سفر دريايي دور و دراز
اسدالله امرايي
«هنوز هيچ متوجه نشده بود كه از زمان آن آفتابزدگياش چه چيز در دنيا تغيير كرده. تقسيم آلمان را درك نكرده بود و همچنين اينكه در شرق آلمان حكومتي تازه بر سر كار آمده كه با لهستان در صلح زندگي ميكند. بدون شك اكثر اوقات از سر شرم مينوشد، اما شرمش را فورا سر من خالي ميكرد.»
رمان «سفر دريايي؛ يك داستان عاشقانه» نوشته آنا زگرس به تازگي با ترجمه مهشيد ميرمعزي در نشر افق منتشر و راهي بازار نشر شده است. اين كتاب هم به روال معمول ناشر با خريد كپيرايت منتشر شده مترجم كتاب هم به تازگي جايزه معتبر ادبيات آلماني زبان را براي نخستينبار به خود اختصاص داده است.
آنا زگرس در ايران نامي شناخته شده است. نام اصلياش آنته رايلينگ است و از اعضاي پايهگذار اتحاديه نويسندگان پرولتاريا-انقلابي آلمان بود و پس از روي كار آمدن نازيها مدت كوتاهي در بازداشت گشتاپو بود. اما كمي بعد آزاد شد و به سوييس و از آنجا به فرانسه مهاجرت كرد. در فرانسه با مجلات آلمانيزبان همكاري كرد تا اينكه پاريس به اشغال آلمان نازي درآمد و او به جنوب فرانسه گريخت تا به مكزيك برود. در مكزيك كلوپ ضدفاشيستي هاينريش هاينه را تاسيس كرد و در همين دوره بود كه رمان «هفتمين صليب» را منتشر كرد. اين رمان ضدفاشيستي، كه موضوع آن گريختن هفت زنداني از يك اردوگاه اجباري است، باعث شهرت جهاني آنا زگرس شد. رمان معروف هفتمين صليب اين نويسنده سال ۱۹۴۲ به چاپ رسيد كه فرد زينهمان سال ۱۹۴۴ فيلمي با اقتباس از آن ساخت. زگرس سال ۱۹۴۷ به آلمان و برلين بازگشت و سال ۱۹۵۱ برنده جايزه ملي آلمان شرقي و جايزه صلح استالين شد. او از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۸ رييس اتحاديه نويسندگان جمهوري دموكراتيك آلمان بود و شهروند افتخاري برلين و ماينس شد. اين نويسنده سال ۱۹۸۳ درگذشت. هفتمين صليب سال ۱۳۶۰ با ترجمه دكتر حسين نوروزي و مقدمه رحيم نامور منتشر شد. «سفر دريايي» هم موضوع اقتباس اثري سينمايي شد. اين كتاب سال ۱۹۷۱ چاپ شد و محور داستانش سفر يك كشتي باري بين برزيل و جمهوري دموكراتيك آلمان در دهه ۱۹۵۰ است كه سه هفته طول ميكشد. بازه زماني اتفاقات ديگر داستان هم از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۵ است. كتاب «مردهها جوان ميمانند» نيز كه اثري پرحجم با درونمايه رئاليسم سوسياليستي است، با ترجمه علياصغر حداد منتشر شده. «هيچ چيز را نميشود با عزيمت مقايسه كرد، نه وارد شدن و نه ملاقات دوباره. وقتي پل موقت كشتي به سمت خشكي بالا كشيده ميشود، آدم آن بخش از جهان و همچنين تمام چيزهايي را كه در آنجا تجربه كرده اعم از رنج و شادي، براي هميشه ترك ميكند؛ بعد سه هفته تمام دريا را پيش رو دارد.»
زگرس درباره نوشتههاي خود تاكيد كرده است: «من براي انسانها كتاب مينويسم، یعني براي ديگران و براي خودم، چون خودم هم انسانم... اگر چيزي مرا شاد يا غمگين كند، وقتي با چيزي موافق يا مخالفم، اين احساسات و تجربياتم را با انسانهاي زيادي در ميان ميگذارم...»
من اين آشپز را ميشناسم در سفر آخرم هم بود. مجبور شدم آن سفر را هم با كشتي بروم؛ كشتي جوزف كنراد. مسوول حفظ يك شيء حساس بودم. اين آشپز بسيار صرفهجو است. شايد زماني مسوول مهمانخانهاي در درياي بالتيك بوده است.