تیم مبارزه با مرگ
بيمار بايد به كدوم كمپ يا بيمارستان منتقل بشه؟ آيا مكان و نقشه مشخصي دارين؟
هر مكاني كه خانواده به ما بگه منتقل ميكنيم.
آيا خانواده بايد حكم قضايي داشته باشه تا شما ماموريت رو قبول كنين؟
طبق قانون، بله. فرد بالاي 18 سال، در قبال رفتار خودش مسووله و بنابراين، خانواده، بايد براي انتقالش حكم قضايي بگيرن ولي در مواردي، فرد انقدر خانوادهاش رو اذيت كرده كه به فكر حكم قضايي نيستن و فقط ميخوان توي خونه نباشه.
چه تعداد از مواردي كه به درخواست خانواده منتقل ميكنين، حكم قضايي ندارن؟
تعدادي از خانوادهها تا مرحله شكايت به كلانتري و تعداديشون تا مرحله تشكيل پرونده در دادسرا پيش ميرن، تعداديشون حكم قضايي هم دارن اما بعضيهاشون هيچ حكمي ندارن چون اقدامي نكردن.
آيا انتقال بيمار رو به حكم قضايي مشروط ميكنين؟
به شرايط بيمار بستگي داره. اگر شرايط بيمار خيلي حاد باشه، سختگيري زيادي نداريم. اغلب هم از پدر يا مادر فرد بيمار امضا ميگيريم كه مسووليت درخواستشون رو بپذيرن.
تا به حال براي انتقال كودك معتاد يا مبتلا به بيماري اعصاب و روان هم ماموريت داشتين؟
پسر 16 سالهاي رو به مركز درماني منتقل كرديم كه به دليل مصرف مواد بدحال شده بود.
بعد از انتقال اين بچه وضع روحي خودتون چطور بود؟
خيلي بد. شرايط سختي بود. خودمون بچه داريم. خودمون رو به جاي پدر و مادر اين بچه ديديم.
بدترين ماموريتتون رو به خاطر دارين؟
سال 87 بود. كمي پايينتر از خيابون سهروردي. بعد از اينكه به محل رسيديم، ديدم پليس 110 هم اونجاست. يك مامور با موتور. از مامور پرسيدم چرا داخل خونه نرفتي؟ گفت درگيري ناجوري توي خونه اتفاق افتاده و منتظرم همكارامون با ماشين بيان. گفتم بيا با هم بريم توي خونه. وقتي وارد ساختمون شديم، توي راه پلهها پيرزني رو ديديم كه روي پلهها افتاده بود و صورت و دست و بدنش خوني بود. پيرزن با دست به سمت طبقات بالا اشاره ميكرد و ميگفت نوهام، نوهام. به پليس گفتم با اورژانس 115 تماس بگير. رفتيم طبقه بالا. درِ واحد بالا نيمه باز بود. در رو باز كردم و ديدم خانومي 33 يا 34 ساله، بدون لباس، وسط خونه ايستاده. يك كارد بزرگ دستش بود. گفت جلو بيايين چاقو ميزنم. به پليس گفتم بهش اسپري بزن تا فيكسش كنيم. زن رو فيكس كرديم. رفتيم توي يكي از اتاقاي خونه، ديدم انقدر با همون كارد توي قفسه سينه بچه 7 ساله؛ بچه خودش، زده بود كه قفسه سينه بچه له شده بود. پليس استعلام گرفت. بيمار اعصاب و روان بود و شيشه مصرف كرده بود. به پليس گفتم ما نميتونيم اين بيمار رو به كمپ ببريم چون مورد، قتله. با پليس آگاهي تماس گرفتيم و بعد از رسيدن تيم پليس، در حضور افسر آگاهي، بيمار رو به بيمارستان روزبه منتقل كرديم.
بعد از اين همه سال مواجهه با اين شرايط و اين آدمها، براي بازيابي رواني خودتون چكار ميكنين؟
عادت كرديم و اين بدترين اتفاقه. اما تاثيرات بد مواجه شدن با اين شرايط رو در خودمون حس ميكنيم. تنها زمان خوشحالي ما در اين شغل، موقعيه كه خانواده به ما خبر بده بيمار بهبود پيدا كرده و به خونه برگشته. با بعضي از معتادان بهبود يافته هم رفيق ميشيم و اين رفاقت در حالمون تاثيرگذاره.
با آدمهاي تكراري هم مواجه شدين؟
خيلي زياد.
چه واكنشي دارين وقتي دوباره آدمي رو ميبينين كه يكسال يا 6 ماه قبل به كمپ ترك اعتياد برده بودين؟
ديدن دوباره اين آدما از اون زمانهاي بدحالي ماست. ما هزينهمون رو ميگيريم ولي دوست داريم مفيد باشيم و كارمون نتيجه مثبت داشته باشه. وقتي فرد تكراري ميبينيم، متوجه ميشيم كه تلاشمون چقدر عبث بوده چون تغيير بعضي شرايط اصلا در اختيار ما نيست.
پليس هم به كمك شما مياد؟
اگه شرايط طوري باشه كه حس كنيم حضور پليس لازمه و اگه درخواست بديم، بله. مامور ميفرستن و خيلي كمك ميكنن.
شرايط بايد چطور باشه كه چنين درخواستي بدين؟
مواردي بوده كه فرد، خانوادهشو توي خونه حبس كرده و ما هم موفق به باز كردن در نشديم و از پليس كمك گرفتيم كه بيان و در خونه رو بشكنن و خانواده رو نجات بدن و ما هم بيمار رو به مركز درماني منتقل كنيم.
آيا تعداد درخواست خانوادهها براي انتقال بيمار معتاد به كمپ زياد شده؟
در 5 سال اخير بله. اغلب بيمارانمون مصرفكننده هرويين و شيشه هستن. در يكسال اخير، چند نفر رو به دليل بدحالي بعد از مصرف گل به كمپ منتقل كرديم.
بيشترين درخواست انتقال به كمپ، از كدوم مناطق تهرانه؟
از دو يا سه سال قبل، تعداد درخواستها از شمال تهران بيشتر شده. يكي از دلايلش، مشكلات اقتصادي مردم مناطق جنوبي تهرانه. هزينه آمبولانس خصوصي بالاست و خانواده؛ به خصوص پدر و مادر، در مواجهه با بدحالي فرزندشون، ترجيح ميدن رهاش كنن چون قادر به پرداخت هزينه آمبولانس و كمپ و درمان نيستن. فرض كنين فرزند يك كارگر ساكن مناطق جنوب تهران بدحال بشه؛ چه به دليل مصرف مواد و چه به دليل عود بيماري اعصاب و روان. اين كارگر آيا با حقوق 9 ميليون و 10 ميليون تومن ميتونه هم هزينه زندگي خانواده رو و هم هزينه انتقال فرزندش به كمپ ترك اعتياد يا مركز روانپزشكي رو بده؟