آيا چين، عربستان و آفريقاييها قادر به تحقق صلح در اوكراين هستند؟
گره كور جنگ و صلح
محمدرضا ستاري
در نشستي كه به تازگي ميان سران روسيه و كشورهاي آفريقايي در سنپترزبورگ برگزار شد، ولاديمير پوتين سيگنالهايي را ارايه داد كه برخي تحليلگران در راستاي آن معتقدند مسكو به دنبال راهحلي به منظور پايان دادن جنگ در اوكراين است. در واقع پوتين در واكنش به طرح صلح رهبران آفريقايي گفته كه به مذاكرات صلح با اوكراين نه نخواهد گفت. او همچنين تصريح كرده كه پيشنهادهاي چين و آفريقا ميتواند زمينهساز صلح در اوكراين باشد. در اين رابطه هر چند كه رييسجمهوري روسيه تصريح كرده كه مسكو به دنبال صلح بوده اما اوكراينيها از آن سر باز زدهاند، سوال مهم و اساسي اين است كه آيا ميانجيگري صلح از سوي چين و آفريقا ميتواند بنبست جنگ در اوكراين را شكسته و زمينهساز تنشزدايي ميان روسيه با اوكراين و غرب شود؟ اين سوال از آنجا حائز اهميت است كه بدانيم عربستان سعودي نيز قرار است در ماه آينده ميلادي ميزبان مذاكرات صلح اوكراين باشد. طبق گزارشي كه روزنامه والاستريت ژورنال در اين خصوص منتشر كرده، هنوز مشخص نيست كه چه تعداد از كشورها در اين مذاكرات شركت خواهند كرد، اما تاكنون حضور انگليس، لهستان، آفريقاي جنوبي، امريكا، هند و برزيل در اين نشست تاييد شده است.
راه دشوار صلح
به گفته ناظران، پوتين درحالي از طرح آفريقاييها و چينيها براي صلح در اوكراين استقبال كرده كه اقدامات اخير او نظير خروج از توافق صادرات غلات از درياي سياه، خلاف جهت سخنان وي را اثبات ميكند. به همين دليل وقتي با اين سوال مواجه ميشويم كه ژست چين، كشورهاي آفريقايي يا حتي عربستان سعودي ميتواند زمينه صلح در اوكراين را فراهم كند، در وهله نخست پاسخ كوتاه به اين سوال خير است. زيرا به گفته برخي كارشناسان تحولات در زمينه جنگ به گونهاي رقم خورده كه نه اوكراين و نه روسيه هنوز آمادگي دستيابي به صلح را ندارند. البته هر چند كه ممكن است مذاكرات كليد خورده و گفتوگوها آغاز شود، اما به نظر نميرسد كه زمينه براي تحقق صلح و پايان جنگ، حداقل در كوتاهمدت فراهم باشد. البته در اين ميان نفوذ چين بر مسكو، بيطرفي آفريقاييها در قبال جنگ و همچنين سطح مراودات گسترده عربستان با روسيه را نميتوان كماهميت فرض كرد، اما در عين حال محدوديتهاي آنها در قبال شرايط جنگي را نيز بايد در نظر گرفت. از يكسو آفريقاييها از زمان شروع جنگ با كمبود 30 ميليون تني گندم مواجه شده و با توجه به مواضع اخيرشان بايد تلاش مضاعفي را به منظور نشان دادن بيطرفي در جنگ انجام دهند. از طرف ديگر، چينيها هر چند كه در ماه مارس گذشته از طرح 12 مادهاي صلح خود در اوكراين رونمايي كردهاند، اما به واسطه اتحاد استراتژيكي كه ميان پكن و مسكو وجود دارد، ايفاي نقش صلحساز ازسوي چينيها به احتمال زياد با در بسته غربيها مواجه خواهد شد؛ چراكه آنها به خصوص ايالات متحده از يكسو درگير يك رويارويي اقتصادي و ژئوپليتيكي با چين هستند و از سوي ديگر همزمان با اينكه گفته ميشود چين تاكنون بزرگترين برنده جنگ اوكراين بوده، طرح 12 مادهاي آنها نيز به غير از ذكر برخي كليات، بحث تازه يا خاصي در بر ندارد. در همين راستاست كه خبرگزاري الجزيره در گزارشي با اشاره به نقش چين در ميانجيگري ميان ايران و عربستان يا اسراييل و فلسطين به نقل از برخي كارشناسان غربي آورده است: شواهد نشان ميدهد كه ايفاي نقش صلحساز از سوي پكن كه بهشدت ازسوي مقامات چيني در حال ترويج شدن است، بيش از هر چيز معطوف به منافع خاص چين باشد. مانند تنشزدايي ميان ايران و عربستان كه علاوه بر امنيت انرژي مورد نياز چين از خاورميانه، سرمايهگذاري عظيم آنها در عربستان را نيز محافظت ميكند. به همين دليل است كه برخي ناظران غربي معتقدند چين از طولانيتر شدن روند جنگ در اوكراين شايد استقبال هم بكند؛ زيرا تداوم جنگ منجر به فرسايش توان روسيه و تخليه شدن امكانات غربيها شده و هر دوي اين مسائل به نفع منافع استراتژيك پكن است.
مواضع اوكراين
علاوه بر اين مساله مهم ديگر اين است كه اوكراينيها در قبال مذاكرات صلح چه فكري ميكنند؟ شواهد نشان داده كه تاكنون مقامات كييف عملا به پيشنهادات كشورهاي آفريقايي و چين پاسخ رد دادهاند. آنها همچنين پيشنهاد رييسجمهوري برزيل مبني بر تشكيل باشگاه صلح متشكل از برزيل، هند، اندونزي، چين و برخي ديگر از كشورهاي امريكاي لاتين را نيز عملا ناديده گرفتهاند. تاكيد اوكراين اين است كه هيچگونه توافقي كه شامل بازگردادن سرزمينهاي تصرف شده نباشد را قبول نخواهند كرد. آنها همچنين به دنبال محكوم كردن روسيه در قبال حمله به كشورشان هستند؛ امري كه قاعدتا از سوي چين، كشورهاي آفريقايي و حتي برخي كشورهاي امريكاي لاتين مورد پذيرش واقع نميشود. بنابراين از يكسو با مقاومت اوكراين در قبال صلح مواجه هستيم و از سوي ديگر برنامه غرب براي به زانو در آوردن پوتين در جنگ اوكراين. به همين دليل به واسطه ميلياردها دلار كمكي كه امريكا و اروپا به اوكراينيها كردهاند، بعيد به نظر ميرسد آنها حاضر باشند بدون دستاورد خاصي در جهت تضعيف روسيه و پوتين راضي به صلح شوند. البته در اين مورد چند نشانه معكوس نيز وجود دارد؛ نخست اينكه روسها برخلاف برآوردهاي اوليه خود قادر به تحقق اهدافشان در اوكراين نبوده و مهمترين دستاورد آنها در ازاي هزينههاي سنگين اقتصادي و نظامي، تصرف نزديك به 20درصد از خاك اوكراين بوده؛ امري كه به گفته برخي تحليلگران عملا روسيه را در جنگ اوكراين گرفتار كرده است. از طرف ديگر روسها در شرايطي اهرم فشار انرژي را در برابر اروپا از دست دادهاند كه برخي آمارها گوياي آن است كه كرملين براي جنگ روزانه يك ميليارد دلار هزينه ميكند. به همين دليل شايد مسكو در راستاي پيشنهادات صلح مطرح شده به دنبال راهحلي بينابيني براي خروج از بنبست جنگ باشد. از سوي ديگر برخي ناظران غربي معتقدند باتوجه به نامشخص بودن افق جنگ، حمايت همهجانبه از اوكراين ممكن است در درازمدت به شكاف ميان كشورهاي غربي در جهت ادامه كمكها به كييف دامن بزند. موضوعي كه گاهي اوقات زمزمههاي آن ازسوي برخي كشورها نظير مجارستان يا حتي بعضي از جمهوريخواهان امريكايي شنيده ميشود. بنابراين اين قضايا ممكن است در جهت كوتاه آمدن طرفين از مواضع خود راهگشا باشد؛ اما قاعدتا در كوتاهمدت بعيد است كه به نتيجه برسد.