يادي از زندهياد اسدالله ملك در هشتاد و دومين زادروزش
سوزِ سازِ ملك
اميد جوانبخت
اسدالله ملك زاده سالِ پر التهاب 1320 بود كه همچون هنرمندان ديگري كه در اين سال متولد شدند و بعدها هر يك به اكسير هنر توانستند بر فرهنگ و هنر ايران تاثير بگذارند و نامدار شوند، دوران كودكي خود را در سالهاي نابسامان اشغال ايران گذراند. ملك را ميتوان آخرين شاگرد نامدار ابوالحسنخان صبا دانست كه قبل از درگذشت او در سال 36 با استعدادي كه داشت، توانست در نوجواني به محضر او راه يابد كه البته فراتر از موسيقي و ساز، راه و رسم اخلاق حرفهاي و منش انساني را نيز آموخت. صبا پيش از او هم شاگردان مستعد و برجستهاي چون مهدي خالدي، حبيبالله بديعي، علي تجويدي، فرامرز پايور، حسين تهراني، پرويز ياحقي و همايون خرم را پرورش داده بود كه هر يك با تلاش و نبوغشان از همان جواني با آثارشان رنگ و بوي جديدي به موسيقي ايراني افزودند. ملك كه به واسطه داييها و برادر بزرگترش زندهياد حسين ملك از كودكي با فضاي موسيقي مانوس بود به سرعت تحت تعاليم استاد به سازهاي ويلن و كمانچه اشراف پيدا كرد و در تكنوازي و بداههنوازي سازِ سختي چون ويلن به استادي رسيد چنانكه چند سالي پس از فوت صبا كلاسهاي او را راهبري ميكرد. او تحصيلات خود را در هنرستان موسيقي ملي و سپس دانشگاه تهران ادامه داد و به موازات آن از 17 سالگي در اركستر روحالله خالقي (ديگر استادش) و نيز راديو به نوازندگي ويلن ميپرداخت. ملك با استعدادي كه داشت مسير درخشش و شهرت را سريع طي كرد و با ورود به برنامه ماندگار گلها كه در دورههاي مختلف با درايت افرادي چون زندهيادان پيرنيا، جهانبگلو و سايه، زمينه گسترده و ماندگاري براي فعاليت هنرمندان مستعد موسيقي و شعر به حساب ميآمد، توانست تصانيف ماندگاري بسازد.
ويژگي منحصربهفرد تصنيفهايي كه او ميساخت سوز و غم پنهاني بود كه تاثير آهنگ را دوچندان ميكرد.
خوانندگاني كه اين سوز را در صدا داشتند به خوبي با نواي بااحساس ملك همسو ميشدند و اثر ماندگاري ميآفريدند. آثاري از ملك كه با صداي زندهياد محمود محموديخوانساري خواننده توانمند موسيقي ايراني كه صدايش حزن و احساس خاصي داشت، اوج اين همكاريها بود كه معروفترينش تصنيف «مرغ شباهنگ» است. تعدادي از ساختههاي او نيز با صداي گلپا اجرا شد كه «تك درخت» و «دلم گرفته» از زيباترين آنهاست. زندهيادان دلكش، حميرا، مهستي، حسين قوامي، كوروس سرهنگزاده و شجريان نيز همكاريهاي موفقي با اين آهنگساز برجسته داشتند.
تكنوازي و دونوازيهاي ملك نيز كه نشان از قدرت بداههنوازي و خلاقيت او دارد، بسيار به يادماندني و تاثيرگذارند. دونوازي ويلن او و سهتار بينظير احمد عبادي در آلبوم گلنوش و چند دونوازي با همراهي تار فرهنگ شريف بسيار شنيدني است. قطعه زيباي «گريه ليلي» او نيز شرح معروفي دارد كه از نخستين ساختههايش در جواني به حساب ميآيد. قدرت نوازندگي او در دهه چهل سبب شد تا به او عنوان آرشه سحرآميز داده شود و ماجراي تعريف يهودي منوهين كه چهره نامداري در نوازندگي ويلن كلاسيك بود از ساز ملك در يك كنفرانس موسيقي جهاني منجر به دعوت و اجراي برنامه توسط او و اساتيدي چون احمد عبادي و حسين تهراني در كشورهايي چون فرانسه، ايتاليا و اسپانيا شد نيز بسيار نقل شده است.
در سالهاي پس از انقلاب كه جريان آهنگسازي و تصنيف متوقف شد و اغلب خوانندگان مطرح موسيقي اصيل ديگر فعاليتي نداشتند، ملك بيشتر آثارش را با ساز تنها (بدون خواننده) ميساخت و آلبومهاي متعددي (حدود 20 آلبوم) از او در قالب دو يا سهنوازي منتشر شد كه همگي حس و حال غريبِ ملك و سازش را منعكس ميكنند. هر چند تعدادي از آثارش نيز با صداي بهرام حصيري ارايه شد. متاسفانه ملك در 60 سالگي درگذشت و موسيقي ايراني يكي از نوابغش را از دست داد. اواخر دهه هفتاد بر نماي ساختماني در تقاطع خيابانهاي فرمانيه و نياوران تابلويي با خط نستعليق بارها به چشمم خورده بود: ويلن ملك و هميشه با علاقهاي كه به او و سازش داشتم كنجكاو ديدارش بودم كه متاسفانه نشد... از پدر شنيده بودم كه قبل از انقلاب نيز كلاس و همين تابلوي معروفش در حوالي لالهزار بوده است. زمستان سال 1380 و پس از درگذشت او مراسم يادبودي در فرهنگسراي نياوران برگزار شد. هنگام طي كردن پلههاي مسير اصلي حياط زني سالمند را ديدم كه با كمك چند نفر به آرامي پلهها را ميپيمود.
از كنارش كه گذشتم، وراي چهره تكيدهاش دلكش را شناختم كه البته كمتر شباهتي به عكسهاي دوران جواني و اوجش داشت. او كه معرف و حامي ملك در آغاز فعاليتش در راديو و برنامه گلها بود و چند تصنيف او را اجرا كرده بود اينك به ياد اين هنرمند از دست رفته، آمده بود. بزرگان حاضر در مراسم كم نبودند. زندهياد تجويدي كه با ذكر خاطرهاي از ملك در خصوص علاقهاش به تصنيف درخشان «رفتم و بار سفر بستم»، به يادش و با ويلن و صدايش اين آهنگ را اجرا كرد كه حس و حال اين اجرا عمق دوستي و علاقهاش به ملك را باز ميتاباند. فرهنگ شريف هم خاطرات و همكاريهاي بسياري با او داشت، قطعهاي را به يادش نواخت كه سحر سازش همه را تحت تاثير قرار داد. ملك همچون ديگر ستارگان آهنگسازي گلها از جمله خرم، بديعي، خالدي، تجويدي و... در اعتلاي ساز ويلن و هم خلق تصانيف و قطعات آوازي سهم و نقش پررنگي در موسيقي ايراني دارد.