بهاره شبانكارئيان
...«آن شب دختر ۳۲سالهاش را به خاطر اينكه از همسرش جدا شده در اتاق محبوس و سپس با ضربات چاقو به قتل رساند»...
طبق اخباري كه به دست خبرنگار «اعتماد» رسيده؛ «فرشته.م»؛ زن جوان ۳۲ساله اهل شهر اهواز در استان خوزستان بامداد ۲۶ تيرماه جاري به دليل اينكه از همسرش جدا شده بود، توسط پدرش با ضربات چاقو به قتل ميرسد.
به گفته يك فرد آگاه؛ اواخر تيرماه ساعت ۱ و ۳۰ دقيقه بامداد يك فقره قتل در خانهاي در خيابان دانش منطقه «پاداد» كلانشهر اهواز به پليس مخابره ميشود كه بلافاصله ماموران كلانتري ۲۳ اهواز همراه ماموران دايره جنايي پليس آگاهي و بازپرس ويژه قتل به محل اعزام ميشوند.
ماموران و تيم جنايي پس از بازرسي از خانه با جسد زني جوان مواجه ميشوند كه به طرز وحشتناكي به قتل رسيده بود. در بررسيهاي به عمل آمده مشخص ميشود كه مقتول داراي دو فرزند بوده كه به دليل مشكلات از همسرش جدا شده و در خانه پدرش زندگي ميكرده است. شب حادثه پدر ۵۸ ساله مقتول، او را با چندين ضربه چاقو به قتل رسانده و چاقو را درون رختخوابهاي خانه پرتاب ميكند.
مادر قرباني به «اعتماد» توضيح ميدهد كه دخترم را ۱۵سالگي مجبور كردند با كسي كه نميخواهد ازدواج كند. بعد از حدود 15 سال كه دخترم از همسرش جدا ميشود پدرش به خاطر همين موضوع او را به قتل ميرساند. شب حادثه يك فرد ناشناس با پليس تماس ميگيرد و جريان را اطلاع ميدهد. سپس همسر سابقم را بازداشت ميكنند.
بازداشت پدر فرشته در حالي است كه پيگيريهاي «اعتماد» از پرونده دو دختركشي وحشتناك در ماه گذشته (تير ماه) نشان ميدهد؛ «راحله.ر» دختر ۱۵ساله اهل شهرستان خوي و «زيلان.ا» دختر ۱۵ساله اهل همين شهرستان كه به دست پدران خود به قتل رسيدند يكي، دو ماه ديگر با قيد وثيقه آزاد خواهند شد...
«زيلان.ا»؛ ۱۶ تيرماه به خاطر دريافت يك اسام اس با اسلحه كلت كمري توسط پدرش با انگيزه ناموسي به قتل رسيد.
«اعتماد» در شماره ۵۵۲۹ طي گزارشي تحت عنوان «دختركشي به خاطر يك پيام» به جزييات حادثه پرداخته است. عموي قرباني در واكنش به «اعتماد» در پاسخ به اينكه پدر زيلان آزاد شده است؛ ميگويد: «گفتند؛ سه، چهار هفته ديگر وثيقه بياوريد تا پدر زيلان را آزاد كنيم.»
«راحله.ر» نيز در ۲۱ تير ماه توسط پدر و مادرش به دليل اختلافات خانوادگي خفه و به قتل رسيد. هرچند در ابتدا خبرگزاريها اعلام كردند كه راحله خودكشي كرده است، اما «اعتماد» در شماره ۵۵۳۳ طي گزارشي تحت عنوان «پشت پرده جنايت در خوي» به جزييات حادثه پرداخته و اشاره كرده كه راحله توسط پدر و مادرش به قتل رسيده است. پدر و مادر راحله نيز تا چند وقت ديگر آزاد خواهند شد. در همين رابطه يكي از اقوام نزديك خانواده به «اعتماد» ميگويد: «پدر و مادر راحله تا چند وقت ديگر با قيد وثيقه آزاد ميشوند. آن دو در اعترافات خود گفتند؛ چون راحله نميخواست با همسرش زندگي كند، ما هم او را كشتيم.»
بامداد ۲۶ تير ماه
يكي، دو ماهي ميشد كه از همسرش جدا شده بود. به همين خاطر هم توسط پدرش به قتل رسيد. مادر قرباني در مورد شب حادثه به «اعتماد» ميگويد: «دخترم تازه طلاق گرفته بود و در خانه پدرش زندگي ميكرد. سه روزي بود كه از فرشته خبر نداشتم. شب حادثه دلم طاقت نياورد و با او تماس گرفتم. كمي حرف زديم و بعد خداحافظي كرديم كه ايكاش خداحافظي نميكرديم. اين آخرين مكالمه ما بود و حدود ساعت 1 و نيم بامداد پدرش او را به قتل رساند. فرشته و شوهر سابقش به همراه خانوادههايشان در يك خانه زندگي ميكردند. از اقوام خانواده شوهر سابقم شنيدم كه آن شب وقتي چراغهاي حياط را خاموش كردند فرشته هنوز داخل حياط بود كه ناگهان متوجه ميشود پدرش در حالي كه به سمت او ميآيد چاقو به دست دارد. هنگامي كه فرشته متوجه ماجرا ميشود به سمت اتاقش فرار ميكند، اما چون در اتاقش قفل نميشد، پدرش داخل اتاق ميشود و با چاقو او را «20 تكه» ميكند. قاضي پرونده نحوه كشته شدن فرشته را برايم توضيخ داده است.
28 سال پيش
مادر فرشته در ادامه توضيح ميدهد كه بيست و هشت سال پيش از همسرش به دلايلي جدا ميشود. او ميگويد: «وقتي 13 سال داشتم مرا به پدر فرشته ميدهند، اما بعد از مدتي به خاطر مشكلاتي كه داشتيم از هم جدا شديم. فرشته و برادرش با پدرشان بزرگ شدند و شوهرم نميگذاشت آنها را ببينم. فرشته كه 15ساله شد پدرش او را به اجبار به يكي از اقوام نزديكشان داد.
فرشته هميشه به من ميگفت كه اصلا راضي به اين ازدواج نبوده، اما خب دخترم چارهاي جز زندگي نداشت تا اينكه خردادماه امسال صبرش تمام شد و بالاخره از هم جدا شدند. مشكلاتشان زياد بود. شوهرش قرار بود همين مردادماه 50 ميليون تومان بابت مهريه به فرشته بدهد كه خب نشد و او را كشتند. از ماموران و قاضي پرونده شنيدم آن شب عموي فرشته برادرش را كه پدر دخترم است تحريك كرده و گفته بايد تا ماه محرم نشده، فرشته را بكشي!
فرداي روز حادثه
اين زن ميگويد: «چند وقت قبل از اين حادثه فردي ناشناس روي ماشينم اسيد ريخت و ماشينم خراب شد. در همين راستا پروندهاي هم تشكيل شد. فرداي روز حادثه بازپرسي كه پرونده اسيدپاشي روي ماشينم را به عهده داشت با من تماس گرفت و گفت؛ حالتان خوب است؟ مشكلي نداريد؟ اتفاقي برايتان نيفتاده؟ تعجب كرده بودم و گفتم؛ چطور؟ نه، مشكلي نيست! گفت؛ فقط ميخواستم بدانم. تا اينكه حدود ساعت 1 بعدازظهر فردي از آشنايان دور با من تماس گرفت و گفت؛ خبر داري دخترت را كشتند! اصلا باورم نميشد، تعجب كرده بودم. گفتم؛ اگر منظورت اذيت كردن فرشته است، خبر ندارم. گفت؛ چطور خبر نداري دخترت به قتل رسيده. سريع با يكي از عموهاي فرشته تماس گرفتم. او هم بدون اينكه رعايت حال مرا كند، گفت؛ بله، درست است. فرشته را پدرش كشته...
تاييد قتل در كلانتري 23 اهواز
مادر فرشته توضيح ميدهد كه بعد از شنيدن اين حرفها خودم را به كلانتري 23 اهواز در محدوده خيابان پاداد رساندم. هنوز باورم نميشد كه دخترم را كشتند. از ماموران كلانتري پرسيدم؛ راست است كه ميگويند؛ فرشته.م توسط پدرش به قتل رسيده؟ گفتند؛ بله درست است. پدرش با ضربات چاقو او را كشته است. باز هم باورم نميشد. براي همين به آنها گفتم؛ گزارش ماموران را نشانم دهيد. گزارش را ديدم. در گزارش ماموران آگاهي قيد شده بود كه حدود ساعت 1 بامداد اين اتفاق افتاده، ولي تا به ماموران اطلاع دادند كمي طول كشيده است. پرسيدم چه كسي تماس گرفته و ماجرا را گفته؟ گفتند؛ يك فرد ناشناس. حتي يكي از ماموران آگاهي به من گفت؛ خانم، پدرش او را كشته. نهايت 3 تا 6 ماه بازداشت و در آخر با قيد وثيقه آزاد ميشود. بعد هم به من گفتند؛ اگر جسد را ميخواهي ببيني فردا برو پيش قاضي. وقتي رفتم پيش قاضي، گفت؛ خانم دير رسيدي، دخترتان را ساعت 7 صبح به خاك سپردند. قاضي گفت؛ از جسد عكس گرفته شده، اما نميتوانم عكسها را نشانتان دهم، چون اگر عكسها را ببينيد حالتان بد ميشود...
اكثر قتلهاي خانوادگي به خاطر آنچه آبرو معنا شده، رخ ميدهد
بر اساس پژوهشها؛ قتلهاي خانوادگي خشونتي است كه اغلب بر پايه عبور زن از خط قرمزهاي خانوادگي و از سوي مردان خانواده بر زنان اعمال ميشود. هرچند گزارش رسمي درباره آمار اين خشونتها وجود ندارد و نميتوان گفت آمار وقوع آن در كشور زياد يا كم است، اما اغلب اين قتلها در مناطق جغرافيايي كه زندگي طوايفي وجود دارد و مردان خانواده پيرو قوانين نانوشته طايفه هستند، رخ ميدهد. در اغلب موارد قاتلان مسائلي را به عنوان توجيه چرايي وقوع قتل مطرح ميكنند كه به زعمشان به نوعي با آبرو در ارتباط است. در واقع مسائلي نظير برقراري روابط عاطفي خارج از عرف و شرع، خيانت به همسر، زنا، فرار از خانه و... كه به زعم مردان خانواده ضد ناموس يا بيناموسي محسوب ميشود، دستمايه وقوع يك قتل ناموسي ميشود و از سوي ديگر حدود و ثغور تشخيص مسالهاي كه به آبروی يك خانواده خدشه وارد كرده و به تبع آن مرتكب اين به اصطلاح بيآبرويي يعني زن محكوم به قتل ميشود نيز در هر خانوادهاي بنا بر فرهنگهاي مختلف، متفاوت است. در واقع براي مرتكب قتل عمدي كه شاكي نداشته يا شاكي داشته ولي از قصاص گذشت كرده باشد يا به هر علت قصاص نشود (نظير اينكه قاتل پدر يا اجداد پدري مقتول باشد)، حبس از سه تا ۱۰ سال پيش بيني شده است.
از نظر جرمشناسان در جهان امروز قصاص و حتي حبس ابد ديگر مجازاتي بازدارنده محسوب نميشود. در واقع از ديد ايدهآل كيفرشناسي، جوامع امروزي بايد به سمتي بروند كه پيشزمينه وقوع جرم در جامعه را از بين ببرند و نهايتا افراد خودخواسته اقدام به جرم نكنند در غير اين صورت تشديد كيفر نميتواند از وقوع جرم پيشگيري كند. با اين وجود اما تا رسيدن به آن ديد ايدهآل، جوامع مجبور به پيشبيني تدابير كيفري براي جلوگيري از وقوع جرايم هستند.