گفتوگو با حسن دادشكر در جريان جشنواره تهران- مبارك
آموزش نمايش عروسكي در ايران تاسفبار است
بهنام حبيبي
نوزدهمين جشنواره نمايش عروسكي تهران- مبارك یکشنبه شب هفته گذشته به کار خود پایان داد . در این جشنواره آثاري از سراسر جهان به نمایش در آمد. حسن دادشكر، هنرمند باسابقهاي كه براي چند نسل از كودكان و نوجوانان خاطره ساخته، معتقد است نمايشهاي ايراني جشنواره امسال، حرفهايی براي گفتن داشتند. با او در جريان جشنواره گفتوگو كردم.
شما در زمينه آموزش پيشينه قابلتوجهي داريد. وضعيت آموزش آكادميك نمايش عروسكي در ايران را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در حال حاضر وضعيت آموزش آكادميك هنر نمايش عروسكي در ايران تاسفبار است. يكي از دلايل آن پيدايش دانشگاهها و موسسات غيردولتي و خصوصي مانند دانشگاه آزاد و... است. وزارت علوم براي دانشآموختگان هيچ فكري نكرده است. در بسياري از كشورهاي دنيا، مراكز نمايش تئاتر به جذب دانشجو اقدام ميكنند كه در نتيجه آن، دانشجو پس از دانشآموختگي، در همان مركز آموزشي تحصيلي مشغول به كار ميشود. مشكل اساسي در ايران اين است كه بازار كار براي دانشآموختگان اين هنر وجود ندارد. از زماني كه وارد دنياي تئاتر شدم تا امروز كه 75 سالهام، اين را دريافتهام كه تئاتر بر اساس رابطه «مريد و مراد» كار كرده است؛ يعني هدف ما از تئاتر، رسيدن به خواست دل بود و نه به دليل ارتزاق و درآمدزايي.
نگاه نسل امروز به تئاتر با شما و همنسلانتان تفاوت دارد.
اگر ما نيز به همان شيوه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كه از سال 1344 آغاز شد، كار ميكرديم تا كودك يا نوجوان بتواند استعدادهاي خود را كشف كند و ضعفهاي جامعهاش را ببيند و بتواند نقد كند و دربارهاش نظر بدهد و درنهايت، كودك اجتماعي بار بيايد و تنها خودش را نبيند، درست عمل كرده بوديم. تئاتر مانند ساخت يك پالايشگاه است كه شايد 10 تا 15 سال ساخت آن طول بكشد، ولي از سال بيستم، بهرهبرداري آن آغاز ميشود نمايشهاي آزاد فعلي در ايران بيشتر بر محور درآمدزايي برنامهريزي شدهاند. چراكه ميخواهند هزينه توليد را تامين كنند. چنين نمايشي، تماشاگر را «سبُكانديش» بار ميآورد. وجود نمايشهاي سرگرمكننده بد نيست، بلكه لازم است، ولي مشكل اينجاست كه ما براي آيندهمان، تماشاگر تربيت نكردهايم كه همه گونههاي نمايش را بشناسد و نمايش مورد سليقه خود را انتخاب كند. تئاتر مانند كتاب است كه براي انواع آن، بايد مخاطب ويژه تربيت شود.
به نظر شما، عروسك و نمايش عروسكي، چه جایگاهی در زندگي كودك ايراني دارد؟
ميتوانم به جرات بگويم هيچ! در گذشته در تلويزيون، برنامههاي متنوع عروسكي داشتيم كه هنرمندان حرفهاي اين برنامهها را توليد ميكردند. تئاتر در درون خود جنبه سرگرمكنندگي دارد، ولي همين بخش سرگرمكنندگي بايد مطابق با روند درام انتخاب شود و آنقدر قوي نشود كه درام را تحتتاثير قرار بدهد. تصور اشتباهي كه امروز از تئاتر كودك وجود دارد اين است كه تئاتر كودك، تنها بايد كودك را شاد كند. اين يكي از وظايف تئاتر است؛ وظيفه [اصلي] تئاتر، انتقال درام است. ما بايد كاري كنيم كه تماشاگر پس از خروج از تالار نمايش، به مشكلي كه در نمايش ديده است، فكر كند و براي آن راهحل بيابد.
در جشنواره امسال، گونههاي جديدي از انواع عروسكهاي پيشرفته را ميبينيم. آيا درامنويسي هم به همين تناسب پيشرفت كرده است؟
ما در توليد عروسكهاي نمايشي وضعيت خوبي داريم، ولي بايد همگام با بهروزآوري عروسكها و ابزار حركت و هدايت آنها، محتواي لازم را نيز با آنها بهروزآوري كنيم. نبايد فراموش كنيم كه پايه نمايش عروسكي، تخيل است. چون يك عروسك با حركت خود در پيش چشم تماشاگر، او را به دنياي كودكي ميبرد. ما نياز به رُكگويي در هنر نمايش داريم. شايد در حال حاضر، تنها گونه نمايشي از نمايش عروسكيمان را كه رُكگويي ميكند، بتوان خيمهشببازي دانست. ما نويسنده كاربلد و توانا در زمينه تئاتر كودك، بهويژه در نمايش عروسكي بسيار كم داريم.
كميت و كيفيت جشنواره نمايش عروسكي امسال را چگونه ديديد؟
سالها بود كه نمايشهاي جشنوارههاي نمايش عروسكي را دنبال نميكردم. امسال با تماشاي نمايشهاي ايرانيمان متوجه شدم كه آنها حرفهاي زيادي براي گفتن دارند. اگرچه كار را آنطور كه بايد و شايد انجام ندادهاند، ولي درهرصورت از آن حالت بههمريختگي قبلي درآمدهاند. بيشتر نمايشها، مخاطب بزرگسال دارند كه البته اين خيلي خوب است ولي درباره انتخاب و دعوت از گروههاي خارجي، جشنواره با محدوديتهاي زيادي روبرو بوده كه اين موضوع يا به دليل كمبود امكانات يا به دليل عدم انتخاب آثار توسط كارشناسان خوب، روي داده است. كار آقاي غريبپور در سازماندهي يك تالار ويژه نمايش عروسكي ايران، كاري بسيار درست و بهجاست.