• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۶ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5506 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۳ خرداد

درباره خداحافظي محمد انصاري و شباهتش با مجتبي محرمي

داستان وفاداري بي‌‌سرانجام

محمد ذاكري

محمد انصاري مدافع سال‌هاي پيش پرسپوليس پس از چند مصدوميت متوالي و مدتي دور ماندن غيررسمي از زمين سبز، در روزهاي گذشته با انتشار پيامي در صفحه اينستاگرامش به‌ طور رسمي از فوتبال خداحافظي كرد. البته مقارن با خداحافظي او چند نفر ديگر از بازيكنان دهه گذشته پرسپوليس مثل حميدرضا علي عسگري و محسن ربيع‌‌خواه هم در روزهاي گذشته با انتشار متني در صفحه اينستاگرام‌شان از فوتبال خداحافظي كرده‌‌اند. اما خداحافظي انصاري بازتاب بيشتري در رسانه‌ها پيدا كرد. 

انصاري به لحاظ فني يك فوق ستاره نبود اما بازيكني آرام، اخلاق‌‌گرا، متدين و بي‌‌حاشيه بود. البته با توانايي بازي در چند پست خصوصا دفاع مياني و دفاع چپ در مقاطعي عصاي دست مربيان پرسپوليس خصوصا برانكو ايوانكوويچ بود. بازيكني كه اگرچه فوق ستاره نبود اما همواره چهره‌‌اي محبوب و مورد احترام در بين اهالي فوتبال، تماشاگران پرسپوليس و حتي استقلال به شمار مي‌‌رفت. شايد تاثيرگذارترين تصويري كه از انصاري در ذهن فوتبالدوستان و هواداران پرسپوليس باقي مانده مصدوميت او در بازي برگشت فينال باشگاه‌هاي آسيا در تهران برابر حريف ژاپني است. فينالي ناكام كه پرسپوليس نتوانست جام را در تهران نگه دارد و انصاري با درد پا و عصايي زيربغل براي گرفتن مدال نقره به جايگاه رفت.  وضعيت دراماتيك انصاري در جايگاه ويژه براي من نماد پرسپوليسي بود كه با تلاش زياد به فينال رسيده ولي نتوانسته بود مهم‌ترين جام فوتبالي‌‌اش را به چنگ آورد؛ خسته، ناراحت، ناكام و نگران. انصاري هم با تلاش زياد خودش را به بالاترين نقطه فوتبال ايران رسانده بود اما بيم آن مي‌‌رفت كه آن مصدوميت بدموقع نگذارد به آنچه شايستگي آن را دارد در فوتبال برسد. دريغ كه همين‌‌طور هم شد. انصاري هم مثل خيلي فوتباليست‌‌هاي ديگر نتوانست پس از پارگي رباط صليبي به همان شرايط و كيفيت و آمادگي قبلي در فوتبال برسد و مصدوميت‌‌هاي بعدي باعث شد نه تنها جايگاهش در پرسپوليس از دست برود بلكه حضور كوتاهش در مس رفسنجان هم چندان موفق نباشد. 
متن خداحافظي انصاري در اينستاگرام، بيشتر به يك رنجنامه مي‌‌مانست. «گله از چرخ ستمگر» و «شكوه از بخت بداختر» در رنجنامه‌‌اش مشهود بود. حق هم داشت. مصدوميت بدموقع و طولاني و فزاينده در كنار ديدن بي‌‌مهري او را از گردش چرخ و چرخش آدم‌‌ها رنجور كرده است. جداي از آن، زبان حالش به قول مرحوم مهرداد اوستا اين بود: 
وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم
شكستي و نشكستم، بريدي و نبريدم 
ماجراي پيشنهاد نجومي چيني‌‌ها به انصاري در روزهايي كه پرسپوليس به خاطر شيرين‌‌كاري‌‌هاي مهدي طارمي و البته مديرانش از نقل و انتقال محروم بود و دست برانكو حسابي در پوست گردو مانده بود را همه به ياد دارند. انصاري در آن شرايط وفا كرد و ماند و خيلي‌‌ها به پيشنهادهاي متوسط اروپايي چراغ سبز نشان دادند و رفتند. اما عاقبت چه شد؟ بازيكن وفادار با يك مصدوميت سخت از گود كنار رفت و بعد هم بي‌‌مهري ديد ولي آنها كه ترك يار و ديار كرده بودند، بازگشتند و قدر ديدند. وضعيت انصاري و شرايطي كه برايش پيش آمد مرا بيش از همه به ياد مجتبي محرمي انداخت. يكي از نوابغ فوتبال ايران در دهه 60 و 70 كه علي‌رغم همه تفاوت‌‌هاي فردي و اخلاقي‌‌اش با محمد انصاري در دو نكته با او مشترك بود: يكي پستش در زمين و ديگري چشم بستن بر پيشنهادهاي آنچناني تيم‌‌هاي عربي به عشق پرسپوليس و هوادارانش. نمي‌خواهم قضاوت ارزشي كنم و بگويم كار چه كسي درست بود و كار چه كسي نادرست. طبعا من به عنوان هوادار كار اين دو را بيشتر مي‌‌پسندم ولي زندگي از اين تعارف‌‌ها دست برنمي‌‌دارد. آيا من هوادار مي‌توانم هزينه-فرصت‌‌هاي امثال محرمي و انصاري را از نرفتن به خارج و ماندن در پرسپوليس جبران كنم؟ قطعا نه. آيا دلخوشي و پسند من براي اين دو جبران پول‌‌هايي كه مي‌توانستند در خارج از كشور بگيرند و نگرفتند مي‌شود؟ باز هم نه. شايد اين دو در صورت بازي در خارج از كشور گرفتار محروميت‌‌ها و مصدوميت‌‌هايي كه فوتبال‌شان را به ‌شدت تحت تاثير قرار داد، نمي‌شدند. اينها كه گذشته و آدم‌‌ها هميشه اسير تصميمات‌شان هستند. وفاداري انصاري ستودني بود و هست اما نمي‌توان بازيكني را كه پول بيشتر و سوداي پيشرفت در اروپا را به‌رغم تنگناهاي تيمش انتخاب كرده هم چندان ملامت كرد. شايد امروز مجتبي محرمي و چند سال ديگر محمد انصاري بتوانند تحليل بهتري از تصميم آن روزشان داشته باشند و بگويند بين آنچه دادند و گرفتند چه موازنه‌‌اي برقرار است. 
براي محمد انصاري عزيز آرزوي سلامتي و توفيق در مراحل آتي زندگي ورزشي و شخصي‌‌اش را دارم و اطمينان دارم با حسن خلق و آرامش و حاشيه‌‌گريزي ذاتي‌‌اش مي‌تواند در عرصه مربيگري و مديريت فوتبال موفق باشد. 
در روزگار سلبريتي‌‌سازي و سلبريتي استيزي در فوتبال، امثال انصاري الگوها و سرمشق‌‌هاي خوبي براي كودكان و نوجواناني هستند كه پا در مستطيل سبز مي‌‌گذارند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون