فقر و باورهاي فراموش شده
چنين نگاهي به مردم و فقر آنها گونهاي بيگانگي با مردم زجر كشيده و فرافكني در قبال مشكلات موجود اقتصادي و مديريتي است. با اين نوع نگاه به مشكلات، نه مشكلات برطرف و نه معنويت مردم به ويژه نسل جوان و نوجوان تقويت ميشود. امر به معروف و نهي از منكر بايد با شناخت مخاطب واقعي و سبك اثرگذار در انجام فريضه ياد شده باشد نه اينكه نوعي باژگونگي در انجام اين مهم صورت پذيرد، به گونهاي كه برخي توصيهكنندگان، از قربانيان فقر انتظار دارند تا از پيامدهاي فقر جلوگيري كرده و آنها را بياثر سازند. اين نوع توصيهها نه با رويههاي واقعي ديني سازگار است و نه با اصول كشورداري. گويا باورهاي ديني درباره فقر، پيامدهاي ناخوشايند آن و مسووليت زمامداران در جامعه براي زدودن فقر فراموش شده است.