گروه ورزش
اواخر همين ماه، فصل جديد ليگ قهرمانان آسيا برگزار ميشود و تيمهاي پرسپوليس و سپاهان و نساجي سه نماينده از كشورمان در منطقه غرب قاره كهن به مصاف حريفان خود ميروند. در شرايطي كه تيمهاي كشورهاي عربي هزينههاي زيادي براي جذب ستارگان فوتبال دنيا متحمل شدند و زيرساختهايشان هر سال بهتر و مدرنتر از سال قبل است، در كشور ما چندان به تيمهاي ليگ برتري بها داده نميشود. در فوتبال ما پول بسيار زيادي بين بازيكنان و مربيان و دلالها دست به دست ميشود اما سوءمديريت و نداشتن برنامهريزي مناسب و از طرفي عدم درآمدزايي در فوتبالي كه دولت روي آن نظارت دارد، شرايط را به اينجا رسانده كه تيم بزرگي مثل استقلال به دليل بدهي از حضور در اين رقابتها كنار گذاشته ميشود يا پرسپوليس يك قطب بزرگ ديگر فوتبال ما هنوز نفرات كاملي براي شركت در مسابقات ندارد. همينطور شرايط و امكانات نساجي هم نسبت به رقيبان آسيايياش كه ديگر قابل بحث نيست و آنها مجبور شدند در شهر ديگري ميزبان رقبا باشند! اما در اين بين سپاهان تاحدودي وضعيت بهتري دارد كه آنها هم به لطف و حمايت كارخانه فولاد است كه تا حالا سرپا ماندهاند! براي بررسي وضعيت تيمهايمان در بازيهاي ليگ قهرمانان آسيا با مسعود اقبالي مدرس و كارشناس فوتبال تماس گرفتيم. شرايط زيرساختها در فوتبال ما به قدري بههم ريخته است كه اقبالي در پاسخ به هر سوال خبرنگار «اعتماد» گريزي به اين وضعيت نامطلوب ميزد!
در ادامه ماحصل اين گپ و گفت را ميخوانيد.
كمكم آماده شروع بازيهاي ليگ قهرمانان آسيا ميشويم. توصيف شما از بازيهاي
پيش رو چيست؟
اگر بخواهيم بين تيمهاي ايراني با ديگر تيمهاي آسيايي مقايسهاي داشته باشيم ما در شرايط خوبي قرار نداريم؛ باتوجه به كيفيت فوتبال كشورمان. در هر گروه كه نگاه كنيم حداقل يك تيم قدرتمند در كنار تيمهاي ما هستند. در تيمهاي اماراتي و قطري و عربستاني بازيكنان تاثيرگذار زيادي هستند. از تيمهاي خوب كشورهاي شرق آسيا كه بگذريم غرب آسيا هم با حضور بازيكناني مثل نيمار و رونالدو و... نشان دادند كه در حال هزينههاي زيادي هستند براي ايجاد انگيزه و ارتقاي سطحشان. در صنعت فوتبال چنين چيزي انجام ميشود و به نفع فوتبال آن مملكت است اما در ايران چنين امكاناتي نداريم و زيرساختها مشكل دارد و سرمايهگذاري نميكنيم و از نيروهاي متخصص هم استفاده نميكنيم و با فوتبال پايه هم كار نميكنيم در نتيجه دستاوردمان همين است. باد بكاريد توفان درو ميكنيد!
در بين سه نماينده ايران شرايط كدام تيم را بهتر ميدانيد؟
پرسپوليس بايد مقابل النصر بازي كند كه نه فقط رونالدو را دارد بلكه فوتبال آنها دگرگون شده و بچههاي عربزبان هم الان فوتبال را صحيح بازي ميكنند و با برنامه هستند. نساجي كه هيچ! در دور اول اوت ميشود! پرسپوليس و سپاهان شايد صعود كنند اما در دوره بعدي اينها جايگاهي ندارند چون ديگر تيمها بسيار قدرتمند شده و روي آنها كار شده است. هم بازيكن بزرگ ميگيرند و هم بازيكنان خودشان را آماده ميكنند. ژاپن و كره را ديديد كه در جام جهاني چقدر خوب كار كردند و استراليا هم جايگاه خاص خودش را دارد و اينها تيمهاي بزرگي دارند و من شخصا هيچ شانسي براي تيمهايمان قائل نيستم!
اعتقاد داريد شرايط ما از سخت هم سختتر است؟
فوتبال ما را ببينيد! هيچگونه برنامهريزي نيست. به عنوان يك كارشناس بخواهم تحليل دقيقي داشته باشم يك دفترچه پر ميشود! در كار دفاعي و تهاجمي رندمي يا براساس تجربه غيراستاندارد و خلاقيت كار ميكنيم. مربيان با اين بچهها چه كار ميكنند؟ بچهها به بلوغ تاكتيكي رسيدند كه درك متقابلي داشتند؟ من چنين چيزي در فوتبال نميبينم. شما تمام تيمهاي اماراتي و قطري و عربستاني را ببينيد. اينها فوتبال را صحيح بازي ميكنند. شايد تكتك بازيكنان قدرتمند نباشند اما كار تيمي را درك ميكنند و نظم و ديسيپلين خاصي دارند اما در فوتبال ما نميبينيم.
در فوتبال ما هوادار نقش تعيينكنندهاي دارد. به عنوان مثال پرسپوليس خيلي به هوادارانش متكي است اما در بازيهايي كه ميزبان است احتمالا نميتوانند از تمام ظرفيت استاديوم استفاده كنند.
خب اين وضعيت استاديوم ما است. وقتي نيمار و رونالدو ميگويند نميآييم اين خيلي بد است. از لحاظ جامعهشناسي و روانشناسي وقتي بررسي كنيم متوجه ميشويم چقدر زشت است كه بازيكن بگويد به آن استاديوم نميآيم حالا به هر دليلي! خب ببينيد اين وضعيت استاديوم ما است كه درست ۱۰ روز مانده به مسابقات ميآيند حالا به چه دليلي خرابش ميكنند. ما هنوز نتوانستيم يك استاديوم استاندارد داشته باشيم و اين براي ورزش ما بد است و بازتاب بدي در دنيا دارد و درنتيجه فيفا و ايافسي تصميماتي ميگيرند كه به ضرر فوتبال ما است.
۶۰ سال است كه يك استاديوم آزادي داريم و حالا فكر ترميمش افتادند!
مشكل فقط استاديوم نيست! مثلا خيليها اعتقاد دارند پرسپوليس مهاجم ميخواهد. نظر شما هم همين است؟
همانطور كه تراكتور مقابل ۸۰ هزار تماشاگر باخت ثابت شده تماشاگران در دنيا ديگر چندان تاثيري ندارند و پارامترهاي تيمسازي مهم است. محركهاي خارجي و داور و زمين و... زياد تاثير ندارند، مخصوصا وقتي فوتبال را بلد باشيم. حالا پرسپوليس هم همينطور. اگر ۱۰۰ هزار هوادار هم بيايند براي اين تيم بيشتر جنبه عاطفي دارد و منطقي پشت آن نيست. منطق زماني وجود دارد كه اگر بازيكنيخوب بازي نكرد آن بازيكن را تشويق نكنند يا اگر مربي نتيجه نگيرد بايد جواب پس بدهد يا مديريت مشكل پيدا ميكند با تيم و نميتواند سياستهاي باشگاه را درست انجام دهد بايد طرد شود! در دنيا همين است و چون تماشاگران سهامدار هستند نظراتشان تاثيرگذار است. حالا شما برويد ببينيد بازيكن ايراني ۲۰ يا ۱۵ ميليارد پول گرفته؛ آمار بگيريد بازيكنان تيمهاي بزرگ ما مثل سپاهان و پرسپوليس اگر اين تيمها وقتي صاحب توپ شدند و در زمين حريف و تحت فشار چهار تا پاس سالم به هم دادند من از كار خودم استعفا ميدهم!
بعضيها ميگويند با غيرت و تعصب بازيكنان ميتوانيم از پس ستارگان تيمهاي عربي بربياييم. شما قبول داريد؟
تعصب و غيرت اصلا در فوتبال معني ندارد، پشت تعصب و غيرت بايد علم و دانش باشد. وقتي علم نباشد و مديريت اشتباه است، تعصب معنا ندارد. اين فقط يك شعار است، شعاري غلطانداز و براي انحراف اذهان!
در مجموع شانس كدام تيم را بيشتر ميدانيد؟
پرسپوليس و سپاهان كه هم حمايت مردمي ميشوند و هم پول خوبي ميگيرند. يحيي شاگرد من بوده و تاحدودي تجربه خوبي دارد اما وقتي ابزار را نداريد و وقتي تنش و درگيري است، چه تنشهاي فني و چه تنشهاي اجتماعي و چه تنشهاي فرهنگي و رواني كه وجود دارد اصولا مربي نميتواند كار خودش را درست انجام دهد.