پيشينه مراسم عزاداري عمومي عاشورا
در دوره نفوذ آل بويه به دليل گرايش شيعي آنان، وضعيت تغيير كرد، معزالدوله در سال ۳۵۳ دستور داد كه مراسم عزاداري عمومي در بغداد و حلب و ديگر شهرها برگزار شود.
مردم همه سياه بپوشند، بازارها تعطيل شود و مردم در شهر اجتماع و عزاداري كنند. جلالالدين بلخي در دفتر ششم مثنوي روايتي از تعطيلي شهر حلب در مراسم عزاي عاشورا، روايت كرده است. چنانكه ميدانيم حلب يكي از مهمترين و پررونقترين شهرهاي روزگار خود بوده است:
روز عاشورا همه اهل حلب
باب انطاكيه اندر تا به شب
گرد آيد مرد و زن جمعي عظيم
ماتم آن خاندان دارد مقيم
ناله و نوحه كنند اندر بُكا
شيعه عاشورا براي كربلا
البته جلالالدين مولوي، نتيجه ديگري ميگيرد و به عزاداران ميگويد شما بر خود عزا كنيد! اما در روايت او گستردگي عزاداري عمومي عاشورا به روشني تصوير شده است. مراسم عزاداري عمومي با عنوان «النياحه» و « الرثاء» خوانده ميشد.
طبيعي است كه شيعيان در شمال ايران در منطقه ديلم و قم و نيز در يمن عزاداري برگزار ميكردند. در دوره صفويه عزاداريها رونق گرفت و گسترش يافت و شكل و شمايل مناسب و فرهنگي به
خود گرفت.
البته پيش از دوران صفويه، در دوران سلجوقيان و نيز ايلخانان مغول، شاهد مداراي آنان با شيعيان بودهايم، به ويژه در دوران غازان خان و اولجايتو كه متفكران و فقيهان شيعه حضوري متمايز و موثر داشتند.
مذهب شيعه در واقع در زمان اولجايتو به عنوان مذهب رسمي شناخته شد. در اواسط دوران حكومت اولجايتو (از ۷۰۳ تا ۷۱۶ قمري) ايشان در سال ۷۰۹ به مذهب شيعه گرويد و شيعه به عنوان مذهب رسمي اعلام شد. البته بعد از اولجايتو اين توجه و رسميت ادامه نيافت تا در دوران صفويه كه آيين شيعه مجددا رسميت و مركزيت يافت و ترويج شد، عزاداريهاي عمومي رونق گرفت.