پاسخ شركت مهندسي و توسعه نفت به گزارش «شليك به قلب هورالعظيم»
به گزارش روابط عمومي شركت مهندسي و توسعه نفت، با توجه به انتشار خبري در روزنامه اعتماد در تاريخ 03/03/1402 با عنوان «شليك به قلب هورالعظيم» شركت مهندسي و توسعه نفت جوابيهاي در تاريخ 16/03/1402 به شرح ذيل آماده نموده، لذا با عنايت به ماده 23 قانون مطبوعات، مشروح جوابيه فوق در راستاي تنوير افكار عمومي و نگارنده خبر ارايه ميگردد.
لذا با عنايت به حجم بالاي گزارش يادشده، سعي گرديده تا جوابيه ذيل به صورت مورد به مورد به تمامي موضوعات اشاره نمايد .
در متن خبر و بخشهاي زيادي از گزارش منتشرشده، محور تحليلي خبر بر طرح توسعه و بهرهبرداري ميدان نفتي سهراب در جغرافياي شمالي تالاب هورالعظيم و در مجاورت خط مرزي بين كشورهاي ايران و عراق متمركز گرديده و متاسفانه شاهد اطلاعات نادرست و ناقصي ميباشيم، به نحوي كه حفاري 35 حلقه چاه نفت و احداث 25 محوطه سرچاهي در ميانه محيط تالابي به صراحت عنوان ميگردد. در صورتي كه واقعيت چيز ديگري است!
1- ميدان نفتي سهراب بعد از حفر دو حلقه چاه اكتشافي در سالهاي ابتدايي دهه 90 در برنامه توسعه بالادستي وزارت نفت قرار گرفت. در سالهاي بعد، توسعه تكميلي و بهرهبرداري از اين ميدان در قالب قراردادهاي توسعهاي مورد توجه شركتهاي خارجي قرار گرفت و برنامه اجرايي توسعه با ارجحيت گزينه فني- اقتصادي بهينه و نگاه حداقلي به حفاظت محيط تالابي از سوي شركتهاي خارجي پيشنهاد گرديد. اما با اعمال تحريمهاي مضاعف و ظالمانه بينالمللي به صنعت ملي نفت و گاز كشور، طرح توسعه و بهرهبرداري از ميدان نفتي سهراب با تاكيد بر كمينگي اثرات سوء زيست محيطي بر بدنه تالاب هورالعظيم مورد بازبيني در صنعت نفت قرار گرفت و نهايتاً برنامه كلي توسعه و بهرهبرداري از اين ميدان با حفاري مجموعاً 20 حلقه چاه جديد در 6 محوطه سرچاهي و با بهرهگيري از توان فناورانه داخلي حفاريهاي جهتدار و كاهش حداكثري استحصال از اراضي تالابي و بدون احداث جادههاي دسترسي جديد و صرفاً با تعريض گذرگاه مرزي موجود (شمالي- جنوبي) و جاده موسوم به امام رضا (ع) (غربي- شرقي) خلاصه گرديد و گزارش امكانسنجي و بررسي اوليه طرح نيز به متوليان حفاظت محيط زيست ارايه گرديد. در مرحله بعد، طراحي مفهومي و مهندسي پايه طرح با تكيه بر اصل كاهش اثرات سوء زيستمحيطي همزمان و وابسته به مطالعات ارزيابي اثرات زيستمحيطي (EIA) طرح صورت پذيرفت كه از اين حيث در بين طرحهاي توسعه نفت و گاز كشور منحصر به فرد و ممتاز ميباشد.
2- توسعه عمليات اجرايي دو حلقه چاه در ميدان نفتي سهراب با اخذ مجوز از سازمان محيط زيست آغاز گرديده است، ولي نويسنده با تاكيد بر گزارش در دست بررسي توسعه 18 چاه آتي طرح سهراب به مخاطب چنين القا كرده است كه مجوزي در خصوص طرح توسعه سهراب صادر نشده است و شركت نفت با مسووليتناپذيري و گردنكشي در مقابل قانون و سازمان حفاظت محيط زيست در حال توسعه ميدان ميباشد. لذا آغاز طرح بدون كسب مجوز قويا تكذيب ميگردد.
3- گزارش نهايي مطالعات ارزيابي اثرات زيستمحيطي استفاده از فناوري نوين حفاري جهتدار (S شكل)، عدم احداث واحدهاي فرآورش مركزي و فرعي، عدم احداث مشعل ثابت گازهاي همراه نفت در محدوده منطقه حفاظتشده، بهرهگيري از تكنولوژي پمپهاي چندفازي انتقال نفت خام و احداث تلمبهخانه در خارج از محدوده منطقه حفاظتشده، پيشبيني احداث خط لوله انتقال نفت در خارج از منطقه حفاظتشده زيستمحيطي تنها بخشي از اصول مقررشده در طراحي توسعه و بهرهبرداري از اين ميدان ميباشد كه بهرغم تحميل هزينههاي بيشتر در طراحي، ساخت و نصب و بهرهبرداري از تاسيسات صرفا با رويكرد همساز با حفاظت محيط زيست و كاهش اثرات سوء در محيط تالابي مدنظر قرار گرفته است.
4- همچنين در اين گزارش، وجود آب براي طرحهاي توسعهاي مانند طرح سهراب به عنوان عامل بالارفتن هزينهها ذكر شده است اين در حالي است كه در اين طرح به دليل رعايت اصل حفظ و حراست تالاب و استفاده از حاشيه تالاب براي احداث چاه جديد به جاي ورود به مركز تالاب، خشكاندن تالاب هيچ منفعت و تسهيلي را براي توسعه ميدان به همراه ندارد. اين در حالي است كه در ساير طرحهاي غرب كارون نيز ارتفاع پد چاهها بر اساس رقوم ارتفاعي آب در صدسال گذشته تعيين شده و لذا به جز موارد رخداد سيل نظير سيل سال 1398، وجود آب هيچ مشكل يا هزينه جديدي براي توسعه و توليد نفت ايجاد نميكند.
5- همانگونه كه در متن اشاره شده است مشكل اصلي هورالعظيم خشكساليهاي متوالي و كاهش منابع آبي و در نتيجه عدم تامين حقابه تالاب است. متاسفانه؛ همزماني خشكي بخشي از تالاب با فعاليتهاي توسعهاي در منطقه غرب كارون باعث سوءاستفاده برخي جريانها جهت نسبتدادن خشك شدن تالاب به صنعت نفت شده است، اين در حالي است كه بهترين شاهد براي اثبات عدم وجود رابطه علت و معلولي بين عمليات نفت و خشكي تالاب، خشك شدن درياچه اروميه، گاوخوني، زايندهرود، هيرمند و بسياري ديگر از رودخانهها و چشمهها در مناطقي است كه صنعت نفت حضور و فعاليتي ندارد.
6- به گواه و مستند به تصاوير تاريخي و ماهوارهاي از منطقه حفاظتشده تالاب هورالعظيم و همچنين پژوهشهاي انجامشده، تغييرات اقليمي كلان و خرد در اين منطقه از ابتداي دهه 80 ميلادي (دهه 60 شمسي) آغاز شده است به نحوي كه سالهاي خشك و كمباران مستمر در سه دهه اخير، پديدههاي غيرقابل پيشبيني اقليمي و مديريت منابع آبي تامينكننده آب تالاب در بالادست آن موجب كاهش كيفيت و تغيير توان اكولوژيكي اين منطقه حساس زيستمحيطي شده است، در همين راستا و به اذعان مسوولان ذيربط در سازمان حفاظت محيط زيست و ديگر نهادهاي نظارتي، عدم تأمين حقابه تالاب، عدم مشاركت كشور همسايه در برنامههاي مشاركتي احيای تالاب، مصرف بيرويه منابع آبي تالاب در مصارف كشاورزي بومي منطقه، عدم مديريت صحيح در نگهداشت آب تالاب در پاييندست از علل قابل توجه و مزيد بر علل اقليمي ياد شده در كاهش كيفيت زيستگاهي اين منطقه ميباشند.
اين موضوع ضمن آنكه كاملا كارشناسي است، اگر توسط اينگونه مطالب مورد تشكيك قرار نگيرد، به سادگي توسط عموم قابل درك است.
7- شايان ذكر است، كليه طرحهاي توسعه ميادين مشترك نفتي در منطقه مورد بحث مشمول انجام مطالعات ارزيابي اثرات زيستمحيطي (EIA) بوده كه مطالعات مبسوط آن در قالب گردآوري مطالعات پايه زيستمحيطي (EBS) و انجام مطالعات ارزيابي اثرات زيستمحيطي توسعه (EIA) منجر به اخذ مجوزهاي لازم از سازمان حفاظت محيط زيست شده است و به منظور پايش مستمر عملكرد زيستمحيطي در منطقه، هستههاي نظارتي زيستمحيطي با مشاركت متوليان استاني حفاظت محيط زيست تشكيل و در منطقه مستقر گرديدهاند.
8- در بخشهايي از گزارش، از قول مدير اسبق اداره كل حفاظت محيط زيست خوزستان نقل شده است كه گزينه برداشت نفت با استفاده از حفاري مورب توسط شركت نفت رد شده است. اين در حالي است كه طرح سهراب، حفاري مورب را بهرغم هزينه بالاي آن جهت حفاظت حداكثري از تالاب پذيرفته و از طريق آن نياز به ورود به مركز تالاب و هرگونه تخريب در آن منطقه را كاملا مرتفع نموده است.
9- در بخش ديگري از خبر، به قانون «حفاظت، احيا و مديريت تالابهاي كشور» اشاره شده است كه مطابق آن هرگونه بهرهبرداري و اقدامي كه منجر به تخريب و آلودگي غيرقابل جبران شود ممنوع است و از آن براي اثبات قانونگريزي نفت استفاده شده است. اما اشارهاي نشده است كه قانون، مرجع تعيين تخريب غيرقابل جبران را سازمان حفاظت محيط زيست اعلام كرده است و اين سازمان مجوز توسعه دو حلقه چاه را به دليل رعايت الزامات و راهكارهاي متعدد توسط صنعت نفت جهت حفاظت حداكثري از تالاب و عدم ايجاد تخريب غيرقابل جبران صادر كرده است.
10- تقريبا حدود يكسوم مطالب خبر به نقل از افرادي است كه هيچگونه ارتباط كاري با شركت مهندسي و توسعه نفت و طرحهاي توسعهاي در منطقه غرب كارون نداشتهاند و لذا اطلاعات آنها كاملا غلط يا ناقص ميباشد. اشاره به جادههاي دسترسي، خاكريزي و خاكبرداري در تالاب، تخليه پسماند و پساب و كندههاي حفاري در تالاب، ساخت كارخانه در وسط تالاب هورالعظيم از مواردي است كه در طرحهاي شركت مهندسي و توسعه نفت و به ويژه طرح سهراب قويا تكذيب ميگردد.
11- در ادامه نيز، آتشزدن نيزارها و تخليه پسماند در تالاب به شركت نفت نسبت داده شده است. اين در حالي است كه سوختن نيزارهاي موجود در هور، هيچگونه منفعت يا تسهيلي در امور توسعه و توليد ايجاد نميكند و شركت مهندسي و توسعه نفت، هرساله عملياتهاي متعدد جهت خاموش كردن نيزارها دارد و تاكنون از كليه امكانات خود براي اطفاء اين حريقها استفاده كرده است. سوزاندن نيزارها عمدتا ناشي از خشك شدن تالاب و در نتيجه كمبود مواد غذايي، توسط بوميان منطقه با انگيزه رشد ساقههاي تازهتر و نيز تامين غذاي گاوميشها انجام ميشود.
12- در قسمت ديگري از گزارش ادعا شده است؛ كشور عراق پس از عوض شدن حكومت بعثي، بخش عراقي تالاب را در كنوانسيون رامسر ثبت كرده است، ولي متاسفانه هيچگونه اشارهاي به خشك شدن آن قسمت تالاب كه دوسوم آن را تشكيل ميدهد، توسط كشور عراق نشده و توضيحي داده نشده كه كشور عراق، تمركز خود را بر توليد نفت از ميادين مشترك با ايران گذاشته است.
13- در متن خبر به عقبنشيني اداره كل حفاظت محيط زيست در مقابل نفت اشاره شده است، اين در حالي است كه اداره كل حفاظت محيطزيست خوزستان براي ارايه مجوز اجراي طرحهاي توسعهاي كاملا مطابق قانون و مقررات و با سختگيري فراتر از نياز اقدام نموده است، به نحوي كه سختگيريهاي اين سازمان، عمليات توسعه در غرب كارون را با چالش جدي روبرو نموده است و در سوي مقابل مرز، كشور عراق به سادگي و با توان شركتهاي قدرتمند خارجي و بدون تحمل هيچگونه تحريمي در حال برداشت نفت با سرعت تمام از ميادين مشترك ميباشد.
14- برخلاف اين خبر كه پرداخت هرگونه خسارت، اجاره يا جريمهاي را توسط شركت نفت انكار يا كوچكنمايي كرده است، علاوه بر پرداخت جرايم عوارض آلايندگي و هزينههاي سنگين براي اجراي طرحهاي مسووليت اجتماعي و اجراي اقدامات جبراني زيستمحيطي براي منطقه در دستور كار صنعت نفت قرار داشته و دارد كه ميدان سهراب نيز از اين موضوع مستثني نميباشد.
15- لازم به ذكر است «پيگيري خبرنگار اعتماد جهت پاسخگويي شركت متن در خصوص طرح سهراب» حداقل از جانب اين اداره قويا تكذيب ميگردد.
اين امور آمادگي دارد در خصوص كليه موضوعات محيط زيستي طرح توضيحات و گزارشات لازم را به افكار عمومي ارايه نمايد.
16- در پايان ميبايست اشاره نمود، توسعه ميادين مشترك نفتي بين كشورهاي ايران و عراق كه از اولويتهاي استراتژيك اقتصاد كلان كشور در قوانين برنامههاي متوالي توسعه چهارم، پنجم و ششم از اواسط دهه 80 آغاز گرديد به مثابه پنجرهاي رو به توسعه روزافزون صنعت نفت و گاز كشور و منتج به پيدايش تمدن جديد نفتي در ميادين غرب كارون گرديده است و اين دستاورد عظيم ملي با همت كاركنان زحمتكش صنعت نفت و همراهي ديگر سازمانها و ارگانهاي حاكميتي از جمله سازمان حفاظت محيط زيست محقق شده است و به همين دليل ميبايست ضمن ارج نهادن به تلاشهاي شبانهروزي اين عزيزان، رعايت انصاف و مهمتر از آن مستندات بر اساس واقعيت در اينگونه متون و گزارشات لحاظ گردد.