• ۱۴۰۳ جمعه ۱۵ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5546 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۰ مرداد

تاملي درباره گفتارهاي روزمره

مراقب حرف زدنت باش!

محسن آزموده

 تيتر اين مطلب كاملا آگاهانه انتخاب شده است. تعبير  «مراقب حرف زدنت باش» معمولا در بحث و جدل‌هاي داغ كاربرد دارد، يك نفر از دست طرف ديگر شاكي است يا ناراحت و سخنان و حرف‌هاي او را نمي‌پسندد، به تندي به او مي‌گويد: «مراقب حرف زدنت باش»! هيچ بعيد نيست اين بحث و جدل به دعوا و مرافعه بكشد. اما در يادداشت فعلي به اين نحوه كاربرد اين تعبير كار نداريم و انتخاب آن براي عنوان اين يادداشت، گذشته از معنايش، از جهت جذابيتش است، تيتر يادداشت بايد جذاب و گيرا باشد. وگرنه ما معنايي متفاوت از معناي مصطلح تعبير بالا را مد نظر داريم. 
درست است، جملات و كلمات و تعبيرها و اصطلاحات زباني، در زمينه‌ها و متن‌هاي گوناگون، معناها و دلالت‌هاي مختلف دارند. به بيان ديگر معناي تعابير زباني به نحوه كاربرد آنها و شرايط زماني و مكاني اين كاربرد ربط دارد. مهم‌ترين متفكري كه اين نكته را گوشزد كرد، لودويگ ويتگنشتاين، فيلسوف اتريشي بود، او كه ابتدا فكر مي‌كرد، مي‌توان يك زبان معيار براي صحبت كردن پديد آورد، در مواجهه با آدم‌ها در زندگي روزمره متوجه شد كه كاربرد واژگان و كلمات و جملات، در سياق‌ها و بسترهاي گوناگون متفاوت است و براي فهم حرف‌هاي يك آدم، بايد به اين دقت كرد كه آن سخنان را كجا و در چه شرايطي به كار برده است. 
اصولا ويتگنشتاين و فيلسوفان هم دوره‌اي‌هاي او براي زبان اهميت خاص و ويژه‌اي قائل بودند و اصلا معتقد بودند كه زبان، مهم‌ترين موضوعي است كه در فلسفه بايد مورد توجه قرار گيرد. اصل حرف ما در اين يادداشت هم همين است، نسبت به كلمات و جملات و اصطلاحاتي كه به كار مي‌بريم، بي‌توجه نباشيم و به آنها دقت كنيم، همچنان كه به لباس پوشيدن و خورد و خوراك‌مان توجه مي‌كنيم. البته روشن است كه هميشه اين كار امكان‌پذير نيست، زيرا زبان آنقدر به ما نزديك است و آنقدر آن را به كار مي‌بريم كه معمولا حضورش را فراموش مي‌كنيم، مثل قيچي براي خياط يا آرايشگر. آرايشگر و خياط نمي‌توانند دم به دقيقه به قيچي توجه كنند، چون در آن صورت ممكن است پارچه و موي مردم را خراب كنند. آنها قبل يا پس از كاربرد قيچي يا هنگامي كه خراب است، به آن توجه مي‌كنند. ما هم اگر موقع حرف زدن، بخواهيم مدام به كلمات و جملاتي كه به كار مي‌بريم، دقت كنيم، از بيان مقصود و سخنوري باز مي‌مانيم. 
اما آدميزاد موجودي خودآگاه است و اين يكي از اصلي‌ترين تفاوت‌هاي ما با ساير موجودات است، يا دست‌كم چنين مي‌گويند. يعني ما همچنان كه از چيزي آگاه هستيم، به آگاهي از آن چيز هم آگاهيم، به شخصي هم كه آگاهي دارد، يعني خودمان آگاهي داريم. ما مي‌توانيم همچنان كه صحبت مي‌كنيم يا در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌نويسيم، تا حدودي به كلمات و جملات‌مان دقت كنيم، همچنان كه وقتي در برابر مقامي بلندمرتبه قرار مي‌گيريم، مواظب كلماتي هستيم كه از دهان‌مان بيرون مي‌آيد. البته در مواردي از اين دست، اگر تمرين نداشته باشيم، سوتي مي‌دهيم و دچار لكنت زبان مي‌شويم. 
بسياري از ما ناخواسته و ناآگاهانه تكيه كلام داريم يا كلمات يا اصطلاحاتي را به شيوه‌اي خاص ادا مي‌كنيم. اين تكيه كلام‌ها في‌نفسه اشكالي ندارند، حتي ممكن است به ما «شخصيت» يا «كاراكتر» خاصي بدهند. مثلا اگر رمان مدير مدرسه جلال آل‌احمد را خوانده باشيد، به ياد مي‌آوريد كه در آنجا هر يك از شخصيت‌هاي داستان يك تكيه كلام داشت و اين تكيه كلام به او شخصيت مي‌داد. اصلا نويسندگان و ادباي بزرگ، هر يك سبك و زبان و بيان و نثر و نظم خاص خودشان را دارند و صاحبنظران مي‌توانند با دقت در يك متن دريابند كه آيا اين متن از آن اديب و نويسنده هست يا خير. مشكل زماني است كه ما ناخواسته و نادانسته كلمه يا تعبيري را درست يا غلط تكرار كنيم. اين كاربرد ناخودآگاهانه زبان است، خواه در نوشتار و خواه در گفتار. پيامد آن شكل‌گيري تصويري از ما در ذهن ديگران است كه ممكن است مطلوب خودمان نباشد. فراموش نكنيم كه ديگران همچنان كه (و‌اي بسا بيشتر از آنكه) به معنا و محتواي حرف‌هاي ما گوش كنند، به نحوه بيان ما دقت مي‌كنند و اثر شيوه حرف زدن ما در اكثر مواقع بيشتر از محتوايي است كه بيان مي‌كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون