موجودي كه همه چيز را ميبلعد
نيلوفر منزوي
حريصترين شكارچي كه زمان تاكنون به خود ديده، با مصرف بيش از يكسوم از مهرهداران اين سياره، تاثيرات اكولوژيكي خيرهكنندهاي از خود بهجا ميگذارد. تحقيقات نشان ميدهد كه مصرف اين موجود، ردپاي كربن 1300 برابر بزرگتر از هر چيز ديگري را در پي دارد. با اين حال، تنها حدود نيمي از شكار اين موجود، براي مصرف غذايي است.
بله؛ اين شكارچي عجيب و غريب و پرمصرف ما هستيم. با كمال تعجب، بايد بدانيد كه ما حتي در طبقهبندي شكارچيان زمين، حتي در رديف شكارچيان راس هم قرار نميگيريم. بخش عظيمي از آنچه مصرف ميكنيم، از روي هوس است. ما منابع زمين را استثمار ميكنيم، حتي اگر به آن نياز واقعي نداشته باشيم. بويس وورم، بومشناس دريايي دانشگاه دالهاوزي توضيح ميدهد: «پديدههاي فرهنگي موجب استثمار بيش از حد يك گونه وحشي ميشود.» اين دانشمند در اندونزي با يك نمونه واضح از اين مورد روبهرو شد؛ جايي كه تقاضا براي جغدهاي وحشي پس از حضور اين شكارچيان بالدار باشكوه در مجموعه هري پاتر افزايش يافت.
وُرم ميگويد: «ناگهان تقاضا براي جغدهاي وحشي زياد شد و موجي از استثمار به راه افتاد. دليلش هم شيفتگي و علاقه ناگهاني جمعي از مردم به اين گونه وحشي. ما گاهي چيزهايي را به قيمت مرگ آنها دوست داريم.» علاوه بر صنعت تغذيه حيوانات خانگي، استفاده از حيوانات در داروها و ساير محصولات در حال حاضر آنقدر رايج است كه تهديدي كليدي براي گونههاي درمعرض خطر در بسياري از مناطق در سراسر جهان است. صرفنظر از اهداف موردنظر، حذف اين حيوانات از طبيعت دقيقا تاثيري مشابه شكار در يك اكوسيستم دارد. ما نه تنها با جدا كردن و حذف اين حيوانات از طبيعت روي آنها تاثير ميگذاريم، بلكه باعث ميشويم آنهايي كه باقي ماندهاند هم دچار تغييرات رفتاري شوند و چيزي كه باعثش ميشويم اكولوژي ترس است. اجتناب از شكار باعث استرسهاي رفتاري، فيزيولوژيكي و شناختي ميشود كه ميتواند بر بقاي حيوان تاثير بگذارد. بنابراين وقتي براي داشتن اين حيوانات هجوم ميبريم، باعث افزايش اين عوامل استرسزا ميشويم و حيات اين موجودات را تهديد ميكنيم. علاوه بر اين، حذف حيوانات به اين روش كه شايد بتوان آن را انتخاب به شيوه «دِرو» ناميد، برخلاف انتخاب طبيعي، ويژگي گونهها را در طول زمان تغيير ميدهد. تحقيقات قبلي نشان ميدهد كه گونههاي شكار شده توسط انسان برخي از ناگهانيترين تغييرات صفاتي را كه تاكنون در جمعيتهاي وحشي مشاهده شده است، از خود نشان ميدهند. اين موضوع به طور بالقوه ميتواند ويژگيهايي كليدي و اساسي را تغيير دهد كه بر عملكردهاي بسيار مهمي تاثيرگذار است. عملكردهايي كه زيربناي كلي اكوسيستمهاست.
راب كوك، بومشناس از مركز اكولوژي و هيدرولوژي بريتانيا توضيح ميدهد: «انتخاب غيرطبيعي حيوانات توسط شكارچيان انساني ميتواند منجر به طيف وسيعي از پيامدها در سراسر اكوسيستم شود. از تلف شدن بالقوه دانهپراكندهكنندههاي بزرگ، مانند نوكشاخ كلاهخوددار گرفته تا علفخواراني مانند كرگدن سياه و شكارچيان مهاجري مانند كوسههاي بزرگ.»
همه اينها اين واقعيت را كه ما انسانها اكنون نيرومحركه اصليت كامل روي زمين هستيم، تقويت ميكند. ما يك شكارچي خارقالعاده هستيم، زيرا طيف طعمههايمان -تعداد كل گونههايي كه دنبال ميكنيم- فقط براي مهرهداران حدود 15000 است. ما از بسياري از آنها را به شكلي ناپايدار استفاده ميكنيم، بهطوري كه طبق گفته محققان شيوه مصرفمان بقاي اين گونهها را تهديد ميكند.
هر گونه زيستي، داراي فضاي عملكرد اكولوژيكي مخصوص به خود است: جايي كه زندگي ميكند، چيزهايي كه از آنها تغذيه ميكند و اساسا شرايطي كه براي زنده ماندن به آن نياز دارد. نكته اينجاست كه انسانها به نسبت ساير مهرهداران، از گونههاي بسيار بسيار بيشتري استفاده ميكنند. ما بزرگترين شكارچي طبيعتيم. اين ارزيابي قوي حتي در بهرهبرداري تاريخي ما از گونهها يا از دست دادن اتفاقي از طريق تخريب زيستگاه و تغييرات آب و هوايي تاثيري ندارد. درحالي كه مقاله جديد بر مهرهداران متمركز است، بهرهبرداري ما در بيشتر حوزههاي حيات از جمله عنكبوتها، گياهان و قارچها به كمك داركوب گسترش مييابد. تمام اين معاملههاي غيرقانوني حيوانات البته خطر بالقوه قرار گرفتن انسان در معرض بيماريهاي جديد را هم به همراه دارد.
راههايي براي تغيير اين وضعيت وجود دارد. محققان به نمونههايي از سيستمهاي مديريت مكانمحور اشاره ميكنند كه مردم بومي براي هزاران سال از آنها براي ايجاد روشهاي مصرف پايدار استفاده كردهاند. وورم ميگويد: «خبر خوب اين است كه بشري تاكنون تمايلات مخرب خود را تشخيص ميدهد و تلاشي واقعي براي استفاده از بهترين دانشهاي موجود براي درست كردن اين خرابكاريها وجود دارد.» تمايل ما به كنجكاوي، تحسين و گرامي داشتن حيات عجيب و زيباي زمين، نبايد تهديدي براي وجود آن باشد. اين تحقيق در
«Communications Biology» منتشرشده است.