سيما پروانهگهر
نزاعي كه در اردوگاه اصولگرايان از شش ماه پيش آغاز شده بود حالا با اتمام مهلت پيشثبتنام براي انتخابات مجلس دوازدهم بالا گرفته است. نزاعهايي در رسانههاي نزديك به چهرهها و طيفهاي مختلف اصولگرا و البته مهمتر از آن در بين چهرههاي حلقههاي مختلف جريان راست. چهرههايي تازهنفستر از نسل مياني اصولگرايان كه هم ابايي از تاختن با ادبيات تند بر ديگر طيفهاي جريان اصولگرا ندارند و هم ميخواهند ليست نهايي اصولگرايان را به نفع خود مصادره كنند. دعواهاي يك هفته گذشته كه كف توييتر بود، به خوبي نشان ميدهد كه بحران ليست انتخاباتي به اندازهاي جدي شده كه احتمالا تعداد ليستها در انتخابات پيشرو به تعداد جريانها و طيفهاي اصولگرا خواهد بود. شايد تلاش مجلس يازدهم براي تثبيت رايآوري ليستي نيز بر اساس همين پيشبيني و دغدغه بود. مرور تنشهاي اخير تصوير دقيقتري از احتمالات درگيريها، تعداد ليستها و البته وضعيت كنش و واكنش گروههاي مختلف اصولگرا ارايه ميدهد.
ماجراي سلاحورزي و بيرون زدن دم خروس انتخاباتي
اواخر هفته گذشته ياسر جبراييلي از چهرههاي تندروي اصولگرايان و رييس مركز ارزيابي و نظارت راهبردي اجراي سياستهاي كلي نظام، ويديوي كوتاهي از گفتوگوي عزتالله اكبري تالارپشتي رييس كميسيون صنايع و معادن مجلس را منتشر كرد. در اين ويديو تالارپشتي توضيح ميدهد كه در جلسهاي با حضور محمدرضا پورابراهيمي، رييس كميسيون صنايع و معادن به دستور محمدباقر قاليباف حاضر شدهاند. او ميگويد كه به همراه پورابراهيمي درباره وضعيت حسين سلاحورزي در اتاق بازرگاني سوال كردند و پاسخ شنيدهاند كه «مسائل حلوفصل شده است». خبرنگار از او ميپرسد يعني سمت آقاي سلاحورزي برقرار است؟ تالارپشتي در پاسخ ميگويد:« نبايد درگير مسائل حاشيهاي شد، حضور ما در اينجا به دستور رياست محترم مجلس فضا را تلطيف كرده است».
جبراييلي در واكنش به اين ويديو با انتشار آن نوشته است: «آرمان عزيز! مبادا تصور كني خونت پايمال شد. مبادا غبار غم بر چهرهات بنشيند كه تو ميان «ناسزا گفتن به ولي خدا» و «كشته شدن به قتل صبر» دومي را برگزيدي و امروز لشكريان همان فتنه بر اقتصاد اين كشور حاكمند. خون تو پايمال نشد. خون تو فرياد مظلوميت و تنهايي علي است... ميان كارگزارانش». اين نوشته جبراييلي با واكنش دو چهره از دو طيف مختلف اصولگرا مواجه شده است. نخست اميرحسين ثابتي، مجري برنامه جهانآرا در شبكه افق كه از چهرههاي نزديك به جبهه پايداري است؛ او در پاسخ جبراييلي نوشته است: «ياسر عزيز! مبادا تصور كني «راي»ات پايمال شد. جناب اكبري تالارپشتي و امثال ايشان در سايه حمايت خود شما و آن نامه كذايي ۱۹ امضايي در پشتيباني از ليست وحدت اصولگرايان، وارد مجلس شدند.»
جبراييلي البته اين كنايه ثابتي را بيپاسخ نگذاشت و نوشت: «من آن روز براي حمايت از ليستي كه همه نيروهاي انقلاب روي آن وحدت كردند، حجت داشتم. خود شما هم به ۲۰نفر از همان ليست راي داديد و ۱۰نفر جايگزين كرديد. برخي دوستان ۲۷نفر برگزيدند و ۳نفر كم و زياد كردند. اسفند ۹۹ در بوشهر ماجراي شوراي ائتلاف را مفصل توضيح دادم كه كامل منتشر خواهم كرد». محمدسعيد احديان، دستيار محمدباقر قاليباف نيز چهره دومي بود كه به اظهارات جبراييلي واكنش نشان داد و نوشت: «اگر ميخواهيد وارد حوزه ليست دادن و انتخابات شويد، اقدام خوبي است، اما چرا از نام شهيد سوءاستفاده ميكنيد. ضمنا براي اطلاع مخاطبان؛ مسوول تاييد صلاحيت براي كانديداتوري و دعوت از سلاحورزي مجلس نيست».
كنايه مشاور قاليباف به دولت؛ روساي دو قوه ليست جداگانه خواهند داشت؟
علاوه بر درگيري مثلثي قبل بين ياسر جبراييلي، اميرحسين ثابتي و سعيد احديان، دو چهره تيم رسانهاي رييسي و قاليباف نيز در فضاي مجازي به يكديگر اتهاماتي را وارد كردند؛ اتهاماتي كه بخشي از درگيريهاي فعلي دولت و رييس مجلس را روشنتر ميكند.
جدل توييتري پس از آن شروع شد كه محمود رضوي، مشاور قاليباف نوشت: «شيخ سوپر انقلابي با سوداي مجلس، مسوول انتخابات تشكيلات غيرقانوني وزير ساخته شده است، حال براي ديده شدن و برندينگ خودش، همصدا با اصلاحطلبان و ضدانقلاب به زور ميخواهد مساله سلاحورزي را گردن مجلس اندازد، شيخ اگر سياسيكار نيست و دنبال حقيقت، چرا از وزارت صمت سوال نميكند؟»
حسن روزيطلب مديرمسوول روزنامه ايران نيز در جواب نوشت: «دعوا نكنيد. آخرش همه در يك ليست هستيد!».
رضوي هم در پاسخ به كنايه نوشت: «به وزيرتون بگو».
مديرمسوول روزنامه ايران در پاسخ گفت: «نوبت او شده؟ بساط دروغ و تهمت را جمع كنيد».
مشاور قاليباف نيز در جواب نوشت: «تهمت را اوني داره ميزنه كه همزمان با اصلاحطلبان و ضد انقلاب داره مساله سلاحورزي كه هيچ ربطي به رييس مجلس نداره را مياندازه گردن مجلس و رييس مجلس، مساله دولت چه ربطي به مجلس و رييس مجلس داره؟ اين غير از اينه كه وزير پدرخوانده «شريان» بايد جواب بده؟ كي به رسايي خط تخريب مجلس ميده؟».
حسن روزيطلب نيز در واكنش نوشت: «به مجلس و رييسش هم ربط دارد. خودتون هم ميدانيد. جاي پاي بولتننويس معزول (اخوي نماينده سوپر مدرن) نذار برادر من!».
در ادامه اين جدال توييتري رضوي پاسخ داد: «اين كامنتها چند حالت بيشتر نداره، يا قانون نميدوني و نميدوني به مجلس و رييس مجلس ربط نداره، يا ميدوني و داري خودتو به اون راه ميزني كه اينجوري يا با شريان بستي براي تخريب مجلس و رييس مجلس، يا با پدرخوانده شريان، يا داستان بالاتره! دولت تصميم به تخريب مجلس گرفته! مثل نظرسنجيسازيت!».
منظور رضوي از شيخ سوپر انقلابي «حميد رسايي» از جمله چهرههاي مخالف ارايه ليست واحد با تيم قاليباف در انتخابات است. اشاره روزيطلب به نماينده سوپر مدرن نيز تعبيري است كه درباره «مجتبي توانگر» به كار برده است و برادرش عباس توانگر كه در ماجراي بولتنهاي خبرگزاري فارس نامش بر سر زبانها افتاد.
پاسخ تند روزنامه نزديك به قاليباف به ماجراي سلاحورزي
علاوه بر اين جدلهاي توييتري كه به بهانه موضوع سلاحورزي عمق اختلافات انتخاباتي و نگرانيهاي ليستي اصولگرايان را هويدا كرد، روزنامه صبحنو، كه تريبون طيف نزديك به محمدباقر قاليباف رييس مجلس تلقي ميشود، به موضوع انتساب سلاحورزي به مجلس و قاليباف واكنش نشان داد. در گزارش شماره روز يكشنبه «صبحنو» با عنوان «انقلابي نه، انقلابيتر!» نوشته شده كه «حاشيههاي انتخابات هيات رييسه اتاق بازرگاني ايران و انتخاب چالش برانگيز حسين سلاحورزي به عنوان رييس اين اتاق، در حالي مورد مطالبه است كه بخشهاي مرتبط با قوه مجريه بايد نسبت به تعيين تكليف آن اقدام كنند؛ اما برخي گروهها و افراد حزبي، با دادن آدرس غلط، مجلس و رييس آن را متهم به حمايت از سلاحورزي ميكنند».
او با نقد اين طيف با عنوان «سوپرانقلابيها» كه پيش از اين مخاطب نقدهاي محمد باقر قاليباف نيز بودهاند، درباره آنها نوشت: «سوپرانقلابيها كه قاليباف را متهم به حمايت از سلاحورزي ميكنند بايد به اين پرسش پاسخ دهند كه مجلس چه نقشي در تاييد او داشته است».
صبحنو به صورت روشن انگيزه اين جريان را انتخابات اسفند 1402 خوانده و نوشته است: «ظاهرا اين افراد و گروههايي كه با رمز «سلاحورزي» در حال حمله به رييس مجلس هستند، نشأت گرفته از يك تشكل حزبي شبكهاي است كه اخيرا پا به فضاي سياسي كشور گذاشته است و تلاش دارد براي مطرحكردن خود، به ديگران حمله كند و براي نيل به اين مهم نيز، از تهمت زدن ابايي ندارد. حال اين سوال اساسي مهم است كه اين افراد و گروهها چرا به دنبال دوقطبيسازي هستند؟ آيا هدف انتخاباتي دارند كه در آستانه انتخابات به دوقطبيسازي و ايجاد اختلاف روي آوردهاند؟ حتي اگر هدف در مجلس شوراي اسلامي بعدي است، آيا بايد مجلس فعلي را كه به گفته رهبر حكيم انقلابي «مجلس انقلابي» است، تخطئه و رييس آن را تخريب كنند؟ آيا به دنبال تشكيل مجلس «انقلابي»تر هستند؟ اگر هدف تشكيل «مجلس انقلابي» است كه مجلس فعلي به فرموده رهبر معظم انقلاب، انقلابي است؟ نكند اين گروه به دليل افراط و تفريطها در حال عبور از سخنان رهبر حكيم انقلاب هستند؟در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم، موتور برخي جريانها و افراد سوپر انقلابي روشن شده است و فعلاً به بهانه سلاحورزي به تخريب مجلس و قاليباف ميپردازند. اين پروژه يكي از چندين پروژه تخريب سوپر انقلابيها تا اسفند ماه ۱۴۰۲ است».
نزاع حلقه اصولگرايان، فرهيختگان و دولت رييسي
روزنامه فرهيختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامي، نيز رويكرد انتقادي از عملكرد دولت به خود گرفته و در ماههاي اخير گزارشهايي مبني بر «بيكفايتي دولت» در بخشهاي مختلف منتشر كرده و حالا «ايران»، روزنامه رسمي دولت نيز در پاسخ به «فرهيختگان» از فيش حقوق ميليوني رييس اين دانشگاه نوشته است.
ارگان مطبوعاتي دولت نوشته كه پس از فوت [اكبر] هاشميرفسنجاني و انجام تغييرات كلان مديريتي در اين دانشگاه و تغيير رييس آن، انتظار ميرفت تا ايجاد شفافيت و تغيير در قوانين و مقررات در «راستاي ايجاد عدالت و فساد ستيزي» در دستور كار مديران جديد قرار بگيرد، «اما گويا مسووليت بدون شفافيت، پايش، نظارت و پاسخگويي، به مذاق مديران جديد نيز خوش آمده است.»
مرداد ماه ۱۳۹۹، زماني كه محمدمهدي طهرانچي، رييس دانشگاه آزاد اسلامي بود، انتشار فيش حقوقي او در دو مجموعه (دانشگاه آزاد و دانشگاه بهشتي) به مبلغ حدود ۴۵ ميليون تومان در ماه، جنجال زيادي برپا كرد. گزارش روزنامه ايران با بازخواني آن ماجرا از استمرار «عدم شفافيت خصوصاً در مسائل مالي در دانشگاه آزاد اسلامي» شكايت كرده است.
روزنامه ايران با استناد به نبود نظارت بر دانشگاه آزاد اسلامي تاكيد كرده است اين دانشگاه «شترمرغي است كه هر جا منفعت اقتضا كند به شكل يكي از دو حيوان درميآيد.»
در اين مطلب آمده است: «همانطور كه از اسمش پيداست مسوولان اين دانشگاه ميخواهند از هر حيث آزاد باشند.» روزنامه ايران در اين گزارش خواستار پاسخگو و نظارتپذير شدن دانشگاه آزاد شده است.
از سوي ديگر، روزنامه فرهيختگان كه بهصورت مستقيم دولت را نقد ميكند در شماره روز چهاردهم مرداد ماه خود در مطلبي به قلم مدير مسوول خود با ذكر «سياههاي از حلقهاي» كه دولت رييسي را در محاصره خود گرفته، نوشت: «دولت را رفع حصر كنيد.»
اين روزنامه در تيرماه سال جاري نيز در انتقاد از رسانههاي دولت نوشته بود كه «ما يك ويرانه تحويل گرفتيم» جملهاي است كه «تقريبا در ادبيات دولتهاي مختلف مشترك است. اما تيم رسانهاي دولت بايد بهطور جدي به اين مساله فكر كند كه تمركز بيش از حد بر اين موضوع و غفلت از نگاه ايجابي چقدر در افكار عمومي كار ميكند؟»
روزنامه فرهيختگان حتي در مصاحبهاي به سراغ احمد علمالهدي، امام جمعه مشهد و پدر زن ابراهيم رييسي رفته و به نقل از او تيتر زده بود كه «به دولت سيزدهم هم نقد دارم.»
پاسكاري توپ «فساد حاكميت يكدست» بين دولت و مجلس
روزنامه «رسالت» كه تريبون اصولگرايان سنتي بوده و حالا طيف نزديك به قاليباف يا همان نو اصولگرايان تلقي ميشود، روز گذشته نوشته است كه «سيد ابراهيم رييسي دو سال است كه سكاندار اصلي اجرا در كشور است؛ اين جايگاه، مملو از قدرت، اختيار، تشكيلات، سرمايه انساني و امثالهم است و توقع ميرود كه دايره دوستان و حاميان كسيكه خود را موفق ميپندارد و معرفي ميكند روزبهروز بيشتر شود نهاينكه مطابق مجموع نظرسنجيها محبوبيت اين دولت رو به افول برود. اما علت اين از دستدادنها و اختلافها چيست؟ چرا كسانيكه تمامقد از دولت، حمايت ميكردند امروز منتقد شدهاند؟». اين روزنامه در ادامه نوشته است: «فساد ايده خام و ناپخته يكپارچهسازي حاكميت، خيلي زود برملا شد و اين روزها تبعات آن را مشاهده ميكنيم. دولت پس از وحدت حداكثري در انتخابات و كسب قدرت، خيلي زود رفيقان ديروز را به عنوان رقيب خود پنداشت و بهجاي همكاري و برادري، يا پيش بزرگان، گلايه ميكرد يا اعوان و انصارش را در رسانه رها ميكرد و سروصدا بهراه ميانداخت. واضح است وقتي حلقه نزديك به رييسجمهور، از جنس يك حلقه بسته و خاص باشد، بهتر از اين وضعيت را نبايد توقع كرد. اينان عمر خود را در پنجهكشيدن به اين و آن صرف كردهاند و حالا مگر با يك انتخابات، دچار تحول گفتماني و شخصيتي ميشوند؟»
جورچين انتخابات و روند تصاعدي تولد ليست ها
با مرور رسانههاي اصولگرايان و جدال چهرههاي رسانهاي جريان عليه يكديگر به خوبي ميتوان دريافت كه اختلافات انتخاباتي در حال رشد جدي است. از يك طرف طيفي از اصولگرايان ميگويند مجلس يازدهم به اندازه كافي انقلابي نبوده و بايد مجلسي انقلابيتر را تشكيل داد . حتي خود غلامعلي حداد عادل به عنوان زعيم اصولگرايان در انتخابات 1400 نيز اظهاراتي از همين دست دارد.
طيف ديگري از اصولگرايان نيروهاي نزديك به پايداري هستند كه اتفاقا آانها هم معتقدند بايد مجلسي انقلابيتر را تشكيل داد. اين طيف مشكل اصلي مجلس را رييس و نيروهاي نزديك به او ميدانند. در شرايط فعلي از تنشهاي رسانههاي اين طيف با ديگر اصولگرايان و زد و خورد رسانهاي دايمي بين رجانيوز و رسانههاي نزديك به قاليباف از جمله صبحنو به خوبي ميتوان دريافت كه يك جبهه اصلي اختلاف همين پايداريها و طيف قاليباف هستند؛ جرياني كه طيف قاليباف آنها را با اسم رمز «سوپر انقلابي» خطاب ميكنند.
در بخش ديگري از ماجرا نيروهاي دولت و حلقه ابراهيم رييسي در دولت سيزدهم هستند. توپ هر تصميم و موضوعي را به زمين مجلس مياندازند اما ارتباط پنهاني خوبي با طيفي از پايداريها دارند. رقيب مشترك، ائتلاف را بين آنها ايجاد كرده و حذف قاليباف يا تضعيف جريان او در مجلس بعدي، هدف مشترك اين دو است. پايداريها در همپوشاني با نيروهاي سعيد جليلي بدنه دولت رييسي را تشكيل دادهاند و از اين نظر اتحاد سازماني قوي نيز در دولت دارند. براي آنها تنها يك مجلس فتح نشده كه ميخواهند فاتحان مجلس دوازدهم باشند و سكانس جديدي از حاكميت يكدستتر از يكدست از دولت و صداوسيما تا مجلس را به نمايش بگذارند. جبهه پايداري و نيروهاي فكري كه اين روزها خود را انقلابيون انقلابيتر از انقلابيهاي مجلس يازدهم ميدانند توانستهاند با استفاده از استقرار دولت رييسي ديدگاههاي خود در زمينه حجاب، اينترنت و مسائل اجتماعي و حتي سياست خارجي را تا اندازهاي به سياست غالب در دولت و مجلس تبديل كنند. اين اتحاد عليه قاليباف و شوراي ائئلاف و نيروهاي مياني اصولگرايان به دنبال تصاحب كامل مجلس يازدهم از شهرهاي بزرگ تا كوچك است.
از طرف ديگر قاليبافيها نيز تمام قد در ميدان حاضر هستند. آنها از يك سو بايد با دولت رييسي نزاع رسانهاي داشته باشند و از طرف ديگر بايد پاسخ به پايداريها را بدهند و هر از چندگاهي نيز در جبهه نزاع با نيروهاي عدالتخواه ظاهر شوند. عليرغم درگيري در چند جبهه اما قاليبافيها و قاليباف يك برتري نسبت به طيفهاي ديگر دارند. قاليباف هنوز سرليست اصلي و محبوب شوراي ائتلاف و غلامعلي حداد عادل است.
اظهارات حدادعادل در روزهاي اخير نيز نشان ميدهد كه از رفتارهاي برخي طيفهاي اصولگرا راضي نيست. او روز گذشته در قامت رييس شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب اسلامي نقدهايي را به گروهي وارد كرده كه آنها را «جريان تحريف» خوانده و گفته است: «ما نبايد بگذاريم كه جريان تحريف تحت پوشش و ادبيات انقلابي، ذهنيتسازي نادرستي از جبهه انقلاب در اذهان عمومي مردم ايجاد كند و انقلابيون را در مسائل سياسي فاقد عقلانيت و اخلاق معرفي كرده و با ذبح مسائل كلان و ملي به پاي منافع شخصي و حزبي، رفتارهاي سهم خواهانه از خود نشان دهند.»
كاريزماي حدادعادل و چتر شوراي ائتلاف هرچند كم نور و بيرمق اما طيفهاي مختلفي از جمله جبهه پيروان خط امام و رهبري و حزب موتلفه را زير چتر خود دارد. اين در شرايطي است كه حتي تصور كنيم جامعتين ممكن است با محوريت شوراي وحدت به صورت مستقل وارد ميدان شود كه بعيد به نظر ميرسد و با مرور رفتارهاي جامعتين و شوراي وحدت در طي سالهاي اخير ميتوان آنها را نيز ذيل شوراي ائتلاف دانست.
در اين شرايط قاليباف برگ برنده سرليستي اين شورا را دارد. سرليستي كه قريب به يقين به جدايي پايداريها و بخشي از نيروهاي انقلابي تمام ميشود. برنده بازي در مشاركت پايين و حداقلي، با اين شرايط ثبتنام و پيشبينيها درباره روند بررسي صلاحيتها، گروهي خواهد بود كه تندتر شعار بدهد و حرفهايي دورتر از واقعيت بزند.