مرور كتاب
توالت در ايران
سرگذشت اجتماعي توالت در ايران، نوشته حانيه سادات ميرمحمد، بعد از مقدمه 7 فصل دارد: 1. توالتهاي عمومي، 2. توالت و سكونت، 3. ايرانيان و اروپاييان، 4. توالت و انزجار، 5. توالت و ادبيات، 6. فرهنگ و هنر، 7. تاريخ اجابت مزاج در جهان. نويسنده در فصل اول به مسائلي چون امنيت و جنسيت، دوست نداشتني بودن توالت، نوشته و به مساله گردشگري پرداخته است. در فصل دوم چاه و فاضلاب، لولهكشي آب و جاگيري توالت و شكل ظاهري توالتها مورد بررسي قرار گرفتهاند. فصل سوم ضمن پرداختن به تفاوت توالتهاي ايرانيان و اروپاييان، به آداب مستراح در ايران ميپردازد. نويسنده در فصل ششم به بازنمايي توالت در هنرهاي تجسمي مثل نقاشي و معماري ميپردازد و حضور آن را در فيلمها، موزهها و رستورانها مورد بازانديشي قرار ميدهد.
لبآرايي در ايران
سرگذشت اجتماعي لبآرايي در ايران، نوشته سمانه كاظمي است و بعد از مقدمه سه فصل با اين عناوين دارد: 1. تاريخ رژلب در جغرافيايي غير از ايران، 2. تاريخ رژلب در جغرافياي ايران، 3. توليد صنعتي رژلب. نويسنده در مقدمه با اشاره به قدمت آرايش در انسان، به حساسيت چهره اشاره ميكند و نظريههايي را براي رژلب زدن انسانها بيان ميكند، مثل تلاش براي جوان نشان دادن، نشان دادن قدرت، هنر اغوا و... او در فصل دوم به تاريخ هفت قلم آرايش اشاره ميكند و سپس ميكوشد در متون تاريخي و آثار هنري اعم از نقاشي و سينما و پوستر فيلم تاريخ لبآرايي در ايران را نشان دهد. او در فصل سوم كتاب به حضور تكنولوژي در لبآرايي در روزگار ما اشاره ميكند و مينويسد: امروز «تكنولوژي امكاني براي شما فراهم ميكند تا با توجه به تناژ پوستتان رژلب انتخاب كنيد يا به كمك هوش مصنوعي تصوير خودتان را با رنگهاي مختلف رژلب ببينيد و هر رنگي را كه دوست داريد، انتخاب كنيد و سفارش دهيد».
خزينه در ايران
سرگذشت اجتماعي خزينه در ايران، نوشته سولماز سپهريآزاد، بعد از مقدمه، سه فصل و يك موخره دارد: 1. گرمابه، 2. مناقشات بر سر جايگزيني خزينه با دوش، 3. مقاومتهاي مردمي در برابر اقدام بهداشتي جايگزيني خزينه با دوش. خزينه فضايي است شبيه حوض پر از آب كه در گرمابهها و حمامهاي قديمي كه زير آن معمولا يك منبع گرما مثل كوره ساخته ميشد، تا آب آن را گرم و براي استحمام آماده كند. به دليل تاسيسات پرهزينه و دردسرهاي زياد، در گذشته معمولا در هر محله يا روستايي يك حمام با خزينه وجود داشت. اين رايجترين شيوه استحمام در گذشته بود. در آستانه عصر جديد همزمان با توسعه و ساخت شبكههاي آبرساني و لولهكشي، حمامها و گرمابههاي جديد دوش دار، از آن نوعي كه اكنون ميشناسيم يا مشابه آن، ابتدا به صورت عمومي و بعدا به تدريج در خانههاي تكتك شهروندان (و اكنون حتي در روستاها) ساخته شد. خزينهها رفته رفته منسوخ شدند و امروز تنها آنها را در حمامها و گرمابههاي قديمي كه تبديل به موزه يا محلي شدهاند، ميبينيم. نويسنده در اين كتاب به اين تحول و دشواريهاي آن ميپردازد.
تقويم در ايران
سرگذشت اجتماعي تقويم در ايران، نوشته زهره سروشفر، از مقدمهاي با عنوان «كدام تقويم؟» و سه فصل و بخشي با عنوان «به جاي نتيجهگيري» تشكيل ميشود. عناوين فصلهاي اين كتاب عبارتند از: 1. تقويم: ميان طبيعت و فرهنگ، 2. تقويم از آن كسي است كه قدرت از آن او است: تقويم به مثابه تاريخ، 3. تقويم را از آن خود كنيم: تقويم به مثابه حافظه و آرزو. تقويمها از قديميترين ابزارهاي زماني براي مشخص كردن فصول و ماهها و روزها هستند. نويسنده در اين كتاب سعي ميكند توضيحي براي تنوع و تكثر اشكال مختلف تقويمها ارايه كند و نشان بدهد كه اين تنوع از كجا ناشي شده، آيا همواره اين تنوع وجود داشته، در هر دورهاي چه موضوعي پيرامون تقويم اهميت داشته است؟ در فصل اول به مفهوم زمان از منظر فلسفي و اجتماعي پرداخته ميشود. فصل دوم رابطه حاكمان و قدرت با تقويم را مورد بحث قرار ميدهد. فصل سوم به رابطه مردم معمولي با تقويم اختصاص دارد و در نهايت فصل آخر به معرفي و توضيح تنوع تقويمها ميپردازد.