ولي گلمحمدي، عضو هيات ملي دانشگاه تربيت مدرس در گفتوگو با «اعتماد»:
اردوغان جريانهاي مليگرا را در جريانهاي مذهبي ادغام كرد
شهاب شهسواري
روز يكشنبه ماراتن انتخاباتي در تركيه به پايان رسيد و رجب طيب اردوغان توانست با چهار درصد اختلاف نسبت به كمال قليچدار اوغلو، نامزد اپوزيسيون، رياستجمهوري خود را براي ۵ سال ديگر تضمين كند. مخالفان اردوغان با توجه به بحران اقتصادي و نارضايتيهاي عمومي از عملكرد اردوغان، فرصت بسيار خوبي داشتند كه به حاكميت ۲۰ ساله اردوغان بر تركيه پايان بدهند، اما در اين مسير توفيقي به دست نياوردند تا اردوغان دستكم تا سال ۲۰۲۸ در مقام رياستجمهوري تركيه باقي بماند. در گفتوگو با ولي گلمحمدي، عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس نتايج انتخابات در تركيه را بررسي كرديم و نظر اين استاد دانشگاه را در مورد دلايل پيروزي مجدد اردوغان و سياستهاي او در دوره جديد جويا شديم. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با ولي گلمحمدي، عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس مطالعه ميكنيد.
فكر ميكنيد دوره جديد رياستجمهوري اردوغان استمرار و تداوم سياستهاي پيشين باشد يا شاهد تحولي در نحوه حكمراني اردوغان و حزب عدالت و توسعه باشيم؟
نخست بايد بررسي كنيم مهمترين عوامل و متغيرهايي كه باعث انتخاب مجدد رجب طيب اردوغان و شكست اپوزيسيون شد، چه چيزهايي بودند. به رغم فرصت بيسابقهاي كه براي اپوزيسيون تركيه ايجاد شدهبود، از بحث بحرانهاي اقتصادي بگيريد تا وضعيت شاخصهاي حقوق بشري و دموكراسي و زلزلهاي كه بهمنماه گذشته رخ داد، مخالفان نتوانستند به ۲۰ سال حكومت اردوغان پايان دهند. اما اين پيروزي هم پيروزي قاطع و بلامنازعي براي اردوغان نبود، همين كه انتخابات رياستجمهوري به دور دوم رفت، به معناي آن است كه اردوغان از رايدهندگان تركيه كارت زرد گرفت؛ بدون ترديد اين واقعيت رفتار اردوغان را چه در داخل و چه در سياست خارجي محتاطتر خواهد كرد. به تعبيري تصوير كلان از انتخابات تركيه اين است كه آقاي اردوغان پيروزي شكنندهاي داشت. در نقطه مقابل، ائتلاف اپوزيسيون به رهبري كمال قليچداري نتوانست در مورد حوزههايي كه قصد تحول در نحوه حكمراني تركيه داشت، شهروندان تركيه را قانع كند. از اين منظر اگر بخواهيم بررسي كنيم كه سياستهاي اردوغان در داخل و خارج تغيير ميكند يا تحول پيدا ميكند، به عقيده من شاهد تغييرهاي راديكال در سياست خارجي و داخلي تركيه نخواهيم بود. يكسري تحولات تاكتيكي به احتمال زياد رخ ميدهد. اين تحولات متاثر از سه مولفه، روند يا پيشراني است كه بخشي به خاطر نتايج اين انتخابات است و بخشي از آنهم روندهايي است كه از سالهاي گذشته شروع شدهبود و الان به مسائل كليدي منازعات و مناظرات سياست داخلي تركيه تبديل شده است. نخستين مساله، بحران اقتصادي كنوني تركيه است. رجب طيب اردوغان، در داخل اولويت اصلي خود را مساله اقتصاد قرار ميدهد.
تصور ميكنيد اردوغان بتواند بر بحران اقتصادي كنوني تركيه غلبه كند؟
در طول سالهاي گذشته رفتار، اظهارنظرها، آرايش سياسي- حزبي و ائتلافهاي اردوغان و اطرافيانش بر مبناي افزايش بخت پيروزي در انتخابات ۱۴ مه ۲۰۲۳ بود. اما بعد از پايان انتخابات، اولويت اصلي او بحران اقتصادي خواهد بود. تركيه در سالهاي پيش رو با وضعيت اقتصادي دشوارتري مواجه خواهد شد. بدهي خارجي تركيه بالاي ۴۸۰ ميليارد دلار رفته است. بدهيهاي خارجي با سررسيد يكسال يا كمتر بيش از ۲۰۰ ميليارد دلار است. اردوغان توانسته بود برخي پرداختهاي خارجي را به ويژه در حوزه انرژي، مثلا در مورد خريدهاي نفت و گاز از روسيه، با توجه به نزديك بودن فصل انتخابات به تاخير بيندازد تا فشار ارزي به اقتصاد تركيه را پيش از انتخابات كاهش بدهد. براي اينكه ارزش برابري لير در مقابل ارزهاي خارجي حفظ شود در طول سالهاي اخير ريخت و پاشهاي ارزي زيادي از سوي دولت اردوغان باعث شد مجموع ذخاير ارزي تركيه به كمتر از ۶۵ ميليارد دلار برسد كه بخشي از اين ذخاير ارزي هم متعلق به تركيه نيست و پولهايي است كه به عربستان، امارات متحده عربي، قطر، ليبي، آذربايجان و ديگر كشورهاي منطقه رسيده است كه در صندوق ذخيره ارزي تركيه وجود دارد.
زلزله بهمنماه گذشته تركيه و اثر آن را هم بر وضعيت اقتصادي تركيه نبايد از نظر دور داشت. نزديك به ۱۰ درصد از توليد ناخالص داخلي تركيه از مناطق زلزلهزده تامين ميشد و احتمالا در سالهاي پيش رو سهم اين مناطق در توليد ناخالص داخلي تركيه كاهش پيدا خواهد كرد و از طرف ديگر بازسازي مناطق بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار پول داغ نياز دارد.
با توجه به اين مسائل، اولويت اردوغان بهبود شاخصهاي كلان اقتصادي تركيه خواهد بود. به رغم اين مسائل، اردوغان در تبليغات كارزار انتخاباتي خود در دور دوم هم تاكيد كرد كه به سياستهاي نامتعارف يا Unorthodox اقتصادي خود ادامه ميدهد و همچنان معتقد است كه بايد نرخ بهره را پايين نگه دارد. برآوردها نشان ميدهد كه در چشمانداز آينده روند تورم تركيه صعودي خواهد بود و شاهد تداوم كاهش ارزش لير خواهيم بود، فرار سرمايه در تركيه اتفاق ميافتد و تمايل چنداني براي سرمايهگذاري مستقيم خارجي جديد در تركيه وجود نخواهد داشت. اينها مسائلي است كه اردوغان آنها را براي پنج سال پيش رو پيشبيني كرده است و تلاش خواهد كرد كه مسائل اقتصادي را بيش از ساير مسائل در اولويت قرار دهد.
اما مساله اقتصاد يك بعد قضيه است. پيشرانه و مولفه ديگر سياست تركيه در حال حاضر، ورود يك بازيگر جديد در سياست تركيه است كه مليگراهاي ترك هستند. شگفتيساز اين دوره از انتخابات با نزديك به ۱۳ ميليون راي جريانهاي مليگرا بودند، بخشي از آنها مليگراهاي افراطي هستند و بخشي ديگر مليگراهاي ميانهرو هستند. مثلا حزب خوب كه در ائتلاف اپوزيسيون قرار داشت يا حزب MHP يا حركت ملي كه متحد اردوغان است يا سينان اوغان كه نامزد انتخابات بود و در دور دوم از ائتلاف جمهور به رهبري رجب طيب اردوغان حمايت كرد. در شرايط كنوني ما شاهد بازگشت مرجعيت مليگرايي تركي به صحنه سياسي تركيه هستيم. بدون ترديد اين جريانها محدود به پارلمان نخواهد ماند و به احتمال زياد در كابينه آينده اردوغان هم نقش پررنگي خواهند داشت و در بسياري از پروندههايي كه در داخل و خارج از تركيه است، مليگراها نفوذ زيادي دارند. مثلا پرونده سياستهاي تركيه در مقابل شهروندان كرد اين كشور، با مساله مليگرايان ترك گره خورده است. من سالهاي آينده را علاوه بر بحران اقتصادي، سالهاي سختي براي قوم كرد تركيه ميبينم و پيشبيني ميكنم كه بهشدت عرصه براي فعاليت سياسي كردها تنگ شود و اين احتمال وجود دارد كه آنكارا به خاطر رفتار دولت با كردها با اروپا و غرب به مشكلات اساسي بربخورد. سهيم شدن مليگراها در پيروزي اردوغان چه در انتخابات پارلمان و چه در انتخابات رياستجمهوري باعث ميشود كه بخشي از اختيارات و پروندهها به آنها تفويض شود. تصور من اين است كه در طول پنج سال آينده روند اقتدارگرايي فردي آقاي اردوغان افزايش پيدا كند و چندان نگراني در مورد واكنشهاي حقوقبشري يا دموكراسيخواهي غرب هم نخواهد داشت. اما در مجموع پيشبيني نميكنم تحول راديكالي در سياست داخلي تركيه رخ دهد.
قبل از انتخابات رسانهها صحنه رقابت انتخاباتي در تركيه را به نوعي رقابت ميان شرق و غرب صورتبندي كرده بودند، اينكه ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه از پيروزي اردوغان حمايت ميكند و دولتهاي غربي از پيروزي مخالفان او خوشحالتر ميشوند. فكر ميكنيد دولتهاي غربي تا چه اندازه از نتيجه اين انتخابات ناراضي باشند؟
جو بايدن، رييسجمهور امريكا، در كارزارهاي انتخاباتي خود، بخشي از برنامه سياست خارجي خود را به تركيه اختصاص داده بود و اظهارات مهمي مطرح كرد كه در تركيه جنجالآفرين شدهبود. رييسجمهوري امريكا گفته بود كه واشنگتن به دنبال تغيير رژيم در تركيه، از طريق مكانيزمهاي انتخاباتي و تقويت اپوزيسيون است. واقعيت اين است كه اگر جنگ اوكراين اتفاق نميافتاد و تركيه اردوغان تعريف و جايگاه متفاوتي براي غرب پيدا نميكرد، به احتمال زياد شاهد رويكرد تهاجمي بيشتر اروپا و امريكا عليه اردوغان بوديم. واقعيت اين است كه بهرغم تبليغهاي رسانهاي و تصويرپردازيهايي كه در رابطه با اقتدارگرايي اردوغان در رسانههاي غربي انجام ميشود، اما در سطح رسمي و رده بالاي دولتهاي غربي، چندان شاهد رفتارها و تلاشهاي براندازانه عليه اردوغان نبوديم؛ حتي ميشود گفت تا پيش از انتخابات اخير، غرب به اين نتيجه رسيده بود كه بايد با تركيه اردوغان همزيستي داشتهباشد و اردوغان را در داخل تركيه بپذيرد. اين مساله ناشي از نگرانيهاي جديدي است كه اتحاد دوسوي اقيانوس اطلس در مورد درياي سياه و جنگ اوكراين پيدا كرده است. اردوغان يكسري ظرفيتهايي در روابط با روسيه ظرفيتهايي دارد كه رقيب او، كمال قليچدار اوغلو، فاقد آنها بود. غرب تعاملهاي ديپلماتيك خودش را با روسيه از طريق تركيه پيش ميبرد. ظرفيت تركيه در وساطت ميان غرب و روسيه، بيش از آنكه بنا شده بر ساختار سياسي و ظرفيتهاي كشور تركيه باشد، مبتني بر ويژگيهاي شخصيتي رجب طيب اردوغان است؛ بنابراين، اردوغان مزيتي را براي غرب ايجاد كرده بود كه بتواند سطحي از تعامل و توازني در مديريت تنشها با روسيه پوتين داشتهباشد. به همين دليل رنگ ضداردوغاني اظهارنظرها و رفتارهاي دولتهاي غربي در آستانه انتخابات به شكل معناداري فروكش كرد. نبايد فراموش كرد كه هيچ عضوي از ناتو به اندازه تركيه به روسيه متصل نيست.
در برابر ولاديمير پوتين، به اردوغان اولويت ميداد و البته پيشبيني ميكردند كه اردوغان كار سختي در انتخابات نداشته باشد. تصوير مسكو اين بود كه اگر تغيير و تحولي در راس هرم قدرت تركيه رخ بدهد، ديگر شاهد استقلال عمل نسبي تركيه در تعامل با روسها نخواهيم بود و به همين دليل رسمي و غيررسمي از اردوغان حمايت ميكردند.
فكر ميكنيد ائتلاف اردوغان و ائتلاف رقيب كه اقليت نسبتا قدرتمندي دارد، تا چه اندازه تا انتخابات بعدي پايدار بماند؟
حزب عدالت و توسعه از انتخابات پارلماني ۲۰۱۵ براي نخستينبار در انتخابات پارلماني اكثريت انفرادي خود را در پارلمان و هژموني خود را در قوه مقننه از دست داد. از آن دوره و به ويژه بعد از كودتاي ۲۰۱۶ اردوغان و همحزبيهايش به اين نتيجه رسيدند كه بايد به سمت ائتلاف با احزابي بروند كه بتوانند در ساختار حاكميت هم از راي آنها بهرهمند بشوند و هم توانايي مديريت عملكرد آنها را داشته باشند. در اين مسير عدالت و توسعه، ائتلاف با حزب حركت ملي و مليگراها را انتخاب كرد كه يك تحليل دقيق و موفق داشتند. ائتلاف با اين حزب و رهبرش دولت باحچهلي، توانست با دستكاري احساسات ناسيوناليستي جامعه تركيه و همچنين امنيتيسازي مساله كردها، اين حزب و بدنه اجتماعي آن را به اردوغان و حزب عدالت و توسعه نزديك بكند تا حدي كه ميتوان گفت در اين انتخاب MHP يا حزب حركت ملي در محافظهكاران مذهبي حزب عدالت و توسعه ذوب شدند. در پنج سال گذشته جوري مهندسي اجتماعي انجام شد كه بدنه اجتماعي مليگراها و محافظهكاران مذهبي در هم تنيده شد. اينجا منظور از مليگراها، بخشي است كه از حزب حركت ملي حمايت ميكنند، مليگراهاي افراطيتري هم هستند كه طرفدار خانم مرآل آكشنر و حزب خوب او هستند و از ائتلاف مخالفان حمايت كردند.
اردوغان از يك طرف نسبت به آراي راستگراهاي ديندار و محافظهكار در تركيه براي خودش اطمينان داشت و ميدانست كه نياز به ۱۰ درصد راي بيشتر دارد كه در اين راستا اتحاد به حزب حركت ملي را انتخاب كرد. ائتلافي كه بين عدالت و توسعه و حركت ملي شكل گرفته، فقط مربوط به اين انتخابات نيست، ائتلافي است كه از سال ۲۰۱۷ و همهپرسي قانون اساسي شكل گرفته بود و در انتخابات رياستجمهوري ۲۰۱۸ هم ادامه داشت. در برابر ائتلاف اپوزيسيون بهشدت اتحاد شكنندهاي دارند و هيچ بعيد نيست كه به زودي شاهد به هم خوردن ميز ششنفره (ائتلاف مخالفان در انتخابات اخير) باشيم. ائتلاف مخالفان يك ائتلاف نامتجانس است كه از چپ ليبرال تا راست مليگرا، از چپ كردي تا محافظهكاران مذهبي در آن حضور دارند. هر چقدر ائتلاف اپوزيسيون جوان، تحت شرايط خاص و فقط با يك هدف تشكيل شدهبود، بر عكس ائتلاف مليگرايان با اردوغان هم استمرار خواهد داشت و هم برنامهاي پشت آن است كه ايدئولوژي حاكم بر اين دو دسته به نوعي همگن شود. من معتقدم كه در دوره پيش رو شاهد تركيبي از مليگرايي با محافظهكاري مذهبي در تركيه خواهيم بود. اين اردوغان نيست كه مليگرا شده است، بلكه او مليگراها را محافظهكار كرده است. به نظرم اين ائتلاف در قالب يك چتر ايدئولوژي كلان در هم ادغام شدهاند و در آينده هم اين اتحاد ادامه خواهد داشت.
يكي از موضوعهاي اصلي كه در انتخابات اخير مورد توجه بود و دو طرف روي آن تاكيد ميكردند، مساله مهاجران خارجي و به ويژه پناهجويان سوري در تركيه بود. فكر ميكنيد برخورد دولت جديد تركيه با مهاجران سوريه چگونه باشد؟
رويكردي كه كمال قليچدار اوغلو با موضوع مهاجران داشت، خيلي اصالت عملياتي و برنامهريزي مطالعهشدهاي نداشت. به خصوص در تبليغات دور دوم كه آقاي قليچدار اوغلو تبليغات ضدمهاجر و بيگانهستيزانه را تشديد كرد، به خاطر اين بود كه ميخواست بخشي از آراي مليگراهاي مردد را به خود جلب كند كه خيلي هم در اين زمينه موفق نبود. در واقع قليچدار اوغلو در زميني بازي ميكرد كه اردوغان استاد آن است. نگاه اردوغان نسبت به پناهجويان سوري يك نگاه چندوجهي است و اصلا نگاه او بخشي و جزيرهاي نيست. رجب طيب اردوغان بعد اقتصادي، بعد نارضايتي اجتماعي- مدني كردها و بعد روابط خارجي با دمشق را هم در نظر ميگيرد. پناهجويان يك سرمايه مهم براي آنكارا براي آينده روابط تركيه با سوريه محسوب ميشوند. اردوغان ديروز اعلام كرد كه ۶۰۰ هزار پناهجوي سوريه به صورت داوطلبانه به كشور خودشان بازگشتهاند و قرار است تركيه يك ميليون نفر ديگر را هم به خاك سوريه بازگرداند. اما براي اين كار هم اردوغان برنامهريزيهايي را از گذشته انجام داده است، تركيه در مناطقي از خاك سوريه كه طي عملياتهاي چندگانه از سال ۲۰۱۶ تاكنون تصرف كرده است شهركسازيهايي را آغاز كرده است و قصد دارد كه اين پناهجويان را به اين مناطق بازگرداند. در واقع عمليات بازگرداندن پناهجويان سوري توسط دولت اردوغان، در چارچوب يك چشمانداز استراتژيك تعريف ميشود تا در آينده بتواند تركيب جمعيت منطقهاي را به ضرر كردهاي شمال سوريه به هم بزند و ساختار اجتماعي، سياسي و امنيتي نوار شمالي سوريه را در دست خودش بگيرد و در واقع زماني كه نظاميان تركيهاي را از اين مناطق خارج ميكند، نفوذ خود را در اين منطقه حفظ كند.
به نظر من مساله پناهجويان براي اردوغان، بخشي از گفتوگوهاي عاديسازي روابط با دولت بشار اسد، رييسجمهور سوريه هم هست. در ماههاي آينده پيشبيني ميكنم كه در ماههاي آينده سطوح مختلف گفتوگوها براي عاديسازي روابط با دمشق در دستور كار آنكارا قرار ميگيرد و دولت تركيه از بحث پناهجويان به عنوان بخشي از دستور كار گفتوگوها استفاده خواهد كرد.
به اعتقاد من اردوغان مديريت به مراتب حرفهايتري در بحث پناهجويان در پيش گرفته است كه نسبت به اظهارات قليچدار اوغلو كه فقط ميگفت ميخواهم پناهجويان را اخراج كنم، بسيار جامعتر، صبورانهتر، بلندمدتتر و استراتژيكتر بود.
براساس قانون اين آخرين دوره رياستجمهوري پنجساله اردوغان محسوب ميشود. به هر تقدير اردوغان تلاش خواهد كرد تا قدرت پس از پايان دوره پنجساله همچنان در اختيار او و اطرافيانش و حزب عدالت و توسعه باقي بماند. فكر ميكنيد در اين دوره چه برنامهاي براي بحث جانشيني اردوغان در پيش گرفته شود؟
هم به لحاظ جسمي و سلامتي و هم به لحاظ قانوني اين دوره آخر رجب طيب اردوغان است. هر چند عدهاي اعتقاد دارند كه راههايي براي دور زدن قانون وجود دارد و اردوغان ميتواند بدون پايان دادن به دوره كامل پنجساله رياستجمهوري بعد از چهار سال انتخابات زودهنگام برگزار كند و چون دو دوره كامل پنجساله رييسجمهور نبوده، ميتواند قانون را دور بزند باز هم در انتخابات نامزد شود. اما اين گزينه چندان موضوعيت ندارد. احساس من اين است كه تركيه از همين امروز به فكر مساله جانشيني ميافتد. درست است كه انتخابات رياستجمهوري براي نخستينبار به دور دوم كشيده شد و اردوغان در دور دوم راي آورد، درست است كه حزب عدالت و توسعه به تنهايي اكثريت را در پارلمان در اختيار ندارد، اما واقعيت اين است كه هنوز نيروي سياسي غالب در تركيه محافظهكاران مذهبي هستند و يك جريان جديد هم با آنها متحد شده است و در يك چارچوب ملي- مذهبي در هم ادغام شدهاند و به اكثريت تبديل شدهاند.
مهندسي سياسي و اجتماعي تركيه به سمتي خواهد رفت كه حزب عدالت و توسعه متحول شود و از نگاه محافظهكاري مذهبي خود خارج شود و به نوعي عناصر مليگرايي را در خودش ادغام كند و شاهد جابهجايي چارچوب ترك- اسلام به جاي اسلام- ترك باشيم.
پيشبيني من اين است كه براي بحث جانشيني شاهد اين پوستاندازي در حزب عدالت و توسعه باشيم. احتمالا شخصيتهايي كه در اين چارچوب طرفداران بيشتري داشته باشند و بتوانند با هر دو طيف مليگرا و مذهبي كار كنند، روي كار خواهند آمد. نظر من اين است كه در شرايط افرادي مانند سلجوق بيرقدار كه داماد آقاي اردوغان است كه هم يك راستگراي ديندار است و هم محبوبيت زيادي بين مليگراها دارد و در اين انتخابات هم ديديم به دليل نقشش در توسعه صنايع دفاعي تركيه و توليد پهپادهاي نظامي، محبوبيت زيادي بين مليگراها پيدا كرده است، شانس زيادي براي مطرح شدن در عرصه سياسي تركيه به عنوان جانشين اردوغان دارند. در جبهه ديگر افرادي هستند كه هم محافظهكار ليبرال و هم سكولار ميانهرو و هم در ميان مليگرايان طرفدار دارند؛ از جمله اين افراد ميتوان از سليمان سويلو، وزير كشور دولت اردوغان ياد كرد.
نظام سياسي حاكم تركيه تلاش خواهد كرد بيش از اينكه سطح رهبري را تقويت كند، به سمت تقويت ساختارهاي حزبي و ائتلافي حركت ميكند. در سالهاي آينده به اعتقاد من بر عكس گذشت كه تلاش ميشد بنيانهاي حاكميت فردي اردوغان تقويت شود، تلاش شود تا بنيانهاي ائتلاف تركي-اسلامي تقويت شود.
همين كه انتخابات رياستجمهوري به دور دوم رفت، به معناي آن است كه اردوغان از رايدهندگان تركيه كارت زرد گرفت؛ بدون ترديد اين واقعيت رفتار اردوغان را چه در داخل و چه در سياست خارجي محتاطتر خواهد كرد
اولويت اردوغان بهبود شاخصهاي كلان اقتصادي تركيه خواهد بود
سهيم شدن مليگراها در پيروزي اردوغان چه در انتخابات پارلمان و چه در انتخابات رياستجمهوري باعث ميشود كه بخشي از اختيارات و پروندهها به آنها تفويض شود