نمايشگاه «منتخب هفتاد سال مجسمهسازي ايران» از جمله رويدادهاي قابلتامل تجسمي است كه در آرت سنتر برپاست. اين نمايشگاه آثاري از دهه 30 تا امروز را در برگرفته است.
اقبال اقتصادي هنر مدرن، تفسيرپذيري، نقد و مطالعات سبكشناختي، گنجينههاي موزهاي اين دوره هنري را بسيار مشهور كرد و موردتوجه قرار داد. چنانچه موزهها دايما در رويدادهاي پژوهشي و نمايشگاهي خود خبر از نمايش اثري بينظير از يك هنرمند ميدهند. تا حدي ميتوان مواجهه مجموعه آرتسنتر با جريانات هنري را مبتني بر گرايشهاي موزهاي دانست. آرت سنتر فعاليت خود در عمارت باغ علا را از سال 93 با رويكرد معرفي هنر نوگراي ايران و حمايت از جريانهاي هنري جوان آغاز كرد. آرتسنتر در سالهاي فعاليت خود، نمايشگاههاي ادواري سالانه برگزار ميكند كه يكي از شاخصترين آنها تحت عنوان «مروري بر آثار پيشگامان هنر مدرن ايران» است كه طي سالهاي گذشته برگزار شده است. نمايشگاه حاضر شروعي است بر مجموعه نمايشگاههاي ادواري ديگري تحت عنوان «هفتاد سال مجسمهسازي ايران». با توجه به گستردگي و تعدد آثار مرتبط با هنرمندان نوگراي مجسمهسازي ايران، در نمايشگاه فعلي بخشي از اين آثار شامل بيش از 150 اثر از بيش از 110 هنرمند به نمايش درآمده است.
اساسا نمايشگاههايي از اين دست كه با گنجينهاي غني از آثار هنري گردآوري ميشوند، به نمايشگاههاي موزهاي شباهت دارند؛ چنانچه با اندكي اغماض بازديدكننده ميتواند برشي از تاريخ هنر را نظاره و با پيگيري آثار هنرمندان متعدد، سبك و جريانهاي هنري را درك و دريافت كند.
از نقاط عطف نمايشگاه «منتخبي از هفتاد سال مجسمهسازي ايران» رونمايي از اثري از ژازه تباتبايي با عنوان «رستم» است كه ويديوآرت «رخش» اثري از علي اتحاد در پس اين مجسمه مويد نظريه چارچوبهاي ادبي هنر مدرن ايران است. 4 اثر ديگر از ژازه در نمايشگاه به معرض نمايش درآمدهاند.
از جمله شناختهشدهترين آثار اين مجموعه مجسمه بزرگ «هيچ» تناولي است كه ثابت بوده و به نوعي معرف اين مجموعه است. هشت اثر ديگر نيز از تناولي در اين نمايشگاه به نمايش درآمد. پرويز تناولي هنرمندي كه نام او با هنر نوگراي ايران عجين شده و در شكلگيري مكاتب هنر ايران مانند مكتب سقاخانه نقشي محوري دارد. نوگرايي در هنر ايران اگرچه متاثر از جريانات جهاني و آشنايي هنرمندان ايراني با جنبشهاي هنري پس از جنگ جهاني دوم بود، اما از همان ابتدا ريشههاي ايراني خود را حفظ كرد و از متن خود فاصله نگرفت. تاثيرات ادبي، هنري و فرهنگ عامه در نيمه دوم دهههاي 20 و 30 ايران چنان منبع الهام هنرمندان ايران قرار گرفت كه تا روزگار ما و احتمالا پس از آن هم ادامه پيدا خواهد كرد. اين نمايشگاه گوياي همين ويژگي است. اگرچه همه آثار اين نمايشگاه مصداق صريح اين نكته نيستند و نمونههاي قابلاعتنايي از مجسمهها بياني منفك دارند، اما ذهنيت پايهاي در هنر ايران كماكان متوجه سقاخانه و تكثير آن است.
در رده هنرمندان پيشگام ايراني اثري از بهمن محصص جلوه ويژهاي به اين نمايشگاه بخشيده است. اين اثر از آثار منهدمشده توسط هنرمند است كه در مستند «فيفي از خوشحالي زوزه ميكشد» ساخته ميترا فراهاني به اين مجموعه اشاره شده است و احياشده آن به نمايش آمده است.
پرويز كلانتري با جستارهايش در معماري بومي ايران و دستمايههاي آن در آثار نقاشي شناخته ميشود. خانههاي كويري و عموما زمينههاي كاهگلي شاخص آثار او بودند و در اين نمايشگاه تنها اثر حجمي پرويز كلانتري مربوط به سال 1336 كه قديميترين اثر اين رويداد و نيز برگرفته از معماري كويري ايران است، همچنان راوي مباني پايهاي مذكوراست.
از ويژگيهاي متمايزكننده بخشي از اين نمايشگاه ارايه آثاري از هنرمنداني است كه عموما آنها را با نقاشي، تصويرسازي و عكاسي ميشناسند و ديدن آثار حجميشان خالي از لطف نيست. از جمله ميتوان به مجسمه برنزي انتزاعي از فريده لاشايي، حجم سراميكي از پروانه اعتمادي، مجسمه طاووس (تركيب مواد) فرشيد مثقالي و اثري از فرهاد مشيري با عنوان «صندلي شماره 3» كه از ضايعات فلز زنگزده ساخته شده، مجسمه گچي از بهرام دبيري كه فيگوري انساني ملهم از نقشهاي اوست و مجسمه انتزاعي شيشهاي از مريم زندي اشاره كرد.
دو ماسك چوبي با عنوان ديوانه از مجموعه شيطان علياكبر صادقي به نمايش درآمده كه مربوط به نمايشگاه متاخر اين هنرمند است و اگرچه با لحن و تكنيك متفاوتي از ساير آثار او خلق شده اما همچنان مضامين اسطورهاي و بومي مختص او را به ذهن متبادر ميكند.
«آيين غمخوارگي در عالم آدم نهاد» نام سرديسي از هانيبال الخاص، صورتي مخدوش و محزون با تاجي بر سر كه نمايي از اندوه عميق و ناچار انساني است. اين هنرمند كه بيشتر با نقاشيها و فيگورهاي اكسپرسيو شناخته ميشود، اين مجسمه را با تركيب مواد خلق كرده است.
نوگرايي در هنر ايران اگرچه متاثر از جريانهاي جهاني و آشنايي هنرمندان ايراني با جنبشهاي هنري پس از جنگ جهاني دوم بود، اما از همان ابتدا ريشههاي ايراني خود را حفظ كرد و از متن خود فاصله نگرفت. تاثيرات ادبي، هنري و فرهنگ عامه در نيمه دوم دهه 20 و دهه 30 ايران چنان منبع الهام هنرمندان ايران قرار گرفت كه تا روزگار ما و احتمالا پس از آن هم ادامه پيدا خواهد كرد. اين نمايشگاه، گوياي همين ويژگي است. اگرچه همه آثار اين نمايشگاه مصداق صريح اين نكته نيستند و نمونههاي قابلاعتنايي از مجسمهها بياني منفك دارند كه در اين ميان هنرمنداني با سبكهاي شخصي را ميتوان نام برد.
مش اسماعيل هنرمند خودآموخته و بزهايش از نقاط قوت اين نمايشگاه به شمار ميروند.
هنرمنداني همچون كوروش گلناري، قدرتالله عاقلي، رضا لواساني و بيتا فياضي با آثار متاخر دهه اخير در اين نمايشگاه شركت كردهاند. گزيلا سينايي، گلي توكلي و شهلا حسيني آثاري در سبك هنر مفهومي ارايه دادهاند و آثار آنها در كنار محمد فاسونكي، حسين ماهر و مهرداد صدري قرار گرفته است. اين آثار به نسبت جديد هستند. در اين نمايشگاه اثر حجمي از عينالدين صادقزاده هنرمند خوشنويس و گرافيست به نمايش درآمده. البته آثار هنرمندان خوشنويس ديگري مانند هادي روشنضمير و عليرضا آستانه كه بيش از يك دهه است كه بر آثار حجمي تمركز دارند در اين رويداد حضور دارند.
بهرهگيري از تكنيك، مواد و مصالح متنوع در خلق آثار ميان هنرمندان اين مجموعه جذابيت ويژهاي به اين نمايشگاه بخشيده است. علاوه بر متريالهاي رايج فلز، چوب، سراميك و... آثاري از مهدي نبوي و تانيا اصل در اين نمايشگاه ارايه شده كه با تكنيك آينهكاري پوشانده شدهاند و مجسمهاي از محبوبه حسيني موسوي كه از توري پارچهاي بهره گرفته است.
آثار هنرمندان متولد دهه 50 و 60 در اين نمايشگاه غالبا در راستاي ساختارشكني و كشف بيان تازه خارج از قاببندي متداول هنرمندان پيشگام است. اصولا جهان هنري اين دوره متفاوت و انديشههاي هنري متوجه مرزهاي ديگري است، حتي اگر در مواردي فرم به وضعيت سابق نزديك باشد.
فصل اول اين نمايشگاه تا تاريخ 7 شهريور برقرار است.