يادي از عزتالله انتظامي و رضا كيانيان در زادروزشان
رستگاري در ژرفاي اين عمق پرتلاطم
اميد جوانبخت
تقارن زادروز زندهياد عزتالله انتظامي و رضا كيانيان با اختلاف يكروز در واپسين روزهاي خرداد (البته با 27 سال تفاوت) و شباهتهاي سير بازيگري آنها دستمايه اين نوشتار است كه هم ازجهتي يادي از اين عزيزان و هنرشان است و هم پاسداشت سالها تلاش واستمرار وحفظ تعادل درمسيري كه ويترين پر زرق و برقِ آن همراه حواشي بسيار است ورسيدن به عمقِ ماندگاري و محبوبيت در آن سخت و نفسگير. چشماندازي كه از بيرون بسياري را
به سوي خود ميكشاند و پس از آنهم بيراهههاي بسياردارد تا استعدادهايشان را تلف كند. مرور مسير آمدهِ ماندگارانِ اين عرصه شايد همچون نوري باشد براي نوآمدگانِ مستعد تا بتوانند دراين فضاي مهآلود مختصات راه اصلي را بهتر تشخيص داده، اسير كورهراهها نشوند و بمانند.
1- شروع و استمرار با تاني مسير بازيگري با تئاتر و تلاش و آبديدگي در آن: همواره بازيگران معتبر به نقش تعيينكننده تئاتر در پيريزي شخصيت بازيگري يك بازيگر كه تركيبي از پرورش خلاقيت، تمرين و تلاش، انضباط فكري و كاري، حفظ و ارتقای ابزارهاي لازمه بازيگري همچون بدن و بيان مناسب، حفظ ديسيپلين فرهنگي و اجتماعي و... است تاكيد دارند. زندهياد انتظامي با دو دهه (سي و چهل) تجاربي چون پيشپرده خواني در تئاترهاي لالهزار و بهره از آموزههاي بزرگاني چون نوشين و در ادامه تشكيل گروههاي تئاتري و تمرين و اجراي نمايشنامههاي زيادي از نويسندگان بزرگ به صورت صحنهاي و تلويزيوني، كاملا بنيان بازيگري خود را مستحكم كرد. كيانيان نيز چندين سال در گروه تئاتري برادر بزرگترش در مشهد در اواخر دهه چهل و اوايل پنجاه و سپس بازي درتئاترهاي مختلفي در تهران در دهههاي پنجاه و شصت اين زيرساخت مهم را شكل داد.همكاري با كارگردانان مهمي چون حميد سمندريان (ازدواج آقاي ميسيسيپي، بازي استريندبرگ) و علي رفيعي (يادگار سالهاي شن و يك روز خاطرهانگيز...) در تئاتر از او بازيگري كارآزموده ساخت.
2- ورود ديرهنگام ولي موثر به سينما: معمولا بازيگري حرفهاي است كه در سنين جواني (بين 20 تا 30 سالگي) افراد به آن جذب شده و به شهرت ميرسند و معدودند بازيگراني كه فارغ از جلوههاي جواني بتوانند برپايه ساير داشتههاي مهمترشان بدرخشند و بمانند. زندهياد انتظامي پس از سالها كارتئاتر، در 45سالگي با فيلم مهم گاو (48) دومين ساخته داريوش مهرجويي چنان حضور تاثيرگذاري داشت كه نظرها را به خود جلب كرد. او كه پيش از آن اين داستانِ ساعدي را به صورت تئاتر نيز به اجرا درآورده بود، با دريافت جايزه جشنواره فيلم شيكاگو، نخستين جايزه جهاني بازيگري سينماي ايران را نيز دريافت كرد. كيانيان نيز در 38سالگي اولين بازي سينمايي خود را در تنها فيلم زندهياد سمندريان، تمام وسوسههاي زمين (68) تجربه كرد كه هرچند فيلم متفاوت و ارزشمندي بود اما به دليل اكران مهجورآن آنچنان نتوانست همه تواناييهاي او را منعكس كند و چندسالي طول كشيد تا از پس آثار مختلف جلوههاي بازيگرياش نمود يابد.
3-بها دادن به آموختن و يادگيري وآموزش: انتظامي در دهه سي به قصد آشنايي و فراگيري بيشتر رموز تئاتر و بازيگري چندسالي را به آلمان ميرود و با سختي زياد (به دليل غربت، هزينهها و زبان) موفق به كسب تجربه دردورهاي آكادميك ميشود. او بعدها نيز پس از دو دهه تجربه تئاتر و توفيق در فيلم گاو و دريافت جايزه، جهت آشنايي بيشتر با مباحث آكادميك به دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران رفته و در رشته تئاتر تحصيل ميكند.او همواره به آموزش آكادميك و نقش آن به عنوان مكمل استعداد و تلاش و پشتكار تاكيد داشت. كيانيان نيز كه تحصيلات آكادميك خود را در ميانه دهه پنجاه در دانشگاه تهران گذرانده است همواره بازيگري پيگير و با مطالعه است و يكي از معدود بازيگراني است كه تجربيات مختلف خود را در قالب چند كتاب و مقاله نوشته و تدوين كرده تا درعين اينكه براي بازيگران جوان جنبه آموزش و انتقال تجربه را دارد از اين طريق نگاهي علميتر به مقوله بازيگري نيز داشته باشد. البته كيانيان دركناربازيگري، نويسندگي ونقد تجربياتي نيز دربازيگرداني چند پروژه، عكاسي، مجسمهسازي، طراحي صحنه و... دارد كه نشان ازطبع تجربهگرا، كنجكاو وخوشذوق او دارد.
4- سختگيري و دقت در انتخاب نقش، فيلم و كارگردان: زندهياد انتظامي همواره معروف بود كه از ميان پيشنهادهاي بعضا دلفريب بازيگري تنها فيلمهايي را ميپذيرفت كه نقش و فيلمنامه را داراي ويژگي خاصي ببيند و همچنين بتواند با كارگردان به ذهنيت و زبان مشتركي در اثربرسد.به همين دليل نقشهاي خنثي يا فيلمهايي كه واجد ويژگي خاصي نباشد بسيار در كارنامهاش معدودند و دركنار آثار درخشانش، اغلب نقشهاي وي داراي ويژگيهاي به يادماندني هستند كه تلفيقي از نگاه و ويژگيهاي بازيگري او با شيوه كار كارگرداناني است كه حد و اندازههاي او را خوب تشخيص دادهاند. تمرين زياد و يافتن يا خلق كدهايي درگويش، تكيهكلامها، حركات بدن، نگاه وگريم كه شخصيت را خاص ميكند دراين مسير بسيارموثراست.در كارنامه كيانيان نيز چنين حساسيتهايي ديده ميشود و كمتر فيلم يا نقش معمولي يا بياثري در كارنامهاش ديده ميشود و تلاش او در جهت ارتقای ابعاد مختلف نقشهايش به شيوههاي مختلف محسوس است. البته همانطور كه ذكر شد نقش كارگرداناني كه تعامل لازم را با اينگونه بازيگران داشته باشند و زمينه بروز تواناييهايشان را فراهم كنند بسيار در نتيجه كار تاثيرگذار است. البته اين سختگيريها به تدريج تصويري از بازيگر در مجامع سينمايي شكل ميدهند كه فيلمسازاني كه فيلمهاي تجاري برپايه نقشهاي كليشهاي ميسازند كمتر به سراغشان ميآيند.
5- ايفاي نقشهاي ماندگار، متفاوت و بسيار دور از هم با گريمهايي خاص: شكلگيري نقش و فيلمي ماندگار معمولا حاصل همسو شدن بازيگران مستعد با كارگرداني مسلط و نوانديش، فيلمنامه و نقشي خوب نوشته شده و گروه سازندهاي همدل و باانگيزه است كه اين تركيب گاهي مهيا ميشود ونقاط اوج كارنامه بازيگر را رقم ميزند. همكاري با فيلمسازان كاربلد ميتواند
تا حد زيادي اين مسير را تسهيل كند. انتظامي درنقشهاي مش حسنِ گاو، دلالخون دايره مينا، سفيرِ فيلم حاجي واشنگتن و خانمظفرِ سريال هزاردستان از آثارحاتمي و... نيز بسيار موثر و به يادماندنياند. همانطور كه نقشهاي دكترسپيدبخت خانهاي روي آب، نويسنده از خارجآمده يكبوسكوچولو و مرد بهروستاپناهبرده خاكآشنا هرسه از آثار فرمانآرا، مرد پس از سالها برگشتهِ ماهيها عاشق ميشوند رفيعي، دلال فيلم فرشبادِ تبريزي، عبداللهابنزبير سريال مختارنامهِ ميرباقري و روحاني سريال كيف انگليسي درّي با ظرافتهايي كه كيانيان دربازي و آفرينش نقش و تجسم ذهن كارگردان به كار برده بسيار موثر و ماندگارند. كيانيان نيزهمچون انتظامي درهرنقش تلاش ميكند تا با افزودن رنگ و لعابي جديد هم نقش را به فراتر از كليشهها ارتقا دهد و هم آن را به تجربهاي متفاوت و بديع نسبت به كارهاي قبلي تبديل كند.
6- نهراسيدن از ايفاي نقشهاي كوتاه ولي موثر يا خاص: انتظامي پس از ايفاي نقش اصلي در فيلم اولش در دومين همكارياش با مهرجويي در فيلم آقاي هالو با ايفاي دو نقش نسبتا كوتاه متفاوتِ كافه چي خوشمشرب و دلال هفتخط (دركنار نقش اصلي با بازي نصيريان) نشان داد كه نقش وكارگردان خوب برايش مهمتر از طول نقش است.پس ازآنهم به تناوب از حضور درنقشهاي مكمل موثر دركنار نقشهاي اصلياش غافل نشد وبابعضي فيلمها نشان داد كه با پرداخت صحيح و رنگ ولعاب مناسب، اينگونه نقشها ميتوانند همپا يا گاهي بيش از نقش اصلي تاثيرگذارباشد.كيانيان نيز با حضوري مكمل ولي موثر در تعدادي از فيلمهاكمابيش همين مسير را ميپيمايد وتلاش ميكند به مدد بازي و گريمهاي مختلف رنگ و بويي خاص و به يادماندني به نقش بدهد.
7- حضور در سريالها: انتظامي در كل دوران فعاليتش آنچنان رغبتي به حضور در سريالها نداشت و از معدود حضورهايش دراين عرصه به سريال درخشان هزاردستان (علي حاتمي) و محاكمه (حسن هدايت) قابل اشاره هستند. اما كيانيان دراين حيطه برخلاف انتظامي در كنار فعاليتهاي سينمايياش درنزديك به 30سريال تلويزيوني و نمايش خانگي نيزحضور داشته است كه درميانشان نقشهايش درشليك نهايي (شامحمدي، 74)، كيف انگليسي (دري، 78) ومختارنامه (ميرباقري، 88) بيشتر به چشم آمدند.
8- توفيق در جشنوارهها و دريافت جوايز: انتظامي پس ازكسب جايزه براي فيلمگاو، پس از انقلاب نيز دراغلب دورههاي جشنواره فجر نيز نامزد دريافت جايزه بوده و براي فيلمهاي گراندسينما (دوره هفتم)، خانه خلوت و ناصرالدين شاه... (دوره دهم)، روز فرشته (دوره دوازدهم)، خانهاي روي آب (دوره بيستم)، گاوخوني (دوره بيست و دوم)، ميناي شهر خاموش (دوره بيست و پنجم) تقديرنامه يا جايزه دريافت كرده است.بازي كيانيان نيز دراغلب دورههاي حضورش در جشنوارههاي فجر و خانه سينما مورد توجه قرار گرفته و در چند دوره نيز براي فيلمهاي آژانس شيشهاي، خانهاي روي آب، فرش باد، يك بوس كوچولو موفق به دريافت جايزه شده است.
9- حفظ سلامت و دوري از حواشي هميشگي بازيگري: انتظامي و كيانيان در طول سالهاي متمادي فعاليت و درعين شهرت و محبوبيت هيچگاه در دام حواشي زرد بازيگري نيفتادهاند و با تمرينات ذهني و جسمي و مراعاتهاي لازم، جسم و فكر و خلاقيتِ خود را از گزند آفات معمول و گريبانگير اغلب بازيگران به دور داشتهاند. ايفاي هيچ نقشي را جهت گذران و پول، سردستي و بدون بررسي نپذيرفتهاند يا اگر درمواردي هم چنين بوده سعي كردهاند با ايدههايي (حداقل براي نقش خود) حاصل كار يا نقش را ارتقا دهند.همچنين درحضورها و صحبتها و اعمالشان نيزهمواره ديسيپلين لازمه يك انسان فرهنگي ديده ميشود. اين ويژگي خصوصا در يكي دو دهه اخير و با رواج شبكههاي مجازي نكته قابل تاملتري براي خصوصا بازيگران به حساب ميآيد.
10- بيتفاوت نبودن هنرمندانه نسبت به مسائل اجتماعي و بهره جستن ازاعتبار هنري در بهبود مسائل صنفي و فرهنگي: انتظامي با شخصيتي نيكانديش و انساني همواره به فكر هم صنفانش بود و تا جايي كه ميدانست سعي در احقاق حقوق مادي و معنوي آنها داشت و از اسم و اعتبارش در جاهايي كه ميتوانست درجهت خير رساندن به آدمها استفاده ميكرد، و محبوبيت و اعتبار اجتماعياش نزد مردم را وامدار همين باطن ساده، خيرخواه و بيآلايشش بود. كيانيان نيز كماكان به همينگونه رفتار ميكند و تحليلها و صحبتهاي منطقياش هيچگاه بوي منفعت يا مصلحتجويي شخصي ندارد.او در كمپينها و فعاليتهاي اجتماعي، فرهنگي و محيط زيستي نيز كه جنبه عامالمنفعه دارند عموما حضور دارد.
انتظامي بزرگ قبل از بلاي كرونا وچندسالي مانده به صدسالگي به ابديت پيوست و با كارنامهاي پرفروغ همچنان ميتواند سرمشقي براي هنرمنداني باشد كه به ماندگاري ميانديشند.ميماند آرزوي صحت و تندرستي براي رضا كيانيان درآستانه هفتادو دوسالگي، كه چنانكه ذكرش رفت در همين مسير پيش ميرود و اميد به اينكه همينگونه ادامه دهد انشاءالله تا صد سالگي به سياق استاد.