• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5566 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۵ شهريور

وقتي زرتشتيان، يهوديان و مسيحيان از ايران مهاجرت كنند!

علي نيكويي

 اين روزها بحث مهاجرت داغ است، صدها مقاله و سخنراني از چرايي‌اش نشر و پخش مي‌شود و چه افسوس نامه‌هايي كه در باب مهاجرت نخبگان، پزشكان و سرمايه‌گذاران ايراني تحرير و بر زبان جاري مي‌گردد .بگذاريد من نيز در باب مهاجرت چند سطر سوگ‌نامه بنويسم! اما اين چاووشي براي رفتن نخبگان و ثروتمندان نيست! از مهاجرت اقليت‌هاي ديني ايران است.
در دهه اخير بحث مهاجرت اقليت‌هاي مذهبي ايراني از كشور با تشويق و كمك سازمان «هاياس» به شكل گسترده در حال رخ‌دادن است؛ «هاياس» در ظاهر يك سازمان خيريه ايالات متحده امريكا است كه در پاسخ به مهاجرت يهوديان از امپراتوري روسيه در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم تاسيس شده است. ازآنجاكه جمعيت پناهندگان يهودي در سال‌هاي اخير كم شده، هاياس منابع خود را معطوف كمك به همه‌گونه پناهنده و مهاجر اقليت مذهبي كرده است. در اين فرصت به تحليل اهداف سياسي اين سازمان يهودي - امريكايي در مورد علل تشويق و همواركردن مهاجرت اقليت‌هاي ديني ايراني از كشورشان نمي‌پردازيم؛ بلكه تنها به آن بخش از اين اتفاق نگاه مي‌كنيم كه شايد براي سازمان هاياس كمترين سود و براي ايران بيشترين زيان را دارد.  ايران علاوه بر كثرت جمعيتي مسلمان خود، مسكن و ماواي اديان بزرگ و كهنسالي است كه تاريخ سكونت ايشان در اين سرزمين به بلنداي تاريخ ايران باز مي‌گردد؛ پيروان چهار دين بزرگ مشتمل بر زردشتيان، يهوديان، مسيحيان و منداييان سده‌هاي متمادي در ايران زندگي نموده‌اند و تفكيك ايشان از سرزمين ايران و قرابت دادن آنها به هم‌كيشان‌شان در ساير سرزمين‌ها كاري بسيار دشوار و حتي مي‌توان گفت ناممكن است، زيرا آنها در طول هزاره‌هاي تاريخي در اين سرزمين زيسته‌اند و بخشي از هويت و باورهاي ايرانيان در اعصار مختلف تاريخي را در قالب باورهاي ديني و آييني حفظ و حراست نموده‌اند، در بهترين حالت ايشان را بايد يهوديان ايراني، زردشتيان ايراني، مسيحيان ايراني و منداييان ايراني ناميد.  يونسكو چيزي را كه همتا و هم‌ارزش با ميراث‌هاي فرهنگي ملموس [اشيايي چون سكه‌ها، بناهاي باستاني و نقاشي‌ها و مجسمه‌ها] مي‌داند، ميراث‌ فرهنگي ناملموس است كه تمركز عمده آن بر جنبه‌هاي ناملموس فرهنگ است.
ميراث فرهنگي ناملموس به معناي رسوم، بازنمايي‌ها، تجليات، دانش‌ها، مهارت‌ها و نيز ابزارها، اشيا، دست‌ساخته‌ها و فضاهاي فرهنگي مرتبط با آنها است كه جوامع، گروه‌ها و در بعضي از موارد، افراد به عنوان بخشي از ميراث‌فرهنگي خود مي‌شناسند. اين ميراث ‌فرهنگي ناملموس كه از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شود پيوسته توسط جوامع و گروه‌ها در پاسخ به محيط، تعامل با طبيعت و تاريخ‌شان بازآفريني مي‌شود و حس هويت و تداوم را براي‌شان به ارمغان مي‌آورد و بدين‌ترتيب احترام به تنوع فرهنگي و خلاقيت بشري را ترويج مي‌دهد.
 تجلي ميراث‌فرهنگي ناملموس مي‌تواند در موارد زير مشاهده گردد. 
1- آيين‌هاي شفاهي، شامل زبان به عنوان محمل ميراث‌فرهنگي ناملموس (آوازها، لالايي‌ها، آواهاي كار، متل‌ها، شعرخواني‌ها و...) 
2- هنرهاي اجرايي (موسيقي، رقص، نمايش سنتي، خيمه‌شب‌بازي، نمايش عروسكي، نقاشي، خوش‌نويسي، و...) 
3- آيين‌هاي اجتماعي، مراسم، مناسك و فستيوال‌ها (جشن‌ها، بازي‌ها، مراسم آييني، اعياد، و...) 
4- دانش و كردارهاي مربوط به طبيعت و جهان هستي (طب سنتي، معماري سنتي، نجوم سنتي، دانش‌ها و مهارت‌هاي سنتي بهره‌گيري از منابع انرژي، و...) 
5- صنعتگري سنتي (مهارت‌ها و فنون در حوزه‌هاي سفالگري، كاشي‌كاري، صنايع چوب، نساجي و...) 
با توجه ‌به تعاريف بالا از ميراث ناملموس فرهنگي و اهميت اقليت‌هاي ديني ايراني كه پاسداشت بخشي از فرهنگ ايراني را در قالب آيين‌ها و باورهاي ديني خود حفظ و تداوم مي‌دهند، مي‌توان انديشيد كه مهاجرت سيستماتيك ايشان چه ضايعه فرهنگي به كشور ايران وارد مي‌نمايد. از اين منظر خالي‌شدن ايران از جمعيت مسيحي، يهودي، زردشتي و مندايي همانند تخريب بخشي از تخت‌جمشيد دردآور است و مايه افسوس. ايرانشناس

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون