• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5482 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۳ ارديبهشت

حسين زمان خوش‌قريحه، آزاده

 شفاف است و گفتني‌ها را گفته است. ما بعضي مواقع تلفني با هم تماس داشتيم و احوالپرسي و درددل مي‌كرديم.
دوره‌اي كه او را به كيش فرستاده بودند، يك بار تلفني به من گفته بود آنجا در اداره پشت ميز مي‌نشيند، چون نمي‌گذارند كار كند! فقط پشت ميز مي‌نشيند و وقت كه مي‌گذرد، به خانه مي‌رود.
حسين هشت سال در جبهه‌ها بود. چند سال هم مشغول مين جمع كردن؛ مي‌گفت سال‌ها از عمرم را در جبهه‌ها و جنگ خدمت كردم و حالا اين شده عاقبت من. متاسفانه اوضاع طوري است كه بعضي‌ها خوش‌شان نمي‌آيد كه شما از ديگري خوش‌تان بيايد. فكرشان اين‌طوري است كه «هر كه با ما نيست از ما نيست» و متاسفانه حسين زمان هم در اين باره با همين مشكل مواجه شده بود.
ما هيچ‌گاه براي خوش‌آمد كسي كاري نساختيم و نمي‌سازيم. البته كه پيشنهاد هميشه بود. به شخصِ من بارها پيشنهاد شد كه امكانات كافي و ماشين با راننده و... در اختيارم بگذارند ولي من به آنها يك پاسخ مي‌دادم و مي‌گفتم؛ ببخشيد من مداح هيچ كس نيستم! اما خُب يك عده كارشان اساسا مداحي است؛ يعني مداحي در خون‌شان است اما من جز ترانه نوشتن چيز ديگري بلد نبودم و نيستم. همان‌طور كه حسين اين كارها را بلد نبود. او هم همين تجربه‌ها را داشت. بعد از وقايع 88 خيلي‌ها معترض شدند و در جريان آن اعتراض‌ها، يك چيز روشن شد؛ اينكه يك‌سري از آدم‌ها نمي‌توانند هر چيزي را تحمل كنند و اين دشواري و معضل بالاخره از يك جايي بيرون مي‌زند! عده‌اي هم خب، اين‌طور نبودند و تن به هر چيزي دادند. فارغ از اينكه سوداندوزي بيشتر انسان را جاودانه نمي‌كند. همه مي‌ميريم. وقتي كاري براي بهبود اوضاع نمي‌كني، لااقل سكوت كن؛ اما متاسفانه بعضي‌ها براي منافع‌شان نه تنها سكوت نمي‌كنند كه آب به آسيابي مي‌ريزند كه نبايد بريزند. فكر مي‌كنند ۲۰۰ سال زنده‌اند. يادشان مي‌رود كه   چند صباحی بیش نيستند.
حسين زمان يك انسان متواضع و فهيم بود و مسائل روز را به خوبي مي‌شناخت و درك مي‌كرد. هنرمندي بود كه دغدغه‌هاي اجتماعي داشت؛ خواننده‌اي بود كه شعر را به خوبي مي‌شناخت، موسيقي را هم خوب مي‌شناخت و خيلي مسائل را درك كرده بود و به خوبي بيان مي‌كرد.
از نظر ويژگي‌هاي هنري هم بايد به جنس صدايش اشاره كنم. حسين، صداي خاص و محزون و دلنشيني داشت. او سربلند از دنيا رفت و اين سربلندي حاصل آثاري‌ است كه او چه از نظر هنري و چه به لحاظ اجتماعي از خود بر جا گذاشت. به عقيده من، حسين هنرمندي بود كه در هر دو زمينه به كمال رسيده بود. ميوه‌ كه مي‌رسد، به زمين مي‌افتد!  همكاري من با او در كار «شب دلتنگي» كه ترانه‌اش را سروده بودم، بسيار خاطره‌انگيز است. آقاي زمان اجراي خيلي خوبي داشت و مردم هم بسيار آن كار را دوست دارند. خوشحالم كه هميشه مي‌گفت در كارنامه‌اش اين كار را بيش از همه دوست دارد. خيلي هم دوست داشت بيشتر همكاري كنيم اما خب از يك‌طرف شرايط مالي و از سوي ديگر شرايط اجتماعي اجازه نداد.
* ترانه‌سرا و آهنگساز

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها