاي ختنهسوران گلدوزي ميكند، ميگويد: «مردم به ياد ندارند كه جمهوريخواهها در تركيه چه جنايتهايي كردهاند، آنها ضد دين هستند، از هر فرصتي براي اينكه تركيه را تبديل به يك كشور غربي كنند استفاده ميكنند. آنها ميخواهند هر چيزي كه نشانهاي از سنت دارد را دور بريزند. ولي اردوغان اين طور نيست، او نماينده مسلمانهاست، به سنتهاي تركي افتخار ميكند و به آنها احترام ميگذارد. اگر كسي بتواند اين وضعيت اقتصادي را درست كند اردوغان است، او قبلا هم اوضاع اقتصادي بد كشور را درست كرده و ما به او اعتماد داريم.»
بعد از اينكه در روز پنجشنبه محرم اينجه يكي از كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري كه تخمين زده ميشد بين 4 تا 5 درصد از آرا را در اختيار دارد، از عرصه رقابتها كنارهگيري كرد، حالا گمانهزني در مورد اينكه انتخابات حتما يك دورهاي ميشود و تكليف برنده آن در ساعتهاي آخر روز يكشنبه روشن خواهد شد، بيشتر شده است. هم طرفداران اردوغان و هم طرفداران قليچدار اوغلو مدعي هستند كه طرفداران محرم اينجه به كارزار آنها اضافه شدهاند. تا هفته پيش، هر دو كانديدا در اغلب نظرسنجيها با راي اندكي بالاتر و اندكي پايينتر از 45 درصد يك ديگر را تعقيب ميكردند، آماري كه نشان ميداد انتخابات دو مرحلهاي خواهد شد و تكليف رييسجمهور تركيه در هفته دوم خرداد معلوم خواهد شد. حالا اما اوضاع تغيير كرده است. در حالي كه فعالان حزبي در سنها و جنسيتهاي مختلف و با لباسها و پرچمهايي متفاوت در خيابان براي كانديداي مورد نظرشان تبليغ ميكنند و آواز ميخوانند و ميرقصند، در خط مقدم، رفتارهاي قليچدار اوغلو و اردوغان هر دو نشانهاي از بياعتمادي به كسب حداقل آرا براي بردن انتخابات در دور اول است.
قليچدار اوغلو در هفته گذشته اظهارنظرهايي كرده است كه همه با روي باز مورد استقبال قرار نگرفته، اين مساله كه او اعضاي حزب جمهوريخواهان و ساير احزاب سياسي كارزار خود را « فرزندان آتا ترك» ناميده خون را به صورت اعضاي كارزار حزب عدالت و توسعه و احزاب دستراستي مليگراي همراه او آورده است. دو طرف حالا با تصاوير يكي از يكي بزرگتر از آتاترك و با بلندگوهايي يكي از يكي پر سر و صداتر كه آواز «ياشا مصطفي كمال» را پخش ميكند به استقبال يكديگر ميروند. هر دو مدعي هستند كه وارثان تاج و تخت و حافظان ميراث پدر تركيه مدرن هستند. قليچدار اوغلو در همين چارچوب در مصاحبهاي تازه با والاستريت ژورنال يكبار ديگر بر استراتژي استحكام بيشتر روابط با غرب و به خصوص امريكا تاكيد كرده است و همزمان عليه روسيه موضع گرفته و گفته از تحريمهاي اروپا و امريكا عليه روسيه در موضوع اوكراين حمايت ميكند. از طرف ديگر موضع او در مورد احياي راه ابريشم كه به جاي باكو و آذربايجان ايران را در آن جايگزين كرده است، صداي مليگراهاي ترك و مدعيان «راه تركي» ابريشم را درآورده است. همزمان مقالههاي انتقادي كه در نشريات مهم رسانه جريان اصلي انگليسي زبان منتشر ميشود برگ دست بالايي براي اردغان بوده است كه با تكيه بر «نفرت غرب از اردوغان» به احساسات مليگرايانه و ضد غربي مردم تركيه دامن بزند. با اين وجود اعتماد به نفس او هم چندان قوي نيست. در حالي كه هفته گذشته دولت اعلام كرده بود كه حقوق كاركنانش را افزايش ميدهد، اين هفته اردوغان بار ديگر خبر از افزايش حقوق در ماه آينده داده است.
پنجشنبه و بعد از اعلام برنامه دولت براي افزايش مجدد حقوق، در يكي از ماشينهاي ون درونشهري در استانبول يك مرد و زن ميانسال كه از هواداران حزب جمهوريخواه بودند، با راننده تاكسي به شوخي ميگفتند كه « كاش انتخابات دو ماه ديگر ادامه پيدا كند تا اردوغان هر هفته حقوقها را بيشتر كند، از اين راه شايد بتوان حقوقها را به هزينههاي زندگي در استانبول نزديك كرد.»
آسيه يك معلم مدرسه كه در روزهاي تعطيلش از اسلميهاي مساجد قديمي استانبول نقاشي ميكند اما ميگويد: «درست است كه ما يك كشور اروپايي هستيم اما آن چيزي كه ما را از باقي كشورهاي اروپايي جدا ميكند همين اسلامي بودن كشور ماست، توريستها به اينجا ميآيند چون تركيه با كشورهاي غربي خودشان متفاوت است. آنها ميآيند تا جلوه اسلام را ببينند. اگر قرار باشد كسي اين جلوه را پاك كند توريستها دليل ديگري براي آمدن به تركيه ندارند. به همين دليل است كه من به اردوغان راي ميدهم.»
در اغلب پوسترهاي تبليغاتي كه حزب عدالت و توسعه از اردوغان منتشر كرده است، او تنها شخص حاضر در تصوير است، مصطفي يك فروشنده خشكبار در بازار استانبول ميگويد « هر ملتي تن است و رهبر آن سر، ملت نميتواند بدون سر باشد، اردوغان سر ملت ترك است و سر ملت را نميتوان قطع كرد، او حتما در انتخابات پيروز ميشود، جمعيت كساني كه به او راي ميدهند بيشتر است، هر چند آنها اغلب تمايل دارند كه از حرف زدن در مورد تفكرات سياسيشان خودداري كنند.»
اين تلقي كه اردوغان در حال حاضر « سر ملت تركيه» است، كم طرفدار نيست، اما به همان اندازه كه ميتواند به خصوص براي اسلامگرايان و مليگرايان خوشآيند باشد، مسالهساز هم هست. در سالهاي گذشته حزب عدالت و توسعه بهطور مداوم با ريزش نيروهاي سياسي خود روبهرو بوده است. همين حالا يكي از سوالات پيش روي اين حزب اين است كه اگر اردوغان به هر دليلي از صحنه سياسي كشور حذف شود، چه كسي قرار است هدايت اين حزب را به عهده بگيرد و نقش جانشين اردوغان را بازي كند؟ درست است كه يكي از دامادهاي اردوغان انگيزههاي سياسي قابل ملاحظه و بلندپروازي مشهودي براي كسب قدرت دارد، اما اين سوال كه آيا در نبود اردوغان تركيه ميتواند به تعبير اين كساب بازاري « سر» ديگري پيدا كند يا نه، همچنان باقي است.
در مقابل اين تصوير مقتدرانه از اردوغان، قليچدار اوغلو كه نماينده يك ائتلاف سياسي است، در اغلب تصاوير انتخاباتي كه در سطح شهر پخش كرده، به همراه شهرداران محبوب استانبول و آنكارا و گاهي به همراه مارال آكشنر رهبر حزب خوب حاضر شده است. طرفداري ضمني احزاب مدافع حقوق كردهاي تركيه از او، هر چند در نگاه اول ممكن است به نفع او در نظر گرفته شود ميتواند هزينههايي هم براي او به همراه داشته باشد. قليچدار اوغلو وعده همراهي بيشتر با غرب و ايستادگي در برابر روسيه را ميدهد، اما همزمان سياستهايي را در مورد پناهندگان اعلام ميكند كه احتمالا با تاييد اتحاديه اروپا رو به رو نخواهد شد. كارزار او هرچند وزير اقتصاد محبوب دولت اردوغان را هم شامل شده است، برنامه مشخصي براي بهبود وضعيت كشور ارايه نكرده است.
طرفداران اردوغان علاوه بر اين او و كارزارش را متهم ميكنند كه كارآمدي كه ادعا ميكند را ندارد. مصطفي يك فعال حزبي از حزب عدالت و توسعه در استانبول ميگويد: «يكي از جاهايي كه كمال [قليچداراوغلو] بر آن تاكيد ميكند اين است كه اردوغان در امدادرساني به زلزلهزدگان ضعيف عمل كرده است، به آمارها نگاه كنيد، آنها كه مدعي هستند بهتر از اين كار ميكنند براي مردم زلزله زده چه كردهاند؟ آنكارا و استانبول بزرگترين شهرداريهاي كشور را دارند، در مجموع بيست شهرداري در كشور در اختيار جمهوريخواهان و ساير احزاب مخالف اردوغان است، آنها به نسبت امكاناتشان براي مردم زلزلهزده هيچ كاري انجام ندادهاند. در مقابل حتي شهرهاي كوچكي كه شهرداري آنها در اختيار حزب عدالت و توسعه است بسيار بيشتر از چيزي كه انتظار آن ميرفت به مردم زلزلهزده كمك كردهاند. مردم اينها را ميبينند و بر اساس اينها در مورد سياستهاي عدالت و توسعه و مخالفان او قضاوت ميكنند نه بر اساس اينكه گاردين چه ميگويد يا فلان نويسنده در توييتر چه نوشته است.»
علاوه بر اين، وعده قليچدار اوغلو براي برگزاري رفراندوم و تغيير سيستم سياسي در كشور هم مورد انتقاد بسياري از فعالان سياسي قرار گرفته است. يك روزنامهنگار ترك در اين مورد ميگويد: « شما هيچ كشوري را در اروپا و حتي در دنيا پيدا نميكنيد كه هر چند سال يك بار سيستم سياسياش را عوض كند، ضمن اينكه بايد در نظر داشت كه هيچ سياستمداري را هم پيدا نميكنيد كه بعد از به قدرت رسيدن كاري كند تا قدرت خودش محدود شود. اين حرفهايي كه كمال [قليچداراغلو] در مورد انتخابات و رفراندوم دوباره ميگويد عملي نيست. خود او و اعضاي ائتلافش و همين طور كساني كه او را حمايت ميكنند هم ميدانند كه چنين چيزي غير ممكن است. هر كسي كه بخواهد به سمت رفراندوم برود بايد اكثريت را در مجلس در دست داشته باشد به فرض اينكه قليچدار اوغلو در انتخابات رياستجمهوري هم برنده شود، هواداران عدالت و توسعه كه از كشور پاك نميشوند، آنها همچنان ميتوانند عدد قابل ملاحظهاي از نمايندگان را به مجلس بفرستند. بنا بر اين رفراندوم دوباره عملا غير ممكن است، در كوتاهمدت كه حتما غيرممكن است. اينكه يكي از مهمترين وعدههاي انتخاباتي يك كانديداي مهم رياستجمهوري و در واقع تنها چهرهاي كه در مقابل اردوغان ايستاده اينچنين بيپايه باشد باعث ميشود كه در مورد وعدههاي انتخاباتي ديگر او هم شك و ترديد به وجود بيايد.»
شايد موقعيت جغرافيايي تركيه، و شايد وضعيتي كه منطقه خاورميانه در آن افتاده است، باعث شده است كه توجه قابل ملاحظهاي به انتخابات تركيه برانگيخته شود. به غير از جواناني كه تنها به دنبال «تغيير» و ديدن يك چهره تازه در كاخ رياستجمهوري تركيه هستند، معادلات داخلي و منطقهاي باعث شده است همه در حين اينكه ميگويند قطعا در انتخابات برنده خواهند شد، در مورد برد و باختشان به يك اندازه مشوش، و در مورد فرداي انتخابات به يك اندازه دو به شك باشند.
ابراهيم، پسر بيستوسهسالهاي كه در يكي از بازارهاي حاشيهاي استانبول كارگري ميكند ميگويد: « از وقتي به ياد ميآورم ما هميشه اردوغان را در تلويزيون ديدهايم. خسته شدهايم. ما تغيير ميخواهيم» او در پاسخ به اينكه به چه كسي راي خواهد داد ميگويد: « براي من برنده و بازنده شدن در اين انتخابات مهم نيست، من قصد داشتم به محرم اينجه راي بدهم، اما وقتي او از انتخابات كنار كشيد تصميم گرفتم به سينان اوغان راي بدهم، اگر او هم كنار برود، آن وقت به قليچدار اوغلو راي ميدهم.»
فرهاد، يك دانشجوي حسابداري كه اصالتي كرد دارد ميگويد: « ما تغيير ميخواهيم، غير از اينكه ما خسته شدهايم و اميدي به آينده نداريم، ميخواهيم راي خودمان را نشان دهيم و بگويم كه اسلامگراها را نميخواهيم، كساني كه از بمباران سوريه حمايت ميكنند را نميخواهيم، كانديداي ما قليچدار اوغلو است و راي هم ميآورد چون ما زيادتر از ديگران هستيم. هرچند كه در رسانهها به ما توجهي نميشود، اما انتخابات نشان خواهد داد كه اراده ما پيروز است.»
خديجه، زني كه در يكي ديگر از بازارهاي سنتي تركيه، لباسهاي ختنهسوران گلدوزي ميكند، ميگويد: «مردم به ياد ندارند كه جمهوريخواهها در تركيه چه جنايتهايي كردهاند، آنها ضد دين هستند، از هر فرصتي براي اينكه تركيه را تبديل به يك كشور غربي كنند استفاده ميكنند. آنها ميخواهند هر چيزي كه نشانهاي از سنت دارد را دور بريزند. ولي اردوغان اين طور نيست، او نماينده مسلمانهاست، به سنتهاي تركي افتخار ميكند و به آنها احترام ميگذارد. اگر كسي بتواند اين وضعيت اقتصادي را درست كند اردوغان است، او قبلا هم اوضاع اقتصادي بد كشور را درست كرده و ما به او اعتماد داريم.»
يك فروشنده خشكبار در بازار استانبول ميگويد «هر ملتي تن است و رهبر آن سر، ملت نميتواند بدون سر باشد، اردوغان سر ملت ترك است و سر ملت را نميتوان قطع كرد، او حتما در انتخابات پيروز ميشود، جمعيت كساني كه به او راي ميدهند بيشتر است، هر چند آنها اغلب تمايل دارند كه از حرف زدن در مورد تفكرات سياسيشان خودداري كنند.»