شبه علم عليه علم
همين الان هم شبه دارو نقش مهمي در درمان دارد. براي مثال كسي كه سرما ميخورد، ميگويند فلان چيز را بخور، اغلب آنان با خوردن آن پس از چند روز خوب ميشوند، در حالي كه ممكن است با نخوردن نيز خوب شوند يا با خوردن چيز ديگري هم خوب شوند. درستي اين ادعاها را بايد با شيوه علمي پاسخ داد كه در گذشته شناخته شده نبود.
اين وضعيت سهل و ممتنع بودن درمان و پزشكي موجب ميشود كه افراد كلاهبردار و مدعيان دروغين، رطب و يابس ببافند و هر چيزي را به هم ربط دهند.
يك علت ديگر رواج اين بازي طب سنتي، جايگاه بالاي حرفه پزشكي و درآمدهاي خوب آنان است. هر چند پزشكان جديد به علل گوناگون فاقد اين موقعيت هستند. اين مساله موجب نوعي حسادت ميشود و در ايران و با وجود زمينههاي فرهنگي، گمان ميكنند كه دستمزدهاي آنان زياد است و نبايد از مردم كمدرآمد پول بگيرند. اين برداشت دقيق نيست. گرچه و بهطور قطع ميتوان مواردي از پزشكان را برشمرد كه درآمدهاي ناروا دارند و در برابر حرفه خود مسووليتپذير نيستند، اخيرا نوار گفتوگوي يكي از آنان نيز منتشر شده بود، ولي اين مسالهاي جداست. پزشكي خدمتي گران است. كافي است كه مسير پزشك شدن يك نفر را با يك ديپلم عادي يا كارشناسي در رشته ديگر مقايسه كنيد تا ببينيد چقدر زحمت ميكشد و چه اندازه تنش كاري را بايد تحمل كند. اين فشارها موجب شده كه برخي از آنان عطاي اين حرفه را به بقاي تحصيل در اين رشته ببخشند. البته اين تبليغات عليه پزشكان مستثناست، زيرا همچنان بيشترين اعتماد مردم به گروههاي اجتماعي و شغلي، به پزشكان است. متاسفانه اين رويكرد غلط از سوي دولت و مقامات دولتي نيز تشديد ميشود و با فشار به تعرفههاي پزشكي به خيال خود ميخواهند به سود مردم كار كنند، در حالي كه در اصل به زيان آنها كار ميكنند، و زيرساخت درماني را تخريب ميكنند. همچنانكه با قيمتگذاري در حاملهاي انرژي كشور را دچار بحران كردهاند عينا همين كار را با خدمات پزشكي انجام ميدهند. البته در نادرستي سياست آنان همين بس كه دستمزدهاي مقامات دولتي بسيار بالاست در حالي كه صلاحيت حرفهاي، سواد و تجربه و مفيد بودن آنان از پزشكان بسيار پايينتر است.
علت ديگر فقر مردم است. در دنيا ميكوشند كه رابطه مستقيم ميان بيمار و پزشك را با تقويت نهاد بيمهاي قطع كنند تا مشكل كم شود، در ايران بيمهها نيز به محملي براي خالي كردن جيب مردم تبديل شدهاند و بيمار و پزشك را رو در روي يكديگر قرار ميدهند. مردم فقير كه نتوانند هزينه درمان را تامين كنند، راحتترين كار را مراجعه به خرافات و دروغها ميدانند.
در كنار اين علل، بايد به چند علت مهم ديگر نيز پرداخت. اول اينكه اين كارها پوششي براي شيادي و با هدف كسب فالوئر و درآمد از طريق شبكههاي مجازي است. پشت اين شبه علم و مثلا طب سنتي پول خوابيده است و دنبال درآمد هستند.
علت بعدي توطئهاي است كه براي فراري دادن پزشكان از كشور و مهاجرت به خارج در جريان است. شايد براي تربيت يك پزشك حداقل يك ميليون دلار هزينه ميشود، يكي از بهترين سازمانهاي پزشكي را داريم كه در حال فراري دادن اعضاي آن هستند. علت ديگر و مهمتر شبه علم است. يك جريان ضد علم در همه عرصهها شكل گرفته است كه ميخواهد از طريق جايگزين كردن شبه علم به جاي علم، هدف خود را كه نابودي كشور است پيش ببرد و اين كار را از طريق رواج شبه علم در پزشكي آغاز كرده است. ناآگاهي و خرافهپرستي و جهل، سمومي است كه نياز به واردات ندارد و صد درصد توليد داخل است و براي درمان بيماريهاي مردم تجويز ميكنند ولي ثمره آن را نه در سلامت كه در سياست ميچينند.