• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5554 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۲ مرداد

زني كه به صفحه حوادث روزنامه علاقه داشت، سارقان را شناسايي كرد

زن جوان كه علاقه زيادي به خواندن صفحه حوادث روزنامه‌ها داشت، با نصب يك دوربين مخفي در خانه‌اش، دست سارقان ميلياردي را كه عروس و خواهرشوهر بودند رو كرد. اوايل مرداد امسال زني جوان براي ديدن مادرش به خانه او در شمال پايتخت رفت اما وقتي برگشت با صحنه عجيبي مواجه شد؛ دزدان به خانه‌اش دستبرد زده بودند و همه اموال‌شان را كه شامل سكه، ‌طلا، ‌دلار، ‌تابلوي نقره، يك ساعت مچي برليان، تابلوي طلا و فرش‌هاي نفيس بود به سرقت برده بودند.
زن جوان وحشت‌زده با همسرش و پليس تماس گرفت و لحظاتي بعد متوجه شد كه دزدان نه‌تنها به خانه آنها، كه به آپارتمان همسايه‌ نيز دستبرد زده‌اند و همه اموال باارزش آنها را نيز دزديده‌اند. زن جوان ناگهان به ياد دوربيني افتاد كه يك هفته قبل‌تر در ساختمان نصب كرده بود. او فورا به سراغ تصاوير ضبط شده در دوربين رفت و با ديدن تصاوير شوكه شد، چراكه يكي از سارقان زني آشنا بود. او پرستو نام داشت و در خانه مادرزن جوان به عنوان پرستار كار مي‌كرد و حالا تصويرش در دوربين مداربسته ضبط شده بود.
وقتي ماموران پليس براي بررسي موضوع در محل سرقت حضور يافتند، زن جوان كه هنوز شوكه بود و باورش نمي‌شد كه سارق خانه او و همسايه، آشنا باشد، به تشريح ماجرا پرداخت و به ماموران گفت: پرستو يكي از آشنايان دورمان است كه چند وقت قبل او را استخدام كرديم تا از مادرم نگهداري كند و كارهاي خانه‌اش را انجام بدهد. او زني مورد اعتماد ما بود و هنوز باورم نمي‌شود كه او نقشه سرقت از خانه ما را كشيده است.
زن جوان ادامه داد: روز حادثه من به خانه مادرم رفتم و اتفاقا پرستو هم آنجا بود. حتي براي مادرم غذا درست كرد اما كمي بعد موبايلش زنگ خورد و هراسان پيش ما آمد. او گفت شوهرش تصادف كرده و بايد او را به بيمارستان ببرد. به اين بهانه ما را تنها گذاشت و قرار شد تا وقتي برمي‌گردد من پيش مادرم بمانم. چند ساعت بعد پرستو برگشت و گفت خطر از بيخ گوش شوهرش گذشته و او آسيب جدي نديده است. من هم پس از برگشتن او به خانه برگشتم كه با صحنه سرقت مواجه شدم.
آن‌طور كه تصوير ضبط شده در دوربين مداربسته نشان مي‌داد، پرستو با همدستي زني جوان دست به سرقت از خانه زن جوان و همسايه آنها زده بود. زن جوان ادامه داد: من علاقه زيادي به خواندن صفحه حوادث روزنامه‌ها دارم. اغلب خبرهاي حوادثي را مي‌خوانم و معمولا با خواندن آنها سعي مي‌كنم هميشه احتياط كنم. به همين دليل وقتي در خبرها خواندم كه دوربين‌هاي مداربسته نقش زيادي در كشف جرم دارند، به همسرم اصرار كردم در ساختمان‌مان دوربين نصب كنيم. دوربين را در جايي نصب كرده بوديم كه به راحتي قابل مشاهده نبود و خوشبختانه اين اقدام منجر به شناسايي سارق شد.
تحقيقات كارآگاهان پليس، زيرنظر قاضي عليرضا بهشتي، بازپرس شعبه دوم دادسراي ويژه سرقت ادامه داشت. بررسي‌ها حكايت از اين داشت كه دقايقي قبل از سرقت يك خودروي پرايد مقابل ساختمان توقف كرده و بعد پرستو به همراه زني جوان از ماشين پياده شده و نقشه سرقت را اجرا كرده‌اند. در كمتر از 24 ساعت پرستو شناسايي و دستگير شد. هر چند او در بازجويي‌ها اصرار بر بي‌گناهي داشت اما وقتي تصوير خود را در دوربين‌ها ديد شوكه شد و به سرقت با همدستي همسر و خواهرشوهرش اعتراف كرد. با اقرار اين زن، شوهرش دستگير شد اما خواهرشوهرش از ترس فراري شده است كه جست‌وجو براي شناسايي مخفيگاه او و دستگيري‌اش ادامه دارد.
   نقشه سرقت را به تنهايي كشيديد؟ 
من وسوسه‌اش را به جان شوهرم انداختم و او هم اصرار بر اجراي آن كرد. چند ماهي مي‌شد كه من در خانه پيرزن تنها كار مي‌كردم. دخترش هرازگاهي به او سر مي‌زد و هر وقت با موبايلش صحبت مي‌كرد فالگوش مي‌ايستادم و از صحبت‌هايش متوجه شدم كه وضع مالي خوبي دارد. كلي طلا و سكه در خانه دارد و مقداري هم ارز. وقتي اينها را براي شوهرم تعريف كردم، از من خواست تا نقشه سرقت از خانه‌اش را طراحي كنيم.
   شما هم به راحتي قبول كرديد؟ 
همسرم بيكار شده بود و مشكلات مالي داشتيم. از سوي ديگر به چند نفر از بستگانم بدهكار بوديم و به ‌دنبال راهي مي‌گشتيم كه بدهي‌هاي‌مان را بدهيم. من مي‌ترسيدم به تنهايي سرقت كنم و شوهرم پيشنهاد داد تا خواهرش همراهم بيايد.
   نقشه سرقت را چطور اجرا كرديد؟
قرار شد يك روز كه شاكي به ديدن مادرش مي‌آيد، ‌من دسته كليدش را سرقت كنم. چند روز قبل از سرقت دسته كليد را از كيفش برداشتم و به بهانه خريد از خانه بيرون زدم. كليد يدكي ساختم و دقايقي بعد برگشتم. بعد منتظر ماندم تا روز اجراي نقشه فرا برسد.
   با اموال سرقتي چه كرديد؟
ما اصلا فرصت نكرديم اموال را بفروشيم؛ چون پليس 24 ساعت بعد از سرقت، دستگيرمان كرد. راستش من اصلا نمي‌دانستم ساختمان مالباخته دوربين دارد. چندبار از او پرس‌وجو كرده و شنيده بودم كه دوربين مداربسته ندارد اما خب يك هفته قبل از سرقت از بدشانسي ما دوربين نصب كردند و خيلي زود لو رفتيم.
   چرا به خانه همسايه دستبرد زديد؟
راستش مي‌خواستيم پليس تصور كند سارقان سابقه‌دار منزل پشت پرده ماجرا هستند اما خب تازه‌كار بوديم و حتي در سرقت هم اشتباه كرديم. چون با كليد وارد خانه زن جوان شديم و در سرقت دوم، در را تخريب كرديم. درواقع ناشي بودن‌مان هم كار دست‌مان داد؛ حالا هم به ‌شدت پشيمانم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون