• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5509 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۷ خرداد

سروش محلاتي در سومين كنگره سراسري حزب توسعه ملي:

ناكامي‌هاي امروز ريشه در تحجر و مقدس‌نمايي دارد

امام در پيامي به روحانيون مي‌فرمايد، خطر تحجرگرايان و مقدس‌نمايان احمق در حوزه‌هاي علميه كم نيست

در سومین کنگره سراسری حزب توسعه ملی ایران انتخابات شورای مرکزی و داوری برگزار شد و ۱۵ عضو اصلی و ۵ عضو علی‌البدل همچنین ۵ عضو اصلی شورای داوری و ۲ عضو علی‌البدل به مدت دو سال انتخاب شدند. در ادامه اين كنگره محمد سروش محلاتي طي سخناني در سومين كنگره سراسري حزب توسعه ملي گفت: متحجرين در دهه اول انقلاب هم بودند اما نمي‌توانستند منشأ اثر باشند، يعني امام چنين اجازه‌اي به آنها نمي‌داد؛ اما بعد از رحلت امام، جريان متحجر آرام آرام به نظام نزديك شد و توانست افكار خود را به ميان مسوولان تزريق كند و آژيري كه امام درخصوص خطر متحجران به صدا درآورده بود، خاموش شد. نتيجه اين نفوذ در بخش‌هاي مختلف به تدريج خود را به شكل رسمي و غيررسمي نشان مي‌دهد. در همين مساله «حجاب» ببينيد كه در دو، سه دهه اخير چه اتفاقاتي افتاده و وضع به كجا رسيده است؟ به گزارش جماران؛ آيت‌الله محمد سروش محلاتي در سومين كنگره سراسري حزب توسعه ملي گفت: شرايط سخت و سنگين كشور اين سوال را مكررا در ميان مردم و خواص به وجود مي‌آورد كه اولا مشكل ما چيست؟ و ثانيا ريشه مشكل كجاست؟ پاسخ‌هاي مختلف و متنوعي در اين زمينه مطرح مي‌شود و هركس به فراخور فهم خود به اين پرسش پاسخ مي‌دهد. برخي‌ها ناكارآمدي نظام را مطرح مي‌كنند و علت آن را عدم حضور نيروهاي كارآمد، محدوديت انتخابات و اعمال سليقه در آن به ويژه نظارت استصوابي مي‌دانند. همين‌طور تحليل‌هاي ديگري ارايه مي‌شود. وي افزود: حدس و گمان بنده اين است كه ما در مقاطعي در مبارزه با تحجر و مقدس نمايي موفق بوديم و در يك مقاطع ديگري در اين مبارزه موفق نبوده‌ايم و ناكامي‌هاي امروز ريشه در عدم موفقيت در اين مبارزه دارد و به تعبير ديگر، از وقتي كه تحجر از وضعيت مغلوب بودن به وضعيت غالب بودن درآمد، همه‌ چيز دچار تغيير شد.
سروش محلاتي گفت: بسياري از مسائل نظير انتخابات، مساله زن، مساله هنر، مساله اقوام، اقليت‌هاي مذهبي، آزادي‌هاي سياسي و ده‌ها موضوع ديگر كمابيش مرتبط با مساله تحجر هستند و اگر نگاه غالب تحجر باشد، اين‌گونه پيامدها طبيعي و عادي است. وي ادامه داد: انقلاب وقتي آغاز شد، چه حضور روحانيت و شخص حضرت امام و چه حضور اقشار ديگر، مخصوصا از دانشگاهيان نوعي حركت ضدواپس‌گرايي و تحجر بود. شايد براي كساني كه از نزديك آن شرايط را درك نكرده‌اند، فهم و درك اين نكته سخت باشد. او گفت: مي‌خواهم به برخي اسناد در اين رابطه اشاره كنم. مثلا امام خميني كه در رهبري نهضت نقش اول را دارد، در پيامي به سيدحميد روحاني تعبيري را در زمينه تدوين تاريخ داشتند مبني بر اينكه «ما بايد نشان دهيم كه چگونه مردم عليه ظلم و استبداد، تحجر و واپس گرايي قيام كردند.» لذا از يك‌سو تعبير ايشان اين است كه قيام مردم عليه ظلم و استبداد بوده و از سوي ديگر به تعبير ايشان قيام مردم عليه تحجر و واپس‌گرايي بوده است. سروش محلاتي گفت: قيام عليه ظلم و استبداد روشن است و مربوط مي‌شود به رژيم پهلوي، اما قيام عليه تحجر و واپس‌گرايي ديگر چيست؟ براي پاسخ به اين به چند نمونه اشاره مي‌كنم؛ امام در برخي موارد كه اظهارنظر مي‌كنند، به عنوان مثال، در منشور روحانيت مي‌گويند كه بايد براي طلاب جوان ترسيم شود كه چگونه در دوران وانفساي نفوذ مقدسين نافهم و ساده لوحان بي‌سواد، عده‌اي كمر همت بسته‌اند.» او بيان كرد: امام تعبير ديگري هم دارند كه آن دوران را توصيف مي‌كند. با اين عبارت كه «از داخل جبهه خودي، گلوله حيله و مقدس‌مآبي و تحجر مي‌بارد» اين گلوله‌ها كه به طرف انقلابيون شليك مي‌شد، درگيري بسيار آشكاري را نشان مي‌داد كه امام در ميان سخنان‌شان بر آن تصريح مي‌كنند. او بيان كرد: امام تعبير ديگري هم دارد؛ وقتي در شروع مبارزات عده‌اي متحجر و واپس‌گرا همه ‌چيز را حرام مي‌دانستند، ايشان مي‌گويد خون دلي كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده، هرگز از فشارها و سختي‌هاي ديگران نخورده است. يعني همه فشاري كه از ناحيه رژيم وجود داشت از يك‌سو و فشاري كه از ناحيه متحجرين وارد مي‌شد از سوي ديگر، امام را بر آن داشت كه بگويند خون دلي كه از ناحيه متحجرين مي‌خورند بيشتر است. سروش محلاتي گفت: امام در جاي ديگري مي‌فرمايند قصه متحجرين تمام نشده است. از اين رو، به نظرم بايد قضيه تقابلي كه تحجر با انقلاب داشت شرح و بسط پيدا كند. بايد ديد آيا جريان تحجر با پيروزي انقلاب مغلوب شد يا از بين رفت؟ حضرت امام در اين باره مي‌فرمايند؛ روحانيون مقدس نما و تحجرگرا كم نبوده و نيستند. و بعد اين نكته را در نامه‌اي كه درباره شطرنج نوشتند، اضافه مي‌فرمايد كه تحت‌تاثير مقدس نماها و آخوندهاي بي‌سواد واقع نشويد، چراكه اگر بناست با اعلام و نشر حكم خدا، به مقام و موقعيت‌مان نزد مقدس‌نماهاي احمق و آخوندهاي بي‌سواد صدمه‌اي وارد شود، بگذاريد هر چه بيشتر وارد شود. اين استاد حوزه گفت: امام در پيامي به روحانيون مي‌فرمايد، خطر تحجرگرايان و مقدس‌نمايان احمق در حوزه‌هاي علميه كم نيست. اين احساس خطري است كه امام نسبت به آينده داشتند. ايشان نسبت به حاكميت فكري روحاني نمايان و متحجرين نيز نگران بودند. امام همچنين در پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيت‌الله سيد روح‌الله خاتمي نوشتند كه او يك عمر با تحجر و واپس‌گرايي جنگيد. او اظهار داشت: مي‌خواهم اين سوال را مطرح كنم كه بعد از حضرت امام، اصلا مساله تقابل جريان فكري انقلاب با تحجرگرايي مطرح شده است؟ و سوال دوم اينكه تحجرگرايان كه تا ديروز مقابله مي‌كردند امروز كجا هستند و چرا ديگر مقابله نمي‌كنند؟ آنها به واسطه نفوذ در نظام، توانستند آرام آرام ايده‌ها و آرمان‌هاي خود را محقق كنند. لذا مي‌بينيم افرادي بودند كه در دهه اول انقلاب با آن زاويه داشتند، اما در دهه‌هاي دوم و سوم جزو مقربين قرار گرفتند. مشكل آنها در دهه اول چه بود؟ اينكه حضرت امام در مقابل افكار متحجرانه آنها ايستاده بود. وي گفت: اگر امام نبود امروز موسيقي و فيلم‌ها چه وضعي داشتند؟ اين حضرت امام بود كه نامه‌اي به صداوسيما نوشت و پخش فيلم‌هاي مورد انتقاد تلويزيون را نوعا بلااشكال دانست. لذا امام و متحجرين كاملا درگير بودند. به نحوي كه حتي جريان مذكور تلاش كرد از طريق شوراي نگهبان، جلوي حضور و انتخاب زنان در انتخابات را بگيرد كه بازهم با مخالفت امام مواجه شد. سروش محلاتي در سومين كنگره حزب توسعه ملي گفت: متحجرين در دهه اول انقلاب هم بودند اما نمي‌توانستند منشأ اثر باشند، يعني امام چنين اجازه‌اي به آنها نمي‌داد؛ اما بعد از رحلت امام، جريان متحجر آرام آرام به نظام نزديك شد و توانست افكار خود را به ميان مسوولان تزريق كند و آژيري كه امام درخصوص خطر متحجران به صدا درآورده بود، خاموش شد. نتيجه اين نفوذ در بخش‌هاي مختلف به تدريج خود را به شكل رسمي و غيررسمي نشان مي‌دهد. در همين مساله «حجاب» ببينيد كه در دو سه دهه اخير چه اتفاقاتي افتاده و وضع به كجا رسيده است؟ مي‌خواستند در زمان حضرت امام، اقدامي در دانشگاه‌ها انجام دهند و ميان دانشجويان دختر و پسر حائلي بگذارند كه با مخالفت ايشان مواجه شد. ولي بعدها ما اقداماتي از اين سنخ را در جامعه شاهد بوده‌ايم و اصلا كار به جايي رسيده كه حلال‌ها حرام شود و رسما جلوي حلال گرفته شود و شما مي‌دانيد وقتي جلوي حلال گرفته شود، عكس‌العمل طبيعي اين مي‌شود كه شخص از حلال به حرام عدول مي‌كند. او افزود: خاطرات آقاي هاشمي در سال۷۹، نكات جالبي دارد، چند نقل قول از علماي قم آنجا هست كه قابل توجهند. يك موردش اين است كه مربوط به روز شنبه ۱۴ خرداد مي‌شود. آقاي هاشمي نوشته: «۱۰ صبح با هلي‌كوپتر به مرقد امام رفتم، آيت‌الله خامنه‌اي سخنراني كردند؛ با آقايان خاتمي و كروبي صحبت شد، گفتند مراجع به حضور جمعي از نمايندگان زن با مانتو و روسري و بدون چادر در مجلس اعتراض دارند و ممكن است اعتراض خود را اعلام كنند.» يعني نماينده مجلس با حجاب كامل نيز به اين دليل كه چادر نداشته، غيرقابل تحمل بوده است! مگر كسي در زمان حضرت امام مي‌توانست چنين حرف‌هايي درباره زناني كه حجاب شرعي و اسلامي داشتند، بزند. جا دارد كه آن آقايان علما، امروز سر از قبر بردارند و شكل جامعه امروز را ببينند. ما مقصريم و بايد بپذيريم كه نگاه‌مان اشتباه بوده است. وي ادامه داد: در خاطره ۱۶ خرداد سال ۷۹ آقاي هاشمي همچنين آمده است: «آقاي علي لاريجاني آمد و گفت: مراجع قم به آقايان سيدمحمد خاتمي و كروبي پيغام داده‌اند كه اگر فردي سني را در هيات رييسه مجلس بگذارند، آنها عليه اين كار بيانيه مي‌دهند و مبارزه مي‌كنند و مصوبات مجلس را بي‌اعتبار اعلام مي‌كنند.» اينها از جنس تفكراتي نيست كه در انقلاب وجود داشت. هيچ‌يك از شخصيت‌هايي نظير امام، آقايان بهشتي، مطهري، طالقاني، باهنر و منتظري چنين تفكري نداشتند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون