• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5531 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۲ تير

سه يار دبستاني

در ستايش كادر درماني كشور

مهرداد احمدي شيخاني

مدتي در اين معامله تاخير شد. ناخوش بودم و بستري و درگير چند بيماري شديد و همزمان كه مهم‌ترين‌شان ضعف شديد بينايي بود (و هنوز هم هست) كه خواندن و نوشتن را برايم بسيار دشوار مي‌كرد و همچنان مي‌كند و به ناچار مدتي بسيار كم‌كار شدم كه اين كم‌كاري براي من سخت تحمل‌ناپذير بود، هر چند مهر و محبت دوستان در اين ايام، امكان عبور از سختي‌ها را برايم فراهم كرد كه بازگشت دوباره‌ام به رفيقانه، كمترين كاري است كه براي قدرشناسي از اين همه لطف و محبت مي‌توانم انجام دهم.
از بيماري گفتم و محبت دوستان و رفيقانه امروزم كه مستقيما به همين برمي‌گردد. دايره دوستان و رفقاي من بسيار گسترده است و همين باعث مي‌شود كه در هر دشواري از هر سنخ كه باشد، تنها نمانم و در اين دوره بيماري همچنين بود و هست. در جمع دوستانم تعداد بسياري پزشك حاذق دارم كه محبت‌شان بر من تمام است و رفيقانه امروزم مربوط به سه تن از آنان. سه پزشكي كه از دوران تحصيل عمومي دبستان و دبيرستان با هم هستند و من آنها را «سه يار دبستاني» مي‌نامم. دكتر «امير هوشنگ نژاده»، دكتر «سيد كاظم ملكوتي» و دكتر «محمدرضا وحيدي». رفاقت من با اين سه پزشك سابقه‌اي 30 ساله دارد و رفاقت اين سه با هم حدود 50 سال. از دكتر نژاده شروع كنم كه دكتراي تخصصي علوم آزمايشگاهي دارد و صاحب 4 آزمايشگاه در سه شهر است و معتبرترين آزمايشگاه بخش خصوصي كشور را مديريت مي‌كند تا آنجا كه 250 آزمايشگاه در سطح كشور نمونه‌هاي آزمايشگاهي بيماران خود را براي آزمايشگاه او مي‌فرستند تا در مجموعه او بررسي و نتيجه به بيماران ارايه شود كه در بين اين 250 مركز، مراكز مهم دولتي هم وجود دارند و نظرات تخصصي دكتر نژاده براي‌شان حجيت دارد. چنين جايگاهي، آن‌هم از طرف بخش خصوصي، نشان مي‌دهد كه چه تلاش علمي سترگي انجام شده كه به چنين شأني رسيده باشد.
 و اما دكتر ملكوتي؛ فوق ‌تخصص روانشناسي سالمندان و رييس سابق انستيتو روانپزشكي ايران. دوستي مهربان كه به‌ واسطه تخصصش، در دشوارترين روزها، بازگرداندن آرامش و كنش‌هاي عقلاني و دوري از استرس و آشفتگي، برايم ثمره مراوده و رفاقت با او بوده و كيست كه از اهميت حفظ آرامش در دشواري‌ها بي‌نياز باشد و نفر سوم، دكتر محمدرضا وحيدي كه دوستان وحيد صدايش مي‌كنند. دكتراي بيهوشي در دو بيمارستان بسيار معتبر و يكي از مهربان‌ترين دوستاني كه در همه اين سال‌ها داشتم. او كه هر از گاهي با دوچرخه‌اش به در منزل من مي‌آيد، چند ساعتي پيشم مي‌ماند، چاي مي‌خوريم و در مورد موضوعات روز كه بعضا به ‌شدت با هم تفاوت نظر داريم، بحث و جدل مي‌كنيم و در آخر آنچه مي‌ماند، انگار نه انگار كه اين همه تفاوت ديدگاه داريم، وحيد با مهرباني و فروتني، سوار دوچرخه‌اش مي‌شود و مي‌رود تا دفعه بعد كه زنگ در خانه‌ام را بزند و باز بحث و جدل.
اين سه رفيق در اين 30 سال هميشه مراقب سلامتي من بوده‌اند و در اين سه ماه از هيچ مشاوره و پيگيري جهت درمان من فروگذاري نكردند. براي من، اين سه رفيق كه دبيرستان و دانشگاه را با هم و در كنار هم گذرانده‌اند، عصاره و نشانه تحول شگرف اين نيم قرن در شأن و جايگاه سيستم درماني كشور هستند. يادم است در دهه 50 در شهر ما خرمشهر، كه اتفاقا به دليل وجود بزرگ‌ترين بندر و گمرك كشور، شهر ثروتمندي بود، هر سفارتخانه خارجي در ايران، يك كنسولگري هم در خرمشهر داشت، درمانگاه‌هاي شهر، فاقد پزشك ايراني بود و حتي در مهم‌ترين درمانگاه دولتي شهر، پرشكان هندي طبابت مي‌كردند. همنسلان من حتما آن زمان و پزشكان هندي را به ياد دارند و خوب مي‌دانند كه از آن وضعيت، رسيدن به امروز كه ايران صاحب توريست درماني است يعني چه و اينكه كشورهاي پيرامون، سعي در جذب كادر درمان و پرستاري كشورمان را دارند، چه معنا دارد و اينكه هر روز مي‌شنويم كه مثلا كشور عمان، با چه پيشنهادات گزافي، سعي مي‌كند پزشكان و پرستاران ايراني را جذب كند. همين كادر درماني كه در دوره كرونا، جان خود را تقديم كرد و به‌ جاي ستايش، هم از مردم و هم صاحبان قدرت با قدرناشناسي روبه‌رو است و مگر در كدام شاخه علمي در كشور، طي اين 40 سال چنين تحول عظيمي رخ داده كه همه ما در مقابلش چنين ناسپاسيم؟
براي من اين سه رفيق، اين «سه يار دبستاني»، نمونه‌اي از ساختار درماني و پرستاري كشورند كه در اين سه ماه از آن بهره برده‌ام و به كمك آنها از رنج و درد بسياري كه داشتم، گذشته‌ام. كادر درماني كه با قدرناشناسي سبب رفتن‌شان از كشور مي‌شويم و چه ناسپاس مردمي هستيم؛ همه ما، چه مردم عادي و چه صاحبان قدرت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون