• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5569 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۸ شهريور

حفره‌اي عميق در آموزش موسيقي

فيروزه نوايي*

در اين نوشتار مي‌خواهم درباره خانم دكتر آذين موحد و اثرات ايشان در جامعه موسيقايي ايران و به خصوص فلوت بگويم. اگر ايشان نبودند، شايد ما و هيچ‌كدام از عزيزاني كه در حال حاضر در كر فلوت تهران، فلوت مي‌زنند، اصلا حضور نداشتند يا دچار مشكلات زيادي مي‌شدند. چند سال پيش تصميم گرفتم قبل از اينكه ديگر نتوانم ساز بزنم به ايران برگردم و فعاليت هنري داشته باشم؛ اولين كسي كه من را با آغوش باز پذيرفت، خانم موحد بودند. ايشان مرا به منزل‌شان دعوت كردند، با شاگردان‌شان آشنا كردند و همان‌جا آنقدر نظر لطف داشتند و عاشق اين كار بودند كه بچه‌ها را توسط موسيقي باهم يكي و يك‌صدا كنيم و كمك كردند كه ساختاري براي رقابت سالم بين بچه‌ها ايجاد كنيم.
روزهاي اول خيلي سخت بود و مستلزم اين بود كه كارها انجام شود، معلمان مختلف به خاطر رقابت‌هاي ناسالمي كه بين هم داشتند، باعث شده بودند كه شاگردان‌شان هم از يكديگر دل‌چركين شوند و نتوانند با هم كار كنند ولي من، خانم دكتر موحد و همسرم آقاي سعيد تقدسي هيچگاه دست‌هاي‌مان را از هم جدا نكرديم و به اين امر واقف بوديم كه روزي موفق مي‌شويم و زماني كه اين همكاري را داشتيم و به دوستي بين بچه‌ها كمك مي‌كرديم، با وجود اينكه در آن زمان در سطح دنيا گروه‌هاي كر فلوت به اندازه و سطحي كه امروز هست، وجود نداشت. در واقع ما جزو اولين‌ها بوديم و با كمك خانم موحد كه دورادور مراقب ما بودند، هميشه توانستيم قدم‌هاي مثبت ‌برداريم. ايشان بسيار دلسوز بچه‌ها بودند و علاوه بر داشتن سمت رياست دانشگاه، از درآمد خود ساختمان را بازسازي كرده و اتاق‌هاي تمرين را درست كرده بودند. 
دكتر موحد هميشه پشتيبان بچه‌ها بودند به‌طوري كه بايد يك پداگوژ واقعي باشد، يعني پداگوژ و معلمي كه هميشه قسمش را در دل خودش مي‌خورد كه مي‌خواهد به جوان‌ترها كمك كند، نمي‌تواند فقط باز و بسته كردن سوراخ ساز را به شاگرد خود ياد دهد. بايد بچه‌ها را حرفه‌اي و اجتماعي بار بياورد. به خصوص كه در اطراف ما از لحاظ شرايط اجتماعي هنرجويان، محروميت‌هاي زيادي داشتند و كمتر با دنيا و تدريس‌هايي كه در دنيا اتفاق مي‌افتاد، آشنا بودند. به نظر من خانم موحد نه فقط به فلوت بلكه به خيلي از سازها كمك كردند. من بارها شاهد بودم وقتي كه بچه‌ها كلارينت يا تُرومپِت مي‌زدند، به خاطر اينكه معلم خوبي در دسترس آنها نبود برخي فنون موسيقي را از خانم دكتر موحد ياد مي‌گرفتند؛ اينكه چطور فرازبندي و جمله‌بندي كنند يا اينكه چطور فرازها را درست كنند. خانم دكتر موحد يكي از انسان‌هاي پاك و خوبي هستند كه زندگي خود را در اين راه گذاشتند و هميشه شاگردان‌شان مثل خانواده ايشان بودند. قلب بسيار مهربان و شخصيت فعال‌شان هميشه باعث اين بود كه بچه‌ها به فكر راهكار و چاره‌اي باشند براي اينكه دست به دست هم بتوانند حداقل در دانشگاه و جاهايي كه به موسيقي و فلوت ربط داشت توانايي‌هاي خود را گسترش دهند و كارهايي انجام دهند كه باعث رشدشان شود.
من و خانم موحد عقيده داريم كه بايد از خودمان شروع كنيم و دايره دورمان را فهميده پرورش دهيم طوري كه بفهمند چه چيز خوب و چه چيز بد است، چه چيز خيانت و چه چيز درستكاري است، وجدان موسيقايي را بپرورانيم و آن را در انسان‌ها بيدار نگه داريم.
اينها به خودي خود قدم‌هاي بزرگي هستند كه در موقعيت سخت اين روزها كه از نظر روحي، رواني و اجتماعي و... فشارهايي روي افراد هست، حداقل ما بتوانيم قلب جوانان خود را با موسيقي كه صدا‌ي خداست، در انسان‌ها پرورش دهيم و يكي از اساسي‌ترين پايه‌هاي اين مساله در 30 سال گذشته بدون ترديد ايشان بودند.
ده، دوازده سال پيش كه من با ايشان در ايران آشنا شدم، فهميدم كه بيست سالي است كه از امريكا برگشته‌اند و در حالي كه مي‌توانستند در آنجا بمانند و فعاليت هنري خود را داشته باشند ولي به ايران برگشته و از يك جاي كوچك و معمولي شروع به تدريس كرده‌اند و اين قابليت ايشان بود كه خودشان را به سطح دانشگاه رساندند و تا رياست دانشكده هم پيش رفتند.
و من مي‌دانم چقدر سخت است كه شخصي به عنوان يك بانو در ايران بخواهد تمام مسائل ديگر را هم در نظر نگه دارد ولي پله‌هاي ترقي را بالا برود. همه اينها قابل ستايشند. به عنوان يك موزيسين مي‌گويم كه اگر در ايران فقط چند نفر مثل خانم موحد داشتيم، كشورمان از نظر موسيقايي جايگاه بسيار بهتري در جهان داشت. متاسفانه همانطور كه در هر جا و هر صنفي چاپلوسي و غيرحرفه‌اي رفتار كردن وجود دارد، در زمينه موسيقي ‌هم هستند كه به دليل نبود رقابت سالم، نگاه درست و حرفه‌اي به دكتر موحد نداشتند و هميشه مي‌خواستند كه ايشان نباشند. به نظر من، مسوولان مربوطه كه در ستيز با موسيقي نيستند و كساني كه موسيقي براي آنها مهم است بر اين امر واقفند كه اگر خانم موحد نباشند، حفره عميقي به وجود مي‌آيد كه همه در آن حفره مي‌افتند و معلوم نيست چقدر طول بكشد كه دوباره به نقطه‌اي كه اكنون هستيم، برسيم. وجود خانم موحد و امثال ايشان از همه نظر براي كشور ايران و جوانان و دانشجويان مهم است.
* فلوتيست و مدير كر فلوت تهران 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون