نطنز، زيبا و كهن و استوار
مرجان يشايايي
اواخر زمستان، در جمعهاي كه نه زمستاني بود و نه بهاري ولي دلچسب تا دلت بخواهد، نظنز زيبا ميزبان ما شد. شهري آرام و كوچك در استان اصفهان با 15هزار جمعيت كه نزديكياش با كوههاي كركس و مجاورتش با حاشيه كوير، منظرهاي متفاوت و دلانگيز براي آن ساخته. گذشته از مناظر طبيعي زيبا و صنايعدستي سفال كار دست استادكاران، نطنز از اين جهت شاخص است كه ردپاي تاريخ را در هر جاي شهر ميتوانيد، سراغ بگيريد. نطنز زير پاي عربها و مغولها و متجاوزان ديگر كوفته شده، اما همچنان پا برجاست.
مسجد جامع نطنز، در قلب اين شهر كه نخستين مكان بازديد ماست، كتاب گشودهاي از وقايعي است كه بر سر اين شهر آمده. سابقه مسجد جامع با تك مناري كه مشخصه مساجد اهل سنت است، به حدود 800 سال قبل ميرسد، اما هر دورهاي با ساخت گوشهاي از آن، اضافه كردن محراب و منبري و كاشيكاري يا تزيينات ديگر يا حتي ويراني بخشهايي، نام و نشان خود را بر اين بناي زيبا كه نگين انگشتري نطنز به حساب ميآيد، نشانده. جزييات اينها را همه ميتوانيد به لطف فضاي مجازي با چند كليك پيدا كنيد.
چند متري آن طرفتر، در زميني كمي پستتر، از دوره اسلامي به عقب ميرويد و آتشكده ساساني را ميبينيد كه همچنان استوار بر قدمت نطنز گواهي ميدهد. آتشكدهاي كه به نقل از راهنماي گردشگري شهر كه زمان رورد ما به استقبالمان آمد، رها شده و در وسط حياط خانهاي متروك تا نيمه در گل و خاك فرو رفته بود، تا اينكه اداره ميراث فرهنگي آن زمين و زمينهاي اطراف آن را خريد تا هم پاركي در كنار مسجد جامع بسازد و هم از وسط باغهاي نطنز كوچهاي باز كند تا اگر همه چيز طبق برنامه پيش برود، در آيندهاي نزديك گردشگران از راهي ديگر از ميانه باغها بتوانند در آن مجموعه زيبا قدم بزنند.
آن روز تور يا گردش ما با تورهاي گردشگري ديگر تفاوت داشت. متفاوت بود از اين نظر كه از صبحالطلوع راه نيفتاديم تا تند و تند فهرست بناهاي تاريخي را ببينيم و مانند ناظري دور و بيتفاوت شب كه به سرآيد، چك ليست فهرست ابنيه را تمام كرده باشيم. ترتيبدهنده اين برنامه كه سمت استادي براي بسياري از شركتكنندگان داشت، مهندس بهروز مرباغي، به همراه برخي همكاران محلي خود، ما را در گوشههاي بكر و محلات كمتر ديده شده و كوچه پسكوچههاي شهر راه برد و از خرابههاي ترميم نشده و رها شده روي برنگرداند تا ما فقط ساختمانهاي شسته رفته مرمت شده را ببينيم. راه برد با يك هدف خير كه بتوانيم همگي با هم راهي بيابيم براي آنكه آنچه از نطنز باقي مانده، سر پا كنيم تا مردم بومي از نعمتهاي آن بهرهمند شوند و گردشگران و رهگذران هم از آرميدن در دامنه كوههاي كركس و حاشيه كوير ايران لذت ببرند.
در خيابانهاي شهر، لابهلاي خانههايي كه چند دهه از عمر آنها ميگذرد، فراوان ساختمانهاي نيمهويران بسيار قديمي گاه با عمر چند سده را ميبينيد كه با مصالح خشت و گل اينجا و آنجا هنوز وجود تاريخ كهن اين شهر را به رخ ميكشند. برخي خانهها تازهساز بودند، بعضي بسيار بزرگ و با تقليدي نه چندان زيبا از نماي رومي ساختمانهاي تهران كه دوستان شهرساز و آگاه ما ميگفتند در فقدان يك برنامه شهري جامع، هر سازنده براي خود سازي زده و هر جور دلش ميخواسته ساختمان را ساخته و يكپارچگي را در شهرسازي نميبينيد، اما از يك نكته نميتوان گذشت كه هر چند نطنز مانند اغلب شهرهاي كوچك و بزرگ جهان در حال توسعه كاستيهاي فراوان دارد، اما شهري برخوردار و سير و آراسته است. در خيابانها كمتر جايي زبالهاي ريخته بر زمين ديدم و همين را به فال نيك گرفتم كه مسوولان و مردم نطنز كار خود را درست و به قاعده انجام ميدهند.
حال بايد ديد ما و امثال مايي كه جان و دل در گروي اين خاك داريم، چقدر وظيفه خود را درست انجام ميدهيم.
كارشناس ارشد جامعهشناسي