تلويزيون و قمار مناظره غنينژاد
از خودش شخصيتي ظاهرا پرحرف و باسواد برساخته است. طبعا اين مناظره ريسك نسبتا بالايي داشت اما صداوسيما چارهاي جز جبران نمونه قبل نداشت. اينبار هم مهندسي شده وارد شد. عليزاده كه اپوزيسیون دستساز است و براي اينكه معلوم نشود كدام طرفي است گاهي به نعل و گاهي به ميخ ميزند، براي رويارويي با غنينژاد انتخاب شد.
عليزاده چون گذشته بازياش را شروع كرد. طبيعتا او با گرايش ماركسيستي خود كه سعي بيهودهاي براي پنهان كردنش دارد به ليبراليسم اقتصادي حمله كرد. براي اينكه ذهن طرف مقابلش و نيز مخاطبان را خسته كند از عبارات و جملاتي كه از بس تكرار كرده برايش روان شده است استفاده كرد.
روش او در بنيان با شيوه دكتر درخشان تفاوتي نداشت اما كمي مدرنتر بود. به اضافه اينكه انگ زدنها و متهم كردنهايش دقيقا شيوهاي بود كه از دوستان اصولگرا آموخته بود و الحق هم خوب درس پس ميداد.
غنينژاد، اما در بازي او قرار نگرفت. صرفا دنبال مواردي ميگشت كه ادعاي عليزاده را نقض كند و در اين زمينه موفق هم بود. تا اينجاي كار، نه فقط غنينژاد كه ليبراليسم هم قسر در رفته. او شانس بزرگي يافته كه طرفهايش بازي ساده او را پيشبيني نكرده بودند و درعين حال، او دست طرف مقابل را خوانده و با علم كافي وارد بازي شده است. با اين حال به نظر ميآيد متفكراني هم در كشور ما و هم در غرب وجود دارند كه ليبراليسم اقتصادي و سياسي مورد قبول غنينژاد را به چالش كشيدهاند و براساس همين چالشها ليبراليسم تبصرههايي خورده كه با اصل تعريف آن مغاير است.
به گفته غنينژاد اقتصاد آزاد هرگز در ايران پس از انقلاب وجود نداشته و در اين زمينه دولت فعال مايشاء بوده است. اين استدلال آقاي غنينژاد را بايد اقتصاددانان ديگر در فضايي علمي بررسي كنند. باز هم تلويزيون به قمار ديگري دست خواهد زد.