بهروز بهزادي از مصائب روزنامهها و رسانههاي ايراني براي بقا ميگويد
حفظ مرجعيت رسانهاي در داخل
گروه سياسي/بهروز بهزادي بر بلنداي 56سال فعاليت حرفهاي رسانهاي بدون ترديد حرفهاي بسياري در خصوص رشد رسانهها و ارتباط اين رشد با توسعه كلان كشور براي گفتن دارد. به مناسبت دومين دوره جايزه انجمن صنفي روزنامهنگاران تهران گفتوگويي را با اين استاد حوزه رسانه تدارك ديدم تا نوري به ابعاد پنهان موضوعات مرتبط با رسانهها تابانده شود.
شرايط روزنامهها و بهطور كلي رسانهها در كشور را چطور ارزيابي ميكنيد؟
مطبوعات به عنوان ركن چهارم دموكراسي مدتهاست كه در سطح جهان كار فرهنگي ميكنند، اما در همه جهان مطبوعات و رسانهها ذيل بنگاههاي اقتصادي سودآور فعاليت كرده و از اين طريق حيات خود را استمرار ميبخشند. اهميت فعاليت رسانهها ذيل اين بنگاههاي اقتصادي در آن است كه وابستگي رسانهها به قدرتهاي سياسي مسلط را كاهش ميدهد. از منظر اقتصادي دستيابي به آگهيها، ظرفيتي است كه رسانهها از طريق آن ارتزاق كرده و هزينههاي خود را پوشش ميدهند. اهميت استقلال رسانهها به اندازهاي است كه بسياري از تحليلگران هشدار ميدهند كه وابستگي رسانهها به آگهي نهادها و شركتهاي مختلف، نبايد باعث وابستگي آنها شود. بنابراين استقلال رسانهها و روزنامهها يكي از اركان اصلي رشد و توسعه در هر جامعهاي محسوب ميشود. در واقع در كشورهاي توسعه يافته خط پررنگي ميان فعاليت اقتصادي و فعاليت حرفهاي رسانهها ترسيم شده است.
اما چرا مهم است كه رسانهها استقلال خود را حفظ كنند؟
وقتي اين مرز پررنگ وجود داشته باشد، استقلال آنها حفظ شده و همين استقلال مرجعيت رسانهها را در افكار عمومي هدف شكل داده و مردم را به سمت آنها سوق ميدهد. به اين دليل است كه بيشترين تيراژ رسانهاي در جوامع مختلف به رسانههاي مستقل اختصاص دارد. اساسا در بسياري از كشورهاي جهان ديگر موضوعي ذيل عنوان قانون مطبوعات موضوعيتي ندارد. نهادهاي صنفي و تخصصي، بحث نظارت بر سرانهها را ساماندهي كرده و در صورت تخلف رسانهاي اين گروههاي صنفي هستند كه موضوع را بررسي كرده و در صورت لزوم به ساختارهاي قضايي معرفي ميكنند.در واقع رسانهها، ارتباط كاري با حكومتها نداشته و به عنوان ركن چهارم دموكراسي به ساختارهاي حاكميتي براي تحقق توسعه كمك ميكنند.هر چند چنين اقبالي ميان مسوولان مشاهده نميشود، اما اين الگوي رشد رسانهاي ميتواند در ايران هم به كار گرفته شود.
درباره مصائب فعاليتهاي رسانهاي در ايران توضيح ميدهيد. روزنامهنگاران ايراني با چه مشكلاتي روبهرو هستند؟
اكثر رسانههاي ايراني با مشكلات مالي دست به گريبان هستند.مديران مسوول، صاحبان امتياز، سردبيران و روزنامهنگاران مدام در راهروهاي دادگاهها در حال آيند و روند هستند. اين روند باعث افت كيفي مطبوعات در ايران ميشود. برخي روزنامهها مانند روزنامه اعتماد هم كه تلاش ميكنند كار رسانهاي حرفهاي و تخصصي كنند و ميان افكار عمومي براي خود جايي باز كنند، با فشارها، هجمهها و تنگناهاي بسياري مواجه ميشوند.اين روند باعث كاهش كيفيت روزنامهها و كاهش اقبال عمومي به آنها ميشود، چراكه روزنامه براي بقاي خود ناچار است با بايدها و نبايدهاي فراواني روبهرو شود. در نهايت اين روند رسانههاي ايراني را به بنگاههاي غيرسودآوري بدل كرده و حيات آنها را تهديد ميكند.آن دسته از رسانههايي كه در اين فضا به فعاليت خود ادامه دهند، دچار وابستگي ميشوند.
اين غيرسودآور شدن بنگاههاي رسانهاي و مطبوعاتي چه تبعاتي را در بر دارد؟
مهاجرتهاي داخلي و خارجي و از دست رفتن مرجعيت رسانهاي مهمترين آفت غيرسودآور شدن مطبوعات و رسانه در ايران است.بسياري از روزنامهنگاران زبده به خاطر فشارها، مشكلات و دستمزد اندك يا راهي روابط عمومي فلان اداره و... ميشوند يا به ساير كشورها مهاجرت ميكنند. اين در حالي است كه نيروي انساني نخبه و خبره، يكي از مهمترين عوامل توسعه در هر جامعهاي محسوب ميشود. ايران اگر به دنبال ارايه نسخه خود از مردمسالاري و توسعه است به نيروي انساني نخبه و كارآمد در حوزههاي مختلف نياز دارد. نتيجه اين مشكلات هر چند در لايههاي ظاهري متوجه روزنامهنگاران و اهالي رسانه است، اما در واقع روند رشد و توسعه كشور را دچار اخلال ميكند. از دست رفتن مرجعيت رسانهها و انتقال اين مرجعيت به خارج، افكار عمومي را در برابر رسانههايي قرار ميدهد كه توجهي به منافع ملي تماميت ارضي و نهايتا ارزشهاي ملي و مذهبي ايرانيان ندارند.
سيستم چگونه ميتواند به شكلگيري اين مرجعيت در داخل كمك كند؟
سيستم بايد مديريت و سياستگذاري رسانهها را به اهالي رسانه بسپارد. اگر اين موضوع برنامهريزي شود، بدون ترديد اهالي رسانه ميتوانند، اين مرجعيت را به داخل انتقال دهند. از آنجا كه رسانهها كثرت توليد محتوا داشته و محتواي مختلفي توليد ميكنند، بخشي از اين محتوا ممكن است انتقادي بوده و باعث برآشفته شدن مديران شود. اين در حالي است كه نقد سازنده وضع موجود در كنار بيان واقعيتها مهمترين وظيفه رسانههاست.اگر رسانهها به درستي مديريت شوند، نيروهاي خوبي در رسانههاي ايران تربيت شده و در مسير توسعه كشور به كار گرفته ميشوند. اين روند اقبال به رسانههاي داخلي را ارتقا داده و مرجعيت رسانهها را در داخل حفظ ميكند.