• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۴ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5570 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۹ شهريور

يادداشتي بر «مريخي» رمان كوتاه فرهاد كشوري

سوءتفاهم‌هاي ادبي به روايت رمان‌نويس

حسن فريدي

رمان كوتاه «مريخي»، روايت زندگي مهرداد بهرامي 39 ساله و نامزد او پروانه 36 ساله است. رماني كه از زبان اول ‌شخص روايت مي‌شود. راوي - كه همان مهرداد است- به طعنه و طنز خودش را مريخي معرفي مي‌كند. چون فكر مي‌كند كسي زبان و حال و روز او را درك نمي‌كند. مهرداد به داستان‌نويسي علاقه‌مند است ولي تا به حال داستاني ننوشته است. 
اگر هم نوشته، منتشر نكرده است. دوستي دارد به نام غلامي. غلامي او را با شخص پرمدعايي به نام باقري كه كلاس داستان‌نويسي دارد، آشنا مي‌كند. باقري گفته است كه آثار من را پس از مرگم چاپ كنيد.
 بعد از اينكه راوي، دو بار استاد باقري را مي‌بيند، باقري تصادف مي‌كند و مي‌ميرد. وقتي كه به خانه باقري مي‌روند تا گاوصندوق او را جلو خانواده و شاگردانش باز كنند، با صحنه غيرقابل باوري روبرو مي‌شوند.
 غلامي كه به نوعي از مريدان استاد باقري است و هر روز از آثار مشعشع سوررئاليستي و رئاليسم جادويي استاد گفته، سه دفتر 200 برگ از توي گاو صندوق بيرون مي‌آورد كه هر سه سفيد است و كلمه‌اي در آنها نوشته نشده است. 
غلامي كه اين‌همه استاداستاد مي‌كرد و كارهاي باقري را تحسين و تمجيد مي‌كرد، حالا نمي‌داند چه كار بايد بكند. خانواده باقري و شاگردان او به غلامي مشكوك مي‌شوند و نگرانند كه نكند توسط او سرقت ادبي صورت گرفته است. او هم كه به‌دنبال شريك جرم مي‌گردد! چه كسي بهتر از مهرداد بهرامي؟
داستان كه با رگه‌هايي از طنز مليح نوشته شده است. درونمايه‌هاي ديگري هم دارد؛ مثل تفاوت بين شخصيت قصه‌ها و شخصيت‌هاي داستاني كه شخصيت قصه، بدونِ رابطه علت و معلولي در هر زمان و هر مكان مي‌تواند حاضر شود و هر كار محيرالعقول را انجام بدهد؛ در صورتي كه شخصيت داستاني اينگونه نيست و حتما بايد اعمال و كارهاي او بر اساس منطق خاص و قول و قرار نا نوشته‌اي كه نويسنده- راوي با مخاطب مي‌بندد، دنبال شود تا براي مخاطب باورپذير باشد.
از متن كتاب: 
«پروانه گفت: فكر مي‌كني هيچ رماني ننوشته بود؟»
گفتم:« نه؛ اگر نوشته بود شلوار ماركز و يوسا و فوئنتس را از پاي‌شان در مي‌آورد.»
غلامي گفت: «هي منم منم مي‌كرد. من هم اشتباه كردم و فريبش را خوردم.»
گفتم:« ببين، عرصه كارهاي ادبي ميزي به وسعت دنيا دارد. هر كس كتابي به چاپ مي‌رساند، آن را روي ميز مي‌گذارد. تو مي‌خواستي باقري را با هيچ و پوچ و با زبان‌بازي بياوري پشت اين ميز. حالا هم مسوول و جوابگويش خودت هستي.»
رمان كوتاه «مريخي» را نشر نيماژ منتشر كرده است.
از ديگر نكاتي كه مي‌توان در مورد رمان «مريخي» فرهاد كشوري به آن اشاره كرد، واقع‌نمايي او در ارتباط با نشان دادن زيست پردردسر نويسنده‌اي است كه براي اجراي آنچه در ذهن دارد با مشكلاتي به ظاهر ساده اما بسيار آزاردهنده روبه‌رو است. تمهيدي كه او براي نشان دادن اين وضعيت به كار بسته، از اين قرار است: راوي در خانه نشسته، مي‌خواهد پشت ميزش بنشيند و مشغول كارش يعني خواندن يا نوشتن داستان شود؛ اما مدام زنگ خانه يا زنگ تلفن، مثل خروس بي‌محل به صدا درمي‌آيد و تمركزش را به‌هم مي‌ريزد و از كار دورش مي‌كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون