55 سال توسعه تهران و افزايش ريسك زلزله
مهدي زارع
تحت سياست خارجي بازار آزاد ايالات متحده امريكا در دهههاي 1960 و 1970، شركت توسعه و عمران تهران (TRC) تهيه طرح جامعي براي تهران را در سالهاي 1347-1345 برعهده گرفت. به عنوان بخشي از طرح جامع تهران شهرساز اتريشي- امريكايي ويكتور گروئن - با كمك معمار ايراني عبدالعزيز فرمانفرماييان- طرحي شامل شهركسازي ۱۵۵۰۰ خانواده كمدرآمد و متوسط، بهويژه خانوادههاي كارمندان دولت، ارايه داد كه در منطقهاي كه امروزه به شهرك اكباتان معروف است اجرا شد. پروژه مذبور و طرح جامع تهران به دنبال ايجاد يك اقتصاد سرمايهداري با تمايل به صنعتي شدن سريع بود. دكترين رييسجمهور ايالاتمتحده كندي براي توسعه كشورهاي در حال توسعه در طول جنگ سرد، مبناي اجراي چنين طرحهايي بود. با برررسي طرح جامع گروئن- فرمانفرماييان-1347- مشخص ميشود كه براي توسعه شرقي-غربي تهران، اساسا وضعيت گسلهاي فعال و لرزهخيزي شهر تهران ناديده گرفته شده بود. توسعه فيزيكي و جغرافيايي شهر تهران حتي در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي 1357 به طور كلي بر پايه همان طرح جامعه گروئن- فرمانفرماييان 1347 و البته با ايجاد تغييرات متعدد در آن، اتفاق افتاد. نقشه گسلهاي تهران نشان ميدهد اين شهر در وضعيت كنوني روي چند گسل فعال و بزرگ قرار گرفته است. گسل «شمال تهران» با طول تقريبي 100 كيلومتر، گسلي فعال است. گسل «ايوانكي» و مجموعه گسلهاي «جنوب تهران»، نزديكترين گسلهاي فعال به شهر باستاني «ري» هستند. گسل «پيشوا» نيز در كنار شهر پيشواي ورامين قرار گرفته است. اين شهر و كل محدوده ورامين و ري در زلزله سال 785 هـ. ق (1384 ميلادي) در زمان خلافت واثق دوم عباسي و همزمان با حمله تيمور لنگ در اثر فعالشدن گسل پيشوا ويران شد. مطالعات ديرينه لرزهشناسي نشان داده است كه در 7 هزار سال گذشته حداقل دو بار گسل شمال تهران زمينلرزههايي با بزرگاي حدود 7 داشته است. در شعاع 100 كيلومتري مركز تهران نيز در حدود هر 200 سال يك زمينلرزه با بزرگاي حدود 7 رخ داده است. اينكه زلزله حتما در آينده در تهران اتفاق ميافتد، از نظر علمي براي زلزلهشناسان قابل ترديد نيست. باتوجه به رخداد زلزلههاي شديد و اصلي قبلي در حدود هر 3000 تا 3500 سال يك بار روي گسل شمال تهران رخ دادهاند و در 28 هزار سال گذشته 7 بار و در 7 هزار سال گذشته دو تا از آنها رخ داده و آخرين اتفاق هم حدود 3200 سال قبل به وقوع پيوسته و از آن به بعد هم زلزلهاي با اين بزرگان روي گسل شمال تهران رخ نداده است. اكنون تمركز ساختمانهاي بلندمرتبه در تهران كه بهويژه در مناطق «يك»، «دو»، «سه» و «چهار» قرار دارند، چنين مناطقي با مسائل مختلفي هنگام يك زلزله روبهرو است. مثلا در منطقه «الهيه» در شمال تهران علاوه بر چالش «دسترسي» با موضوعاتي چون «وجود خاك نرم» و «احتمال تشديد امواج لرزهاي در يك زلزله» مواجه است. مساله تشديد امواج به دليل اثر خاك، در جنوب تهران و در ناحيه شهر ري نيز محسوس خواهد بود؛ به طوري كه از محدوده «ميدان بهارستان» به سمت ميدان «شوش» و منطقه 20 تهران موضوع تشديد امواج به دليل شرايط خاك نرم در مطالعات مختلف ريز پهنهبندي لرزهاي محاسبه شده است. متاسفانه ساختمانهاي بلند مرتبه در شمال تهران در كنار كوچههاي 5 تا 6 متري احداث شده است كه بدون حادثه هم در تردد با مشكل روبهرو هستند، چه برسد كه در اين كوچهها حادثهاي رخ دهد. در واقع به نظر ميرسد توسعه به شدت ناپايدار در تهران اتفاق افتاده و اين موضوع فقط به سالهاي اخير در تهران مربوط نيست، بلكه در 50 سال اخير توسعه در تهران به شدت «ناپايدار» دنبال شده است. پس از زلزله 19 سپتامبر 1985 مكزيك با بزرگاي 8.3 كه موجب 30 هزار كشته در آن كشور شد. پس از آن رخداد نسل قوي از دانشمندان مكزيكي تربيت شدند و مديران كشور مكزيك به حرف اين دانشمندان گوش دادند، مسوولان اين كشور در تمام برنامهريزي شهري و منطقهايشان تغيير مسير دادند، توسعه تغيير كرد و يكي از اولين كشورهايي بودند كه سيستم هشدار زودتر زلزله از سال 1990 نصب كردند. 7 سپتامبر ۲۰۱۷ زلزلهاي با بزرگاي 8.2 (در دريا، مانند زلزله 1985) رخ داد و فقط 98 نفر كشته داد، و در 19 سپتامبر 2017 زلزلهاي با بزرگاي 7.1 در 120 كيلومتري مكزيكوسيتي موجب کشته شدن 370 نفر شد. اين دو زلزله مهم اخير و مقايسه تبعات آن به ويژه از نظر تعداد تلفات با رخداد 1985 نشان از چگونگي پيشرفت كشور مكزيك در برنامه مقابله با سوانحي مانند زلزله دارد. تعيين حريم گسل به شيب گسل و ميزان جابهجايي، فاكتورهاي نوع سازه و پي ساختمان و حساسيت سازه مربوط است. تاكنون براي دوري از حريم گسل فعال در ايران بر پايه مشاهدات صحرايي به تعيين حريم گسيختگي پرداخته شده است. در گزارش شماره 56 سازمان زمينشناسي در سال 1363 براي پهنهبندي كه بربريان و همكاران انجام دادند، به نوع گسل و مشاهدات صحرايي توجه شد. بعدها بربريان عنوان كرد كه در اين گزارش اطلاع داديم كه شهر در وضعيت خطرناكي قرار دارد. پيشنهاد كرديم كه در پهنهاي به گستره سه كيلومتر و در ازاي گسلها به هيچوجه مجوز ساخت ندهند. به جاي آن، اين پهنه را به فضاي سبز مثل پارك اختصاص بدهند كه از همه نظر براي شهرسازي، مردم و محيطزيست مفيد است. اما از آن زمان تاكنون به اين هشدار توجهي نشده است. شهرداري تهران اجازه ساخت روي گسلهاي لرزهزاي تهران را داده و بيشتر اين گسلها با ساختمانهاي بلند و كوتاه پوشيده شدهاند.» حريم تغيير شكل براي شريانهاي حياتي زيرزميني يا سطحي بسيار مهم است. حريم براي تونل مترو عبارت است از ناحيهاي از صفحه گسله كه تونل از آن عبور ميكند و براي حفاظت از سازه تونل يك فناوري خاص براي جلوگيري از تخريب در محل گسلش هنگام زلزله بايد به كار گرفته شود. براي مثال شاهلوله انتقال بنزين به صورت شرقي- غربي در تهران داريم. حريم تراكم بناها و جمعيت در پيرامون اين مسير انتقال بنزين بايد مشخص و رعايت شود. خط ۷ مترو از گسل فعال عبور ميكند كه لازم است در محدوده عبور از گسلهاي شناخته شده فناوريهايي براي افزايش ايمني يا در نحوه ساخت تونل مترو و همچنين براي عبور قطارها در نظر گرفته و به كار ببريم. البته به عنوان اولين قدم براي كاهش ريسك نبايد اجازه داد ريسك جديدتري در تهران ايجاد شود. ابتدا بايد از بدتر شدن وضعيت جلوگيري كرد و اجازه نداد اشكالات جديد وارد سيستم شود. در واقع براي كاهش ريسك ابتدا نبايد اجازه دهيم آسيبپذيري افزايش پيدا كند و طوري بايد عمل كنيم كه هزينههاي مقابله با ريسك كاهش يابد. براي اين منظور بايد نسبت به اقدامات پيشگيرانه و بحران به صورت سيستماتيك و علمي وارد شويم.