• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5558 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۶ مرداد

احسان اركاني، نماينده اصولگراي مجلس از تحركات جريان انحرافي در فضاي ياسي و مديريتي كشور مي‌گويد

مهره‌چيني محفل انحرافي

جريان انحرافي در دولت، مجلس و ساختار مديريتي نفوذ كرده است غلامرضا حاضر به تمكين از نظر وزير و كنار رفتن نبوده و مي‌گفت: «از بالا به من تكليف شده و اينجا مي‌مانم!»

ادامه از صفحه اول

... اما به‌رغم اين حمايت‌ها، مجلس يازدهم تلاش كرده همواره منتقد دلسوز و منصفي در برابر كوتاهي‌ها، ناكارآمدي‌ها و كج‌روي‌هاي دولت، مديران و وزرا باشد؛ اين روند به مذاق اين محفل انحرافي خوش نيامده و اين جريان قصد داشته و دارد كه با مديريت رخدادها به تخريب نمايندگان و مجلس بپردازند تا مجلس بعدي به مجلسي كاملا وكيل‌الدوله بدل شود. نشانه‌هاي اين تلاش‌ها را در دخالت‌هاي مديريتي تهران و شهرستان‌ها به عينه مي‌توان رديابي كرد. هر موضوعي كه باعث تخريب نمايندگان فعلي و حمايت و تقويت رقباي آنها كه حاميان افراطي دولت هستند، شود، مورد استقبال اين جريان انحرافي در دولت و نهادهاي فراتر از آن قرار مي‌گيرد. در اين پازل معاونت سياسي وزارت كشور كه رييس ستاد انتخابات هم محسوب مي‌شود، نقش ويژه‌اي داشته و همچنان دارد. رفتارها و حركات غلامرضا (معاون سياسي سابق وزير كشور) در مسير اجراي اين پازل، قابل ارزيابي است.

‌به هر حال غلامرضا ذيل فرامين وزير كشور فعاليت مي‌كرده، وزير كشور هم دستورات خود را از شخص رييس‌جمهور مي‌گيرد.فكر نمي‌كنيد، طرف حساب شما وزير كشور و رييس‌جمهور باشد؟

غلامرضا در شرايطي كه قانونا زير دست وزير كشور است، حتي خودش را ملزم به تمكين از مقام مافوق خود نمي‌دانست و با محافلي خارج از وزارت كشور هماهنگ بود. اين رويكرد در بسياري از بخش‌هاي ديگر دولت هم دنبال مي‌شود. مديران و وزراي دولتي با محافلي خاص خارج از دولت در ارتباط هستند و خود را ملزم به پاسخگويي به آنها مي‌دانند.حتي صدور بخشنامه اخير عليه مجلس هم بدون اطلاع وزير كشور بوده است. پس از اطلاع وزير كشور، بخشنامه لغو شد.اين فرد در بيانيه چهارشنبه خود ادعا مي‌كند بخشنامه صادر شده، درست و قانوني بوده. اما بايد پرسيد اگر اين بخشنامه درست بوده، چرا مقام مافوق او كه وزير كشور است، آن را لغو مي‌كند؟ اين امر نشان مي‌دهد كه وزير كشور هم اين فرد و نظراتش را قبول نداشته و غلامرضا با وزير مافوق خود هم هماهنگ نبوده و دستورات او را اجرا نمي‌كرده است.

‌اينكه احمد وحيدي به عنوان وزير كشور زير بار تزلزل جايگاهش توسط مدير زيردستش مي‌رود، خودش گوياي بسياري از مشكلات در دولت است.به هر حال وقتي چنين شرايطي شكل مي‌گيرد، وزير بايد استعفا داده يا در رسانه‌ها موضوع را مطرح كند؟

مدتي بود كه آقاي وحيدي به عنوان وزير كشور به دنبال بركناري آقاي غلامرضا بود. من شنيدم، خود غلامرضا حاضر به تمكين از نظر وزير و كنار رفتن نبوده و عنوان مي‌كرده: «از بالا به من تكليف شده و من اينجا مي‌مانم!» نهايتا وزير ناگزير به عزل و بركناري اين فرد شده است. اگر به اطلاعيه وزير كشور هم توجه كنيد از عنوان «تغيير» استفاده شده بود نه«استعفا»؛ اما اين آقا امروز (چهارشنبه) ادعا كرده كه من استعفا داده‌ام!شخصا امروز دوباره از وزارت كشور استعلام كردم، گفتند استعفايي در كار نبوده و غلامرضا بركنار شده است. كليت ماجرا مشخص است. به‌‌رغم ادعاهاي غلامرضا و برخي ديگر از افراد دولتي در اين خصوص كه مجلس در كار دولت دخالت مي‌كند، بر عكس آن در حال وقوع است. هر جا كه نمايندگان به دنبال استيضاح، تحقيق و تفحص و پرسش از وزرا هستند، اين دولتي‌ها هستند كه با دخالت در كار قوه مقننه و فشار و تهديد بر نمايندگان، سعي دارند نماينده را از اعمال وظايف قانوني خود باز دارند و مانع‌تراشي كنند. خود بنده هر زمان كه تحقيق و تفحصي ثبت كردم، سوالي مطرح يا استيضاحي را امضا كردم با فشار و تماس و مراجعه حضوري مديران دولتي، معاونان پارلماني و وزرا روبه‌رو شدم تا از سوال و استيضاح و تحقيق و تفحص منصرف شوم. اگر بنا بر عدم دخالت قوه مجريه در قوه مقننه است، چرا بايد مسوولان دولتي اين‌گونه در وظايف نمايندگان دخالت كنند؟ بايد اجازه دهند نمايندگان طبق قانون استيضاح را ثبت كرده و دولت در صحن توضيحات لازم را بدهد و بعد راي‌گيري شود. تحقيق و تفحص‌ها صورت گيرد و نتايج آن اطلاع‌رساني شود. اينكه اين اندازه و فشار و دخالت را از ناحيه دولت مي‌بينيم نبايد باعث سوءتفاهم شود كه دولت در چينش مجلس و انتخابات اقدام به بازيگرداني كند. اين همان اتاق فكر انحرافي است كه خدمت شما عرض كردم.

‌به هر حال قبل از برگزاري انتخابات بسياري از اصولگرايان به خاطر تشكيل دولت و حاكميت يكدست شادان و خوشحال بودند، چه شد كه ناگهان در آستانه انتخابات چنين اظهارات و انشقاقي شكل گرفت؟

اين تخريب‌ها و تمسخرها و آزار و اذيت مجلس توسط اين افراد، همواره وجود داشت؛ اما چه شد كه روند بسيار شديد شد؟ در خردادماه كه سالگرد تشكيل مجلس در پايان سومين سال بود، ديداري با رهبر معظم برنامه‌ريزي شد. بسياري از دولتمردان تصور مي‌كردند، رهبر معظم انقلاب از مجلس انتقاد خواهند كرد و مثلا نهيبي و... مي‌زنند، اما رهبر معظم انقلاب از مجلس حمايت ويژه كردند، تاكيد كردند كه «اگر من گفته‌ام مجلس انقلابي است در پايان سال سوم هم بر انقلابي بودن مجلس تاكيد دارم.» اين تعاريف باعث عصبانيت و بغض شديد اين محفل انحرافي از مجلس شد، چون جرات نداشتند از رهبر انقلاب انتقاد كنند، انتقام حمايت ايشان از مجلس را از مجلس و نمايندگان و رييس مجلس گرفتند.امروز شاهديم كه سر هر موضوعي اين اتاق فكر انحرافي يك پروژه عليه مجلس تعريف مي‌كند.در حالي كه دولت بايد پاسخگوي افتضاح معيشتي كشور، گراني عجيب و غريب گوشت و مرغ و خودرو و...باشد. در يك‌سال اخير وضعيت تورمي كشور هولناك بوده. در اوج تابستان كه فصل كشاورزي است، هر روز از حوزه انتخابيه من و ساير حوزه‌ها تماس مي‌گيرند كه دولت در ميانه فصل آبياري، برق چاه‌هاي كشاورزان را هر روز (يا يك روز در ميان) قطع مي‌كند. كشاورزي كشور در حال نابودي است؛ دامداري كشور كه پارسال به دليل حذف ارز ترجيحي نابود شد، معلمان حقوق عيد خود را نگرفتند، حق‌التدريسي‌ها از بهمن حقوق نگرفتند، كارمندان و بازنشسته‌ها در سالي كه تورم رسمي كشور 50درصد بوده، 25درصد افزايش دستمزد داشتند. وضعيت كارگران مظلوم هم بهتر نيست. دولت به جاي پاسخگويي به اين افتضاح مديريتي تلاش مي‌كند سوژه‌سازي و حاشيه‌سازي عمومي را به سمت رفتارهاي تقابلي بين مجلس و دولت سوق دهد.

‌به هر حال اگر قرار باشد، متهماني براي اين افتضاح مديريتي پيدا شود، يك پاي اين اتهامات متوجه مجلس يازدهم است. شما بحث امضاي 220نماينده در سال 1400براي دعوت از ابراهيم رييسي را عنوان كرديد. در همان زمان بسياري از تحليلگران اعلام كردند با چنين رفتارهايي مجلس به جاي وكيل‌المله بدل به وكيل‌‌الدوله مي‌شود. اگر به سال 1400 بازگرديد، دوباره پاي آن برگه را امضا مي‌كنيد؟

محال است كسي به گذشته بازگردد و نمي‌توان اين فرضيه را مطرح كرد، خود شما و هر فردي در اين عالم اگر به گذشته بازگرديد، تصميمات متفاوتي مي‌گيريد. اما با فرض سال1400 معتقدم تصميمات فرق نمي‌كرد. در آن زمان فرض اين بود كه اگر آقاي رييسي بيايد و كابينه‌اي مقتدر با استفاده از وزراي كارآمد و انقلابي تشكيل دهد، اتفاق خوبي مي‌افتد. اما واقعا در انتخاب كابينه، استانداران، مديران و... آنچه در اين 2سال ديدم به جاي شايسته‌سالاري و كارآمدمحوري نيروهاي انقلابي، انتخاب و انتصاب رفقا و دوستان باب شده است.

‌حرف من، جايگاه مجلس و نمايندگان است كه بايد فراتر از رويكردهاي حزبي و جناحي باشد از اين منظر من پرسش قبل را مطرح كردم.

بله، اما بايد توجه داشته باشيد، نمايندگان مي‌توانند افتخار كنند كه به‌‌رغم آن دعوتنامه و 220 امضا، هر جا اشتباهي از دولت ديدند، دادشان به آسمان بلند شد و اعتراض و انتقاد كردند. البته برخي نمايندگان هم هستند كه هر عملكردي كه دولت داشته باشد از دولت دفاع مي‌كنند كه حساب اينها جداست.

‌بحث خالص‌سازي اين روزها بسيار گرم شده است. مجري اين ايده اعضاي جبهه پايداري هستند كه اتفاقا قرابت نزديك با جرياني كه شما آنها را جريان انحرافي ياد كرديد، دارند. اين طيف در دولت احمدي‌نژاد هم خسارت‌هاي فراواني شكل دادند. اين گروه كه پروسه خالص‌سازي و تصفيه گسترده را دنبال مي‌كند، چه سرنوشتي خواهند داشت؟

از جنبه سياسي، خالص‌سازي اگر به معني خالص‌سازي پست‌ها و مقام‌ها و مسووليت‌ها براي دوستان و رفقا و هم‌دانشگاهي‌ها باشد، همان رانت‌خواري مديريتي و توزيع پست به عنوان غنيمت جنگي بين رفقا و حلقه خالص دوستان است. اين غيرشرعي و غيرقانوني و غيراخلاقي است. مسووليت‌ها امانت‌هايي هستند كه ملت طي 45 سال اخير تفويض كرده‌اند. اينكه جرياني بخواهد اين پست‌ها را مانند غنيمت جنگي بين دوستانش در يك دانشگاه خاص توزيع كند، يعني لگدمال كردن همه آرمان‌هاي انقلاب و مردم و شهدا. از جنبه عام هم اگر خالص‌سازي به اين معنا باشد كه در ميان مردم فقط دوستان ما خوب و خالص هستند، يعني نقطه مقابل فرمايشات رهبر معظم انقلاب. وقتي رهبري بر جذب حداكثري تاكيد دارند، خالص‌سازي جريان انحرافي يعني دفع حداكثري. يعني همه بايد حذف شوند جز حلقه نزديكان ما. اين هم غيرقانوني و غيرشرعي و غيراخلاقي است. اين رويكرد در ميان اكثريت مجلس اصولگرا جايي ندارد.اگر داشت مجلس اين اندازه مورد تخريب و فحش و اهانت اين جريان قرار نمي‌گرفت. معاون معزولي كه كنار مي‌رود و بعد بيانيه 9ماده‌اي اين فرد در خبرگزاري رسمي دولت منتشر مي‌شود، يعني بخشي از نمايندگان در راستاي رسالت خود گام برداشته‌اند. حرف‌هايي كه معاون معزول سياسي وزير كشور درباره قانونگرا بودن خودش و دولت مي‌زند، خنده‌دار است. ما براي نخستين‌بار شاهديم كه در يك دولت، رسما در برابر راي ديوان عدالت اداري عليه ميثم لطيفي و خروج او از دولت، موضع‌گيري و از خروج او جلوگيري مي‌شود. در واقع حكم قضايي مورد تمسخر دولت قرار مي‌گيرد. بعد چطور دولت مي‌تواند ادعاي قانونگرايي كند؟

‌فكر مي‌كنيد، دولت ابراهيم رييسي را مي‌توان يك دولت دو دوره‌اي تلقي كرد؟

‌بايد بمانيم و ببينيم در 1404 چه شرايطي حاكم است و چه افرادي ثبت‌نام مي‌كنند بعد تحليلي از احتمالات داشته باشيم. در حال حاضر دشوار است كه درباره 2سال بعد تحليل درستي داشته باشيم.

‌جرياني كه شما از آنها با عنوان جريان محفلي انحرافي ياد كرديد و طيف‌هايي از جبهه پايداري، برخي مديران دولتي و برخي جمعيت‌ها مثل عدالت‌خواهان و... در آن مشاركت دارند، قبلا هم در اتمسفر سياسي حضور داشتند و مشكلات بسياري را ايجاد كردند. اين جريان چطور دوباره توانست به صفوف اصولگرايي نفوذ كند؟

ممكن است مهره‌هاي اتاق فكر اين جريان انحرافي جديد، دقيقا عين جريان انحرافي قبلي نباشند، اما الگوها و مدل حركتي يكساني دارند. اين جريان، جرياني است كه در برابر نظام، ولايت فقيه، در برابر همسويي و همدلي قواي سه‌گانه، مسير خدمتگزاري بي‌حاشيه و در برابر راي مردم، حاشيه‌سازي كرده و دكان جديدي ايجاد مي‌كنند. اين جريان به جاي اينكه در مسائل اعتقادي، دنبال‌روي علما، مراجع و ولايت فقيه باشند، دنباله‌روي افراد بي‌مايه و فاقد تحصيلات علوم ديني هستند. در مباحث سياسي به جاي همدلي، كمك به آرامش كشور و تلاش براي حل مشكلات مردم به سمت درگيري‌هاي سياسي، انگ‌زني، اتهام‌زني و... پيش مي‌روند. اين الگوهاي مشابه ميان اين دو جريان انحرافي باعث شده تا برخي اعلام كنند اين جريان در تداوم جريان انحرافي قبلي در سال‌هاي ابتدايي دهه 90 است.

‌تداوم حضور جبهه پايداري و جرياني كه شما از آنها با عنوان جريان انحرافي ياد كرديد تا چه زماني است؟

بالطبع حيات اين جريان تداوم ندارد. كليت نظام در سطوح عالي و روساي سه قوه ناگزير به سمت عقلانيت، مدارا و حل مشكلات مردم و تفاهم پيش مي‌روند. لذا افراد و جرياناتي كه در لايه‌هاي پايين‌تر به سمت حاشيه‌سازي مي‌روند بيشتر شبيه كف روي آب هستند.

‌دو جريان اصلي در ايران كه امروز به عنوان اصولگرايان و اصلاح‌طلبان از آن ياد مي‌شود، شرايط متفاوتي را تجربه مي‌كنند. امروز به نظر مي‌رسد كه فضا براي فعاليت و كنشگري اصلاح‌طلبان بسيار تنگ شده است. شما به عنوان يك نماينده و فعال سياسي براي افزايش مشاركت و ايجاد زمينه براي حضور همه طيف‌ها چه پيشنهاداتي داريد؟

در فضاي رقابت‌هاي سياسي معتقدم در هر شرايطي، چهره‌هاي برجسته سياسي بايد اصل حضور را دنبال كنند. ثبت‌نام در انتخابات و مشاركت در انتخابات كمترين كاري است كه افراد سياسي مي‌توانند انجام دهند. نبايد صحنه را خالي كنند. در سوي ديگر هم بايد امكان كنشگري براي همه طيف‌ها فراهم شود.بايد تلاش كنيم ميزان مشاركت در همه شهرها و همه حوزه‌ها بالا برود و مردم بتوانند مطابق سليقه خود، فرد مناسبي را انتخاب كرده و به آن راي دهند. در اين صورت ميزان مشاركت در انتخابات هم بالا مي‌رود.


  پایگاه اصلی رییس جمهور شدن ابراهیم رییسی در درون مجلس شکل گرفت.220امضای نمایندگان مجلس، منشا اصلی رییس جمهور شدن رییسی بوده است
 اتاق فکر انحرافی، فراتر از وزارت کشور است و بخش های وسیعی از دولت، مجلس و فضای مدیریتی را شامل می شود
 جریان  انحرافی قصد داشته و دارد که با مدیریت رخدادها به تخریب نمایندگان و مجلس بپردازند تا مجلس بعدی به مجلسی کاملا وکیل الدوله بدل شود
 غلامرضا در شرایطی که قانونا زیر دست وزیر کشور است، حتی خودش را ملزم به تمکین از مقام مافوق خود نمی دانست و با محافلی خارج از وزارت کشور هماهنگ بود
 مدتی بود که آقای وحیدی به عنوان وزیر کشور به دنبال برکناری آقای غلامرضا بود. من شنیدم، خود غلامرضا حاضر به تمکین از نظر وزیر و کنار رفتن نبوده و عنوان می کرده :«از بالا به من تکلیف شده و من اینجا می مانم!»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون