درنگی بر نمایشگاه مجسمههای محمدرضا پورکمالی با عنوان «آشوب»
پیدایش نظم در دل بینظمیها
نگار نادریپور٭
نمایشگاهی از مجسمههای محمدرضا پورکمالی با عنوان «آشوب» از 13 مردادماه تا سوم شهریورماه در گالری نیان برپا شده است. محمدرضا پورکمالی دانش آموخته رشته مجسمهسازی سالهاست به شکل متمرکز با ورق آهن کار کرده و استحکام و درعین حال قابلیتهای صنعتی این ماده را محمل مناسبی برای بیان دغدغههای خویش یافته است. وی در سالیان اخیر به کنکاش و تجربهورزی با قطعات هندسی ساده پرداخته و مجموعه حاضر منتخبی از آثار وی در پنج سال گذشته است که اشکال پیچیده و فرمهای گسترشیابنده از مشخصات بارز آن محسوب میشود. پیدایش نظم در دل بینظمی و خلق پیچیدگیهایِ سازمانیافته درعین رسیدن به بیان زیباییشناسانه و معنامند در مواجهه با فرم و متریال از دلمشغولیهای اوست.
مجسمههای محمدرضا پورکمالی، همبافتی از قطعات مثلثیِ تداومیافته در فضا هستند که در پیِ اشغال و کشف قابلیتها و امکانات گسترش، در مرز بی شکلی و بدنیافتگی ایستادهاند. چشمنواز، رنگین و درخشان، فضا را تسخیر و آن را به شکلی دیگر درمیآورند. همچون گونهای مهاجم یا ارتشی از موجودات غریب، با لبههای تیز و بُرنده، هوا را میشکافند و بیمحابا خود را به مکان تحمیل میکنند. به فاصله میان خود و مخاطب دستاندازی کرده، مرزها را درهم شکسته، بازیگوشانه و بی قید در فضا دخل و تصرف میکنند. در یک نظر به چنگ نمیآیند و حرکت و مداخله بدنمند و فعالانه مخاطب را طلب مینمایند. فضا را کنشمند و پرتحرک ساخته و زمان و سرعت را در مجاورت خود دستکاری میکنند. ریتم را دچار سکته و فواصل را به هم میریزند. در کار آشوبند و با پیچشهای ناآشنا و فرمهای جسورانه، بر نظم موجود شوریده و ترتیبی دیگر را پی میریزند. آشوب، مجموعهای از موجودات عجیبالخلقه، بدنوارهای منتشر و درعین حال متحد است که فراتر از بازنمایی، منبعث از شرایط و تجربه زیسته ما، نمود احساسات و عواطف پیچیده و درهم تنیدهای هستند که به کلمه درنمیآیند.
* مجسمهساز، مدرس دانشگاه