باقر پرهام در 88 سالگي درگذشت
مترجم كلاسيكهاي جامعهشناسي
محسن آزموده
باقر پرهام براي ما دهه شصتيهاي تشنه فلسفه و جامعهشناسي، مترجمي نام آشنا و قابل اطمينان بود. خيلي با فعاليتها و كارهاي سياسي و اجتماعي او پيش از انقلاب آشنايي نداشتيم. نميدانستيم كه اين دهقانزاده رودباري (متولد 1313 به گفته خودش) در نوجواني در رشت عضو حزب ايران بوده، بعد از كودتاي 28 مرداد مدت كوتاهي به زندان ميافتد، بعد براي تحصيل فلسفه به دانشسراي عالي ميرود و شاگرد دكتر محمود هومن ميشود، باز در ميانه دانشجويي يك ماه و نيم به زندان ميافتد، چند سال در كاشان معلمي ميكند، بعد در موسسه مطالعات اجتماعي مشغول به كار ميشود و درنهايت براي تحصيل جامعهشناسي به فرانسه ميرود و زيرنظر آلن تورن، تزش را ميگذراند. نميدانستيم كه از اعضاي موسس كانون نويسندگان است و در سال 1356 ازسوي كانون نامهاي سرگشاده به شاه نوشته. ما او را به عنوان مترجم ميشناختيم و آثار تاليفياش مثل «با نگاه فردوسي، مباني نقد خرد سياسي در ايران» را كه خيلي هم دوستش داشت، نميشناختيم.
در سالهاي دهه هفتاد كه بازار ترجمه علوم انساني گام به گام در حال رونق گرفتن بود، شمار مترجمان نام آشنا خيلي كم بود و انتخاب بسياري از كتابها، با نام مترجم صورت ميگرفت. ترجمههاي پرهام، معمولا در دو حوزه اصلي بود؛ يكي كتابهايي در زمينه جامعهشناسي كه بيشترشان كتاب درسي شدند، مشهورترين آنها، اثر معروف ريمون آرون، مراحل اساسي سير انديشه در جامعهشناسي كه تا سالها بهترين شرح درباره بزرگان جامعهشناسي يعني مونتسكيو و آگوست كنت و ماكس وبر و كارل ماركس و ويلفردو پاره تو و اميل دوركيم و... بود. چندين نسل از دانشجويان جامعهشناسي با مطالعه اين كتاب به كارشناسي ارشد راه يافتند. پرهام سالها پيشتر (1349) و پيش از سفر به فرانسه، مباني جامعهشناسي نوشته مشترك هانري ماندراس و ژرژ گورويچ را هم به فارسي ترجمه كرده بود و بعدا كتاب ريمون بودن، «مطالعاتي در آثار جامعهشناسان كلاسيك» را ترجمه كرد.
ديگر حوزه مورد علاقه پرهام، ترجمه كلاسيكهاي مدرن در فلسفه و جامعهشناسي، به ويژه آثار ماركس و هگل و دوركيم و ميشل فوكو و اشتراوس بود. او چند اثر بسيار مهم از ماركس را به فارسي ترجمه كرد: گروندريسه: مباني نقد اقتصاد سياسي (با احمد تدين) كه خودش آن را بسيار دوست داشت، جنگ داخلي در فرانسه (1871)، هيجدهم برومر لوئي بناپارت و نبردهاي طبقاتي در فرانسه. ترجمه دو كتاب كلاسيك دوركيم نيز از اوست: درباره تقسيم كار اجتماعي و صور بنياني حيات ديني. پرهام از نخستين مترجمان فارسي بود كه كتابي از هگل (استقرار شريعت در مذهب مسيح) را به فارسي ترجمه كرد، او همچنين اولين مترجم قابل توجه مشهورترين كتاب اين فيلسوف سختنويس، يعني «پديدارشناسي جان» به فارسي بود. از نيمه دهه 1380 و با تكثير و تنوع چشمگير كيفي و كمي مترجمان و دانشآموختگان علوم انساني، حرف و حديثها درباره ترجمههاي پرهام نيز بالا گرفت، براي مثل برخي متخصصان به ترجمه او از كتاب هگل نقدهايي وارد كردند، اما هيچ كس نميتواند انكار كند كه او يكي از پيشگامان آشنايي ذهنهاي تشنه نوجوانان و جوانان ايراني با انديشههاي نو بود. يادش گرامي. با اميد.