يادي از عباس بابايي و رشادتهاي او
محمود فاضلي
عباس بابايي از جمله افسران متعهد نيروي هوايي ارتش بود كه در دوران دفاع مقدس با انجام پروازهاي متعدد در جبهههاي جنگ تلاش زيادي در مبارزه با متجاوزين داشت. وي در طول مدت فعاليت شجاعانه خود بيش از سه هزار ساعت پرواز با انواع هواپيماهاي شكاري داشت و تنها طي يك سال و نيم بيش از 60 ماموريت جنگي را با موفقيت كامل به انجام رسانيد.
در سال 1329 در شهرستان قزوين متولد شد. پس از اخذ ديپلم، با شركت در كنكور سراسري در رشته پزشكي پذيرفته ميشود ولي بهدليل اينكه به خلباني علاقه وافري داشت، از آن انصراف داده و در سال 1348 وارد دانشكده خلباني نيروي هوايي ميشود. در اواخر سال 1351 با درجه ستوان دومي از دانشكده افسري خلباني نيروي هوايي فارغالتحصيل گرديد.
بابايي در سال 1349، براي گذراندن دوره خلباني به امريكا رفت و پس از بازگشت با ورود هواپيماهاي پيشرفته اف -14 به نيروي هوايي، وي كه جزو خلبانهاي تيزهوش و ماهر در پرواز با هواپيماي شكاري اف - 5 بود. به همراه تعداد ديگري از همكاران براي پرواز با هواپيماي اف-14 انتخاب و به پايگاه هوايي اصفهان منتقل شد. وي در مدت دانشجويي عليرغم گسترش فساد در بين نيروهاي مسلح طاغوت، از متعهدترين و تيزهوشترين افسران ايراني بود.
با اوجگيري مبارزات عليه رژيم ستمشاهي، بابايي به عنوان يكي از پرسنل انقلابي نيروي هوايي، در جمع ديگر افراد متعهد ارتش به ميدان مبارزه وارد شد. همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي و شكلگيري انجمنهاي اسلامي در ارتش، ويژگيهاي فردي و شخصيتي و وجهه مذهبي و پايبندي او به مسائل اعتقادي و مواضع دفاعي او در مقابل انحرافات، سبب گرديد كه به سرپرستي انجمن اسلامي پايگاه هشتم شكاري اصفهان انتخاب شود.
سال 1358براي بابايي سال پركاري بود. نابسامانيهاي بسيار، القائات انحرافي و دسيسههاي گروهكهاي معاند كه با طرح انحلال ارتش قصد از همپاشي نيروهاي مسلح را داشتند كار را سخت كرده بود، اما او با بينش و درك عميق خود براي حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي از هيچ تلاشي فروگذار نكرد. بهعلت مهارت و ورزيدگي كه در عملياتهاي متعدد داشت به كسب درجه سرهنگي نائل شد. در طول خدمت صادقانه خود سمتهاي مختلفي را بهعهده داشت از جمله در مرداد ماه سال 1360 به فرماندهي پايگاه هشتم شكاري اصفهان منصوب شد و سال 1362 سمت معاونت عملياتي فرماندهي نيروي هوايي ارتش به وي محول گرديد.
در طول جنگ تحميلي بابايي در عملياتهای مختلف نظامي شركت داشت و در شرايط دشوار عمليات همواره پشتيباني رزمندگان اسلام بود. بابايي در قرارگاههاي عملياتي شخصا حضور مييافت و همپاي رزمندگان اسلام به بررسي طرحها و نقشههاي عمليات هوايي ميپرداخت. در سال 1366 طرحي را براي عبور سالم كشتيهاي تجاري در خليجفارس به اجرا درآورد، نتيجه آن عبور امن چهل فروند كشتي غولپيكر تجارتي از تنگه خورموسي بود.
وي براي پيشرفت سريع عمليات به نظارت بر كارها اكتفا نميكرد و عليرغم ممانعتهايي كه براي جلوگيري از پرواز وي بهدليل سمتي كه داشت به وجود ميآوردند خود شخصا در پروازهاي عملياتي شركت ميكرد و با شجاعتي خاص به مقابله با دشمنان اسلام ميپرداخت. او با اينكه معاون عمليات نيروي هوايي بود هيچگاه خود را از صحنه نبرد جدا نميكرد و هميشه در ميدانهاي جنگ حضور داشت.
در هشتم ارديبهشت 1366 بهعلت لياقت و رشادتهايي كه در دوران دفاع مقدس نشان داده بود به درجه سرتيپي مفتخر گرديد. در آخرين لحظات و در فرودگاه، از رفتن به حج صرفنظر كرد. وقتي با اصرار اطرافيان مواجه شد، گفت: «مكه من اين مرز و بوم است. مكه من آبهاي گرم خليجفارس و كشتيهايي هستند كه بايد سالم از آن عبور كنند، تا امنيت برقرار نباشد، من مشكل ميتوانم خودم را راضي كنم.» خانواده را فرستاد اما خودش نرفت. در پانزدهم مردادماه 1366 روز عيد قربان با يك هواپيماي دو كابينه«اف -5» در تبريز عهدهدار انجام آخرين ماموريت پروازي خود شد. پس از بمباران مواضع دشمن و انجام ماموريت خود را براي رسيدن به عيد قربان آماده كرد. هواپيما غرشكنان همچون صاعقه هوا را ميشكافت و پيش ميرفت. ناگهان صداي اصابت گلوله فضا را متحول كرد. عباس سالها بود كه نفس خود را قرباني كرده، حال نوبت به جان دادن در راه محبوب بود. صدا در كابين طنينانداز است عباس جان، حاجي، اما صدايي نميآيد. هواپيما مورد اصابت گلولههاي تيربار ضد هوايي قرار گرفته و گلوله، حنجره شهيد بابايي را شكافته بود. بابايي در روز عيد قربان، در سن 37 سالگي به شهادت رسيد.