قانون جاده يكطرفه نيست
عباس عبدي
معاونت محترم فرهنگي و كتاب وزارت ارشاد طي يك توييت كوتاهي نوشتهاند كه «انتشار كتاب بدون مجوز در هر شكل و بستري رفتاري غيرقانوني و غيرمتعهدانه است. با قانونشكني برخورد خواهد شد.»
تجربه شخصي خودم با اين وزارتخانه در دو سال اخير اصلا مثبت نبوده است طبعا بسياري ديگر هم تجربيات ناخوشايندي دارند. يكي از كتابهايم را عليرغم پيگيري خود آقاي معاون رد كردند و بعدا هم كه موافقت كردند، مشروط به اصلاحاتي از جمله حذف ۹۰ صفحه از كتاب بود! كه نپذيرفتم زيرا اين را براي حكومت هم بد ميدانستم. يك كتاب ديگرم را كه ۶ مقاله پژوهشي است، با نامش موافقت نكردند، در واقع به دليل وجه مشترك ۶ مقاله كه سازشناپذيري در حوزههاي گوناگون بود، نپذيرفتند كه نام «جامعه سازشناپذير» روي آن گذاشته شود، حتي جامعه و سازشناپذيري هم پذيرفته نشد و عنوان خنثي شش مقاله سياسي اجتماعي را پذيرفتند. الان هم كتابي درباره كرونا در دست دارم اطمينان ندارم كه سرنوشت قبليها تكرار نشود. كتاب پژوهشي يكي از دوستان درباره «اعتماد» را به كلي رد كردند و با وساطت مرحوم دكتر عماد افروغ مجوز چاپ گرفت. متاسفانه وضعيت نشر كتاب و سانسور اسفبار است. هيچگونه پاسخگويي مناسب وجود ندارد. ناشران هم نگران وضعيت حرفهاي خود هستند. نويسنده نيز دستش به جايي بند نيست. به ويژه نويسندگاني كه به صورت حرفهاي كار و از اين راه زندگي ميكنند. تمام كوشش چند سال آنان بيهيچ دليلي از سوي يك مميز كتاب رد ميشود. هيچ كجاي قانون و شرع و اخلاق و سياست چنين اجازهاي را به هيچ نهادي نميدهد. از همه مهمتر اينكه پاسخگويي و ضابطهمندي هم نيست. مميزها به نسبت فاقد تخصص هستند. يك بار شاعري در كتاب شعرش و در بيان اشتياق خودش به معشوق گفته بود: «زنم سوی تو پر.» يعني به سوي تو پر ميزنم، مميز خوانده بود كه شاعر زن خود را به ديگران تعارف كرده است! نمونه ديگر را اخيرا آقاي امرايي، نوشتهاند كه «باور ميكنيد در كتاب انگيزشي روانشناسي، ارشاد اصلاحيه داده جمله ولاديمير پوتين اوكراين را بمباران ميكند حذف شود.»
اين وضعي است كه از گذشته نيز بوده ولي در برخي دورهها از جمله وزارت آقاي ميرسليم خيلي شديد و حتي مبتذل شد، برخي موارد آن در كتاب خواندني «مميزي كتاب» احمد رجبزاده منتشر شده است.
مميزي و سانسور هيچ نتيجه مثبتي ندارد، اثر منفي هم دارد، همچنانكه تاكنون بياثر بوده است، ولي جامعه در كل زيان ميبيند. حالا به هر دليلي اين وضعيت هست، راهش اين نيست كه مانع شويد. معاونت فرهنگي يكي از پرمراجعهترين بخشهاي ارشاد است. هزاران نويسنده و مترجم، صدها ناشر و هزاران كتابفروش و... درگير اين معاونت هستند. اين معاونت بايد براي آنان و افزايش توليدشان كار كند، نه اينكه هيچ توييتي كه مربوط به اين وظايف باشد نزند، حالا هم كه مينويسد، توييت تهديدآميز باشد! خب چه ايرادی داشت كه دهها و صدها توييت مثبت و مرتبط با كارتان ميزديد تا افراد مرتبط با اين معاونت؛ شما را فالو كنند و پيگير اخبار و مواضع شما و باشند و دلگرم شوند؟ نه آنكه تنها توييتي كه از شما ديده شد همين باشد، آن هم با كمتر از يك لايك از هزار بار ديدن!! آيا همين نشانه آن نيست كه راه را اشتباه ميرويد؟ چرا انتظار داريد كه در يك جاده يكطرفه حركت كنيد و ديگران دست روي دست بگذارند و تماشا كنند؟ طبيعي است كه كتابشان را منتشر خواهند كرد. چون اين مميزي غيرقانوني است و قادر به پاسخگويي حقوقي هم نيستيد. چرا ايرانيان خارج از كشور بتوانند كتاب خود را در اينترنت منتشر كنند ولي نويسنده داخلي را محروم كنيد؟ چرا خودتان از شبكه توييتر استفاده ميكنيد در حالي كه فيلتر كردهايد؟ اين شبكهها به اين علت مفيد هستند كه انحصار و عدم پاسخگويي دولت را به چالش كشيدهاند؛ چرا بايد آنان را تهديد كنيد؟ به علاوه در برابر كدام كارتان پاسخگو هستيد كه انتظار داريد نويسندگان مقررات يا خواستههاي شما را رعايت كنند؟ هر نويسندهاي ترجيح ميدهد كه كتاب را در قالب كاغذي منتشر كند، ولي همانطور كه در اين دو دهه بساط روزنامهنگاري را جمع كردند و الان درگير فضاي مجازي هستند، كاري ميكنند كه بساط كتاب كاغذي هم جمع شود و درگير عوارض كتابهاي ديجيتال شويد. به جاي اين تهديدات كه هيچ پايه قانونی و اخلاقي ندارد و نشانه ضعف دولت است و نه قدرت آن، بهتر است راه را باز كنيد، خيلي سريع مجوز دهيد، تشويق كنيد و دست از سانسور برداريد، اگر هم نظري هست مميزهاي معتبر و فهميده، با نويسنده يا ناشر تعامل كنند. هنگامي كه همهچيز را ميخواهيد، مطمئن باشيد، همهچيز را از دست خواهيد داد. قانون و اخلاق خيابان يكطرفهاي نيست كه ديگران رژه بروند و صاحبان قدرت از آنها سان ببينند. در برابر هر حقي، تكليفي وجود دارد.