علي ولياللهي
برخورد با يكي از ستارههاي سالهاي گذشته فوتبال ايران و پرسپوليس در خيابان چيزي نيست كه هر روز اتفاق بيفتد پس در صورت وقوع بايد قدر آن را دانست، براي همين وقتي شك كردم مرد قويهيكلي كه كنار پيست اسكيت بچهها نشسته وحيد قليچ است رفتم جلو و متوجه شدم بله! خودش است! خودم را معرفي كردم و وحيدخان هم به گرمي دست مرا فشرد. پرسيدم شما كجا اينجا كجا. گفت نوهام را آوردهام اسكيت. همان دختر كوچولويي كه توي مدت مصاحبه مدام ميزد روي شانه وحيد قليچ و ميگفت بابابزرگ! ساندويچ!
خلاصه نشستيم چند دقيقهاي گپ زديم. تصويري با همين موبايل يك نيمچه مصاحبهاي هم گرفتم كه متنش را اينجا ميخوانيد و تصويرش را در «اعتماد» آنلاين ميتوانيد ببينيد.
ليگ شروع شده آقاي قليچ. مسابقات هفته اول را دنبال كرديد؟
من فوتبال را كماكان دنبال ميكنم. نميتوانم از فوتبال جدا باشم. فوتبال چيزي است كه در رگ و خون من است. نه به عنوان كارشناس و نه به عنوان كسي كه او را بياورند تلويزيون صحبت كند، چون من در تلويزيون بايكوت هستم. ولي در فضاي مجازي صحبتهايي انجام ميدهم؛ آنهم بدون سانسور. هرچه دلم بخواهد ميگويم.
پرسپوليس هم آلومينيوم را برد. استارت پرسپوليس را چطور ارزيابي ميكنيد؟
پرسپوليس بايد حتما اين تيمها را ببرد. اگر قرار باشد اين تيمها را نبرد كه ديگر اسمش پرسپوليس نيست. اگر شما دقت كنيد ميبينيد خيلي بازيكنان خوبي در پرسپوليس هستند كه مليپوش هستند. البته برخي آنها سنشان بالا رفته است، ولي خب باتجربه هستند اما ساليان آخر بازيشان است. ولي تلفيق تجربه و جواني را پرسپوليس دارد و بازي اولشان هم كه بردند. در صورتي كه به نظرم گلي كه پرسپوليس زد آفسايد بود. اگر شما فوتبال روز دنيا را دنبال كنيد ميبينيد آن دستگاه وار كه بررسي ميكند خيلي گلهاي رئال ماريد و بارسلونا را مردود اعلام ميكند چون حتي اگر اندازه يك صورت بازيكن بيرون از محوطه آفسايد باشد گل مردود اعلام ميشود. اما چون ما اين دستگاه را نداريم به هر حال به حرف نميتوانيم بسنده كنيم. كسي كه ميآيد از اين تصميم دفاع ميكند رييس دپارتمان داوري است و او هرگز نميآيد بگويد ماست من ترش است. ميآيد ميگويد خير! آفسايد نبوده است. اما اگر بخواهيم انصاف را رعايت كنيم و حقيقت را بگوييم آفسايد بود.
نمايش شاگردان يحيي اميدواركننده بود؟
اگر بخواهد اين شكلي بازي كند در مقابل بقيه رقباي قوي شايد به مشكل بربخورد. نبايد به نتايج تيمها در هفته اول نگاه كرد. در تورنمنتهاي طولاني هفته اول را نبايد رويش زياد حساب كرد. تيمها با آمادگي نسبي ميآيند بازي ميكنند و نميتوانند نتيجه لازم را بگيرند. اين تيمها رفتهرفته خوب ميشوند. يعني بازي به بازي بهتر ميشوند.
يكي از بحثهاي اين روزهاي پرسپوليس بحث جذب گلر دوم خارجي است. نظر شما چيست؟
يعني ما اينقدر ضعيف شديم كه برويم گلر خارجي بياوريم؟ كدام تيم در ايران گلر خارجي دارد كه پرسپوليس بخواهد دومياش باشد؟ ما خودمان امروز بهترين دروازهبان را توي دروازه پرسپوليس داريم. خود من 3 سال در پرسپوليس تنهايي گلري ميكردم. اصلا ذخيره هم نداشتم. اين مدت زياد بازي كردن من در پرسپوليس دليلش اين بود كه بدون ذخيره بازي كردم. منتهاي مراتب الان فقط بحث دلار است. اين دلارها از كجا ميآيد و چگونه خرج ميشود؟ يعني اينقدر پرسپوليس از لحاظ دروازهبان در مضيقه است كه بخواهد برود گلر خارجي بياورد؟
آن هم گلر دوم!
بله! آن هم به عنوان گلر دوم! آن گلر خارجي كه ميخواهد بيايد مثل هندوانه دربسته ميماند. معلوم نيست كه از كجا رو شده؟ چه كسي رو كرده؟ مربي دروازهبانهاي پرسپوليس! يعني اينقدر آزادي عمل هست كه طرف بيايد بگويد گلر خارجي بياوريد؟ اگر تو واقعا اينقدر به كارت اعتقاد داري كه خيلي خوبي بايد يك گلر از بين گلرهاي اميد صاحب رتبه و مقام كني، وگرنه خارجي آوردن كه كاري ندارد. با اين پولي كه در پرسپوليس خرج ميشود و من هم نميدانم از كجا ميآيد و چطور خرج ميشود.
بحث مهم اين روزهاي فوتبال بحث سقف بودجه است. فكر ميكنيد تيمها سقف بودجه را رعايت كردند؟
اصلا روي اين سقف بودجه حساب نكنيد شما. اصلا چنين چيزي نيست. اين فقط براي تماشا كردن است كه بگويند بازيكن اينقدر پول گرفته است و مدير باشگاه هم بيايد بگويد ما از سال قبل اينقدر ذخيره كرديم. اينها نيست. آن پولي كه از زير ميآيد بايد ببينيم چقدر است. وگرنه روز مشخص است. سقفي كه گذاشتند سقف كاذب است. يك باد بيايد، يك توفان بيايد ميافتد و آن وقت معلوم ميشود در آن انباري چه بوده كه سقفش خراب شده است.
از استقلال هم حرف بزنيم.
استقلال خيلي بضاعت كمي دارد امسال. نميدانم چرا با استقلال اين شكلي كردند. سرخابيها جفتشان زيرمجموعه سازمان ورزش هستند. اگر قرار بود به اين تيم پول برسد بايد به آن هم ميرسيد. اگر قرار بود اين تيم بازيكن بگيرد آن تيم هم بايد ميگرفت. ولي استقلال امسال مظلوم واقع شد. با اينكه در آبادان و در آن گرماي هوا و با آن تيم نصفه و نيمهاي كه دارد آن شكلي بازي كرد و سه تا گل زد به صنعت نفت. به تيم خوب صنعت نفت. تيم صنعت خيلي تيم خوبي است و من يكي از طرفداران اين تيم هستم. در مجموع امسال استقلال خيلي مظلوم واقع شد. من دلم براي هواداران استقلال سوخت. من يك پرسپوليسي تمامعيارم. هيچ كس در پرسپوليسي بودن من نبايد شك كند ولي امسال دلم سوخت براي استقلال. براي جواد نكونام. من طرفداري از مربي استقلال و كادرفنياش نميكنم. به هيچ عنوان طرفداري نميكنم ولي فكر ميكنم نكونام مظلوم واقع شد.
تصور ميكنيد نكونام سبك فوتبالش را عوض كرده؟ يعني ديگر نميخواهد تدافعي كار كند؟
يك مربي كه طرز تفكرش هميشه يك شكل بوده خيلي سخت بتواند آن طرز فكر را عوض كند. ولي اينقدر حالت هجومي استقلال خوب بود كه حالت دفاع كردن استقلال را فراموش كرديم. فكر كرديم شايد استقلال بخواهد در همه بازيها همين شيوه را دست بگيرد. اگر اين كار را بكند مطمئن باشيد براي آنها بهتر است، چون اگر فقط بخواهد دفاع كند و گل نخورد خوب نيست. بايد فوتبال بازي كند و فوتبال رو به جلو ارايه بدهد.
برخي استاديومهاي خالي مخصوصا آزادي همين اول فصل توي ذوق ميزند، هواداران دوست دارند بروند استاديوم اما...
بايد تماشاچي بيايد در استاديوم. هوادار بايد بيايد از نزديك تيمش را لمس و حمايت كند تا تيمش بتواند فوتبال زيباتري بازي كند، چون هوادار جنسش اين است. جنسش مرغوب است. او بايد بيايد اين مرغوبيت را در استاديوم نشان بدهد و من بر اين باورم كه بايد اجازه بدهند خانمها هم بيايند در استاديوم. اگر فكر ميكنند به اين طريق ميتوانند جلوي فيفا را بگيرند كه اين برنامه زنان عيان نشود درست نيست. بايد اين اجازه را به زنان بدهند، چون ديگر آن مسالهاي كه قبلا احساس ميشد در استاديوم وجود دارد ديگر نيست. همه مردان احترام زنان را نگه ميدارند. اين تازه داشت جا ميافتاد و باب ميشد كه دوباره جلويش را گرفتند.
در مجموع فضاي فوتبال را مثبت ارزيابي ميكنيد؟ مردم احساس خوبي ندارند به فوتبال و مديريت آن.
من هم فوتبال ايران را فوتبال خيلي خوبي نميدانم ولي ناچارا بايد همين فوتبال را هم تحمل كرد، چون اگر قرار باشد اين هم نباشد ديگر فايدهاي ندارد. پس من هم موافقم با حرف شما. فوتبال ما خيلي درهم برهمي شده و هيچ چيزش سر جاي خودش نيست. يك مشت مربي هستند، 15، 16 تا كه از يك تيم ميروند به تيم ديگر و باز از آن تيم به ديگري. بين خودشان دارند ميگردانند اين دايره فوتبال را و هر طور دلشان بخواهد تصميم ميگيرند. چه بسا از اين هم خرابتر هم ميشود. طول نميكشد كه به حرف من ميرسيد و فوتبال ما از اين هم خرابتر ميشود. مگر اينكه جلويش را بگيرند و اين بنيان را عوض كنند. بس است ديگر چند سال است كه همينطور است.
مديريت فوتبال هم يك حلقه بسته است.
بله. اينها هستند كه اين مربيان و اين سرپرستها هستند. خيلي خراب شده است. از زيربنا خراب است. نه فدراسيون كاري ميكند نه چيزي. خود فدراسيون هم با آن مديران باشگاه و سازمان فوتبال دستشان توي يك كاسه است و هيچ جوري نميتوان آنها را از هم جدا كرد. ولي خوشبختانه تيم ملي ما امسال در جام ملتهاي آسيا وضعيت خوبي دارد. بايد همه از اين تيم حمايت كنند، چون تيم ملي است. الحمدلله نويد روزهاي خوب را ميدهد.
به قلعهنويي اميدوار هستيد؟
صددرصد اميدوارم و ميدانم كه قلعهنويي كارش را بلد است و اينكه جذبه كاري دارد و ميدانم بازيكنسالاري در تيم او ريشهكن است.
جمله آخر خطاب به هواداران پرسپوليس!
هواداران پرسپوليس عشقهاي من هستند، چون از اول من با اين هواداران زندگي كردم و به اين سن رسيدم. اميدوارم بتوانم هميشه اين هواداران را خوشحال كنم و بدانند من هميشه يك پرسپوليسي تمام قد هستم. هيچ شكي نداشته باشند. اگر حرفي هم ميزنم به خاطر اين است كه بتوانم بين اين دو تا تيم در زماني كه مسابقه نيست تفاهم و دوستي برقرار كنم.