• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۹ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5525 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۱۵ تير

به بهانه كنسرت‌هاي عليرضا قرباني

پرسش‌هايي درباره موسيقي تلفيقي

اسماعيل ساغريسازان

اين شب‌ها كنسرت آقاي عليرضا قرباني، خواننده نام‌آشنا و پرطرفدار موسيقي ايراني در كاخ سعدآباد برپاست. هنرمندي كه كارنامه قابل‌اعتنايي دارد و از آن جمله مي‌توان به اجراهاي متعدد او به عنوان خواننده اركستر ملي ايران در كشورهاي مختلف اشاره كرد. موضوع يادداشت حاضر، تجربه‌هاي قرباني در زمينه «موسيقي تلفيقي» است كه در كنسرت‌هايش هم مي‌‌بينيم و مي‌شنويم. موضوعي كه از جنبه‌اي هنوز در ايران محل مناقشه است. پرسش بنيادي اين است: چه چيز ضرورت تلفيق سبك‌هاي موسيقي با يكديگر را مي‌سازد؟ به عبارتي، چرا يك آهنگساز كه پاي در فرهنگ موسيقيايي خاص خود را دارد، به سمت تلفيق آن فرهنگ موسيقيايي با فرهنگ موسيقيايي ديگري مي‌رود؟ جواب شايد ساده باشد؛ اما وقتي به مصداق‌ها ناظر مي‌شويم، آن سادگي هم رنگ مي‌بازد. ما در جهاني زندگي مي‌كنيم كه تنوع فرهنگ‌ها، زبان‌ها، آيين‌ها، جهان‌بيني‌ها و هستي‌شناسي‌ها در آن به سمت نوعي پيوند و آميختگي پيش رفته است. در چنين جهاني، به سبب تكثر امكان‌هاي ارتباطي و آسان شدن ارتباطات، صداهاي سابقا دور از هم، امروز بيش از هر وقت ديگري امكان مواجهه و تخاطب با يكديگر را پيدا كرده‌اند. به اين اعتبار، نتيجه چنين جهاني در عالم هنر، چنان‌كه در حوزه‌هاي نظري علوم انساني نيز، توليداتي است برآمده از ديالكتيك فرهنگي. به عبارتي، تلفيق دو فرهنگ (دو اتمسفر هنري) به ظاهر دور و حتي متضاد باهم در قامت فرهنگ (اتمسفر هنري) سوم. آنچه اين فضاي سوم را مي‌سازد، به قول يدالله رويايي «عبارت از چيست»؟
در يك اثر هنري كه في‌نفسه با مكاشفه آميخته است، هنرمند در تمهيدي بينامتني (Intertextual) وجوه مشترك ميان دو متن (دو زبان هنري) را كشف مي‌كند و از آن به متن (زبان هنري) سوم مي‌رسد كه جامع حدي از هر يك از دو فضاي قبلي باشد. اين تمهيد بينامتني، گاه ناظر بر امكان‌‌هاي بيان هنري در رشته‌هاي مختلف است و حاصل آن انوع ژانرهاي نوپديد و برآمده از تلفيق شعر و تئاتر، موسيقي و شعر، موسيقي و تئاتر ... گاهي هم در قلمرو يك هنر، مثلا موسيقي صورت مي‌گيرد و از امكان‌هاي بيان هنري در سبك‌هاي مستقل از يكديگر در قالب اثري واحد بهره مي‌برد. آنچه اين تمهيد بينامتني را ضروري مي‌سازد، زيست هنرمند امروز است. هنرمندي كه در چنين جهان متكثر و متنوعي زندگي مي‌كند، اگر روانش- كه زبانش را مي‌سازد- از اين وضعيت بي‌بهره نماند و متاثر شود، بي‌شك اثري مي‌آفريند حاوي حدي از اين تكثر و تنوع. در موسيقي تلفيقي، آهنگساز از درون فرهنگ موسيقايي اول به دومي و از درون دومي به اولي نگاه مي‌كند؛ تو گويي ابزارهاي بيان موسيقايي در اولي، درونمايه (بيان‌شونده) دومي را دستمايه قرار مي‌دهد و بالعكس؛ شرط لازم آن است كه خالق اثر به دريافتي از سازوكارهاي فرهنگ غيرخودي رسيده باشد تا بتواند اجراي متناسبي با زبان و ابزار خود از آن به دست دهد. هرگاه اجرا از رهگذر اين دريافت حاصل شود، يعني درونمايه يك فرهنگ موسيقايي در فرهنگ موسيقايي ديگر دروني شده باشد، اثر حتي براي مخاطب غيرمتخصص موسيقي هم پذيرفتني و تاثيرگذار خواهد شد؛ غير از آن، تلفيق، تنها جنبه‌سازي (instromental) خواهد داشت. از ياد نبريم كه صفت instrumental در معنايي موسع به استفاده ابزاري ناظر است. به راستي دليل در كنار هم قرار دادن سازهاي به ظاهر بيگانه (درام الكتريك، سينتي سايزر، كيبورد، گيتار الكتريك و... در كنار تار و تنبك و..) چيست اگر رسيدن به زبان و درونمايه‌اي تازه و فرارفته از طرفين تلفيق نباشد؟ اگر تاثير بنيادي قطعه با و بدون تلفيق سازها فرق اساسي نداشته باشد؟ پرسش از هنرمند عزيز و محبوب و خوش‌صداي ما، جناب آقاي عليرضا قرباني اين است كه نوآوري بيان موسيقايي ايشان از درونمايه -  في‌المثل- شعر ابوسعيد، مولوي، حافظ، سايه، شاملو و... چيست؟ حاصل كار نوازندگانِ الحق چيره‌دست سازهاي الكترونيك كه كنسرت‌هاي ايشان را همراهي مي‌كنند، در معناي هنري كلمه، چه چيز به بيان موسيقايي از آثار بزرگان و نامداران ادب فارسي افزوده است؟ اين پرسش‌ها ابدا با پيش‌فرض آنكه جواب قانع‌كننده‌اي براي‌شان وجود ندارد، طرح نمي‌شوند؛ مراد رسيدن به پاسخ براي پرسش‌هايي است كه مخاطب مفروض كنسرت اين‌ روزهاي آقاي قرباني با خود حمل مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون