• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5566 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۵ شهريور

راهپيمايي شما درياچه را خشك‌تر مي‌كند!

اين گزارش، همه‌ چيز داشت، جز اينكه  در آخرش بفهميم، بالاخره درياچه  در زمان انجام تحقيقات در مقايسه با ۶۰ سال پيش، امروز چه وسعتي دارد و سطح آب آن در چه حدي از سطح همه آب‌هاي جهان ايستاده است. در كنار همين گزارش، مصاحبه‌اي كه روزنامه با جناب دكتر كلانتري انجام داده بود به سادگي استيصال همه كساني را كه به‌گونه‌اي نگران و دلمشغول درياچه اروميه هستند، نشان مي‌دهد. چيزي كه همه متوجه شده‌اند و ظاهرا به روي خودشان نمي‌آورند اين است كه هيچ راه‌حلي براي جلوگيري از خشك‌شدن درياچه ندارند و ايرادي ندارد كه براي حفظ ظاهر، اشخاص يا سازمان‌هايي را مورد شماتت قرار بدهند و همان داستان جاافتاده قديمي را تكرار كنند كه مي‌گفت: «من نبودم دستم بود، تقصير آستينم بود!»

ما نسل قديمي‌تر البته برخورد متفاوتي با مسائل ظاهرا غيرقابل حل تجربه كرده‌ايم، نسلي كه عمده‌ترين سرگرمي‌هايش نه غرق‌ شدن در انبوه مبادلات مجازي كه در طرح معماهاي كلامي، تصويري و هوش‌آزمايي خلاصه مي‌شد. نسلي ‌كه ياد گرفته است مسائل لاينحل را به نوعي معما بشمارد و راه‌حلي با همين برداشت بجويد. به عنوان همين نوشته نگاه مجددي بيندازيد! چه چيزي دستگيرتان مي‌شود؟ تقريبا هيچ! اما واقعيت اين است كه همه كساني كه در راهپيمايي اعتراض به خشك‌ شدن درياچه اروميه در اين روزهاي داغ تابستاني شركت مي‌كنند، وقتي خسته و كوفته به خانه برمي‌گردند، بايد دوش بگيرند و اين يعني مصرف شصت يا هفتاد ليتر از آبي كه پشت همان سد «بي‌رويه» انبار شده است! سدها «بي‌رويه» ساخته شده‌اند، چراكه مردم مصرف آب‌شان را «بي‌رويه» بالا برده‌اند. البته اين واژه تنها در جاهايي قابل استفاده است كه تامين يك ماده حياتي مانند آب در تنگناست، وگرنه هيچ ايرادي ندارد كه مردم هر وقت كه دل‌شان خواست، دوش بگيرند يا استخري وسط حياط‌شان بسازند و براي رفع التهاب به داخل آن شيرجه بروند. كاري كه همه دولت‌ها مي‌توانستند انجام بدهند، اما انجام ندادند اين بود كه اگر نمي‌توانند يا نمي‌شود عرضه آب را بيشتر كرد، لابد بايد روي كاستن از تقاضا متمركز مي‌شدند. آن‌وقت لازم نمي‌شد كه در مسير همه رودهاي منتهي به درياچه سد بزنند و آب از خانه‌ها و باغ‌هاي مردم سر در بياورد. بنابراين، امروز و در همه زمان‌ها راه‌حل خشك‌شدن درياچه اروميه اين است كه از مصرف «بي‌رويه» آب دست‌ برداريم و در نتيجه مردم را متقاعد كنيم كه مسير راهپيمايي‌هاي‌شان را به سمت سدهاي اطراف شهر كج كنند و دست در دست هم دريچه «سدهاي بي‌رويه» را باز كنند تا درياچه اروميه بار ديگر به رنگ كبود آسماني‌اش برگردد.

 

رويداد‌هاي شهري و رسانه‌ها

البته برخي مكان‌ها نيز به دليل وقوع رويدادهاي تاريخي و سياسي همچنان هويت رسانه‌اي را براي خود حفظ كرده‌اند هرچند كه آن رويدادها در تاريخ خاصي به وقوع پيوسته مثلا خيابان انقلاب و ميدان انقلاب خاطرات انقلاب اسلامي را در خود دارد و به عنوان رسانه اي پويا همچنان به مخاطبان خود اين پيام را  از انقلاب ارايه مي‌كند يا مكان‌هايي نظير ميدان بهارستان كه سابقه تجمعات سياسي براي انقلاب مشروطه را داشته‌اند و هنوز هم همچون رسانه عمل مي‌كنند و مكان را براي تاريخ خود مبدل به رسانه كرده‌اند چرا كه پيام را همچنان نشر مي‌دهند! يا رويدادهاي محله‌اي كه در مكان‌هاي مركزي محلات براي پيشواز عيد نوروز به صورت تجمع دستفروشان و بازارچه‌هاي محلي براي فروش كارهاي دستي زنان و .... ايجاد مي‌شود و گروه‌هاي مختلف مردم را در كنار هم قرار مي‌دهد و شكل خيابان را با توجه به برتري كاركردهاي عبوري آن تغيير مي‌دهد. يا رويدادهاي ايام محرم به خصوص دهه اول ماه محرم كه بخش‌هاي ميداني و خياباني شهر را به بستري براي وقوع رويدادهاي عزاداري مبدل مي‌كند و شهروندان را به سوي خود فرا مي‌خواند! هدف از بيان اين مثال‌ها باور ساختن نقش رويداد به عنوان رسانه‌اي كه در پيوستگي با مكان پيام ارسال مي‌كند، است. اگر رويداد را به عنوان رسانه شهري در نظر بگيريم كاركرد آن كمتر از تلويزيون‌هاي بزرگ مقياس ميادين يا بنرها و تابلوهاي بزرگ شهري نيست با يك تفاوت و آن ايجاد فرصت تعامل و اثرگذاري بر پيام! در واقع رويدادها همچون يك رسانه پيام‌هايي را براي مخاطب طراحي و منتقل مي‌كنند تا او را تحت‌تاثير قرار داده و وادار به واكنش كنند. چارچوبي كه اين رويدادهاي شهري براي پيام‌رساني اعم از فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي و سياسي و مذهبي و... تدارك مي‌بينند به عنوان پيام‌هاي شهري به مخاطبان منتقل مي‌شود! لذا وقتي با رويدادهاي شهري به خصوص محله‌اي روبه‌رو مي‌شويم پيام آن را به روشني درمي‌يابيم كه محله در حال گفت‌وگو و پيام‌رساني است و اين يعني زنده بودن محله و شهر و سرزندگي و مشاركت! لذا با تاكيد بر نقش رسانه‌اي رويدادها؛ مديريت شهري در همه شهرها بايد با تاكيد بيشتر براي طراحي رويدادهاي محله‌اي، نقش پيام‌رساني آن را مورد توجه قرار دهد و امكان بيشتري براي بروز و ظهور استعدادهاي محله‌اي و تعامل محله‌اي ايجاد كند و اين مهم فرصتي براي كنار هم قرار گرفتن مردم در بخش‌هاي سرگرمي و ... است.  رسانه پيام‌رسان است و رويداد‌ها نيز در نقش رسانه، پيام شهر را به شهروندان منتقل مي‌كند با هر مضموني كه داشته باشد از اين رسانه بيشتر استفاده كنيم كه منشأ خوبي براي حيات و سرزندگي شهري است!
1-https: //upk.guilan.ac.ir/article_3984_ac4f2bac0f1a17edbfdc48a62d016895.pdf

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون