سيد حسن خميني در ديدار دبيركل و اعضاي شوراي مركزي حزب اعتماد ملي
درد اصلي جامعه «درد اقتصادي» است
بدون يك دولت با پشتوانه عميق مردمي، امكان عبور از بحرانها وجود ندارد
رفتن به سمت هستههاي متصلب و جمعهاي محدود، راهحل نيست
«رفتن به سمت هستههاي متصلب و جمعهاي محدود، راهحل نيست»؛ اين عبارات بخشي از محتواي مهمي است كه يادگار امام(ره) در ديدار با دبير كل و اعضاي شوراي مركزي حزب اعتماد ملي بيان كرده تا توجه اعضاي اين حزب و مخاطبان را به اهميت استفاده از تكثر و جمعگرايي جلب كند؛ موضوعي كه به نظر ميرسد جامعه ايراني، امروز بيش از هر عامل ديگري براي دستيابي به رشد مستمر و پايدار به آن نياز دارد. بر اين اساس است كه سيد حسن خميني در ديدار دبيركل و اعضاي شوراي مركزي حزب اعتماد ملي تاكيد ميكند: در تمام دورههايي كه ما توانستهايم قاطبه جامعه را با دولت يا تفكري همراه كنيم، آن دولت توانسته از موضع بسيار عزتمندانه با دنيا مواجه شود و با مذاكره مشكل خود را حل كند يا حداقل آن را تقليل بدهد. توجه كنيد! نميخواهم بگويم اگر فردي كه مورد اقبال اكثريت بود با سياستهاي غلط هم به موفقيت ميرسد؛ بلكه تفكر صحيح در كنار همراهي مردم. وقتي انقلاب پديد آمد، در دهه 60 همه جوانها سر كار آمدند و طبيعتا اشتباهات زيادي هم كردند؛ ديكته نانوشته غلط ندارد. ولي چون جامعه همراه بوده، از مسائل عبور كردهايم.
يادگار امام با تاكيد بر اينكه امروز بيترديد درد اصلي جامعه «درد اقتصادي» است، گفت: راهحل مشكلات در حوزههاي اقتصاد، تحريم و بقيه موارد از مسير سياست داخلي كشور ميگذرد. تا وقتي يك دولت با پشتوانه عميق مردمي و حمايت قوي طبقات محروم و متوسط، و مورد اعتماد شهرهاي بزرگ و روستاها نداشته باشيد، امكان عبور از اين بحران وجود ندارد. رفتن به سمت هستههاي متصلب و جمعهاي محدود، راهحل نيست، بلكه بيشتر مشكلآفرين است.
سيد حسن خميني در ديدار با دبيركل و اعضاي شوراي مركزي حزب اعتمادملي، در ابتداي سخنان خود گفت: جا دارد از حجتالاسلام والمسلمين كروبي ياد و براي استخلاص ايشان دعا كنيم و از خداوند بخواهيم تدبير عاقلانهاي را بر اهل اين مساله حاكم كند تا اين مساله هم به گشايش ختم شود.
يادگار امام سپس به «درد مشترك» و مهمترين مشكل جامعه پرداخت و اظهار كرد: امروز بيترديد درد اصلي جامعه «درد اقتصادي» است؛ همه دلشان براي اين مشكل ميسوزد و حتي متصديان امر نيز وجود آن را كتمان نميكنند. افت توليد ناخالص داخلي كشور و سرانه خانوارها نسبت به كشورهاي همسايه، رشد پايين سرمايهگذاري، استهلاك بالا و... از جمله اين مشكلات كشور است.
حال اقتصادي جامعه خوب نيست
وي با بيان اينكه در مجموع حال اقتصادي جامعه خوب نيست و اين خيلي هم واقعيت غريبي نيست، افزود: اين مشكل از زندگي تكتك افراد شروع ميشود. كافي است مسوولان پاي خود را از خانه بيرون بگذارند؛ با هر كسي كه مواجه شوند، اين مصيبت و مشكل را لمس خواهند كرد. البته آنها ميگويند جلو رشد تورم گرفته شده و ما اميدواريم انشاءالله به سمت تصحيح هم پيش برود. چون هر دولتي كه بر سر كار ميآيد، از رفيقهاي ما باشد يا نباشد فرقي نميكند، بايد كمك كرد تا درد جامعه را كم كند. لذا تحليل وضعيت به معناي اين نيست كه زحمت كسي ناديده گرفته شود يا احيانا كمك نشود به اينكه آن فرد مشكلات را حل كند.
سيد حسن خميني يادآور شد: برخي از كشورهاي حاشيه ما هم با شتاب بسيار بالايي به سمت توسعه ميروند كه اين آينده مشكلدارتري را ايجاد ميكند. شايد متن جامعه خودش را با كشورهاي دورتر مقايسه نكند، بلكه با همسايگانش مقايسه ميكند و شتاب پيشرفت در آنها را در قياس با كندي كشور ما در اين زمينه، تحمل نميكند. مردم اين درد را از چشم حاكميت ميبينند كه تا حدي هم درست است. اين قياس، دردي است كه هست و در آينده ممكن است بيشتر شود و به سبب چشماندازي كه وجود دارد، يكي از آثار آن پديده مهاجرت خواهد بود كه واقعيت بسيار تلخي است كه در كشور وجود دارد.
وي با تاكيد بر اينكه بيشتر بايد به علت بروز فقر، تبعيض، فساد و... پرداخت، بخش زيادي از اين مشكلات را ناشي از تحريمها دانست و گفت: البته بيمديريتي، مديريت سوء و توجه نكردن به ظرفيتهاي داخلي حتما نقش دارد. ولي يكي از عوامل مهم آن، عدمالنفعي است كه ما در ارتباط با دنيا داريم. بخشي از اين امر به خاطر تحريمهاي سنگين است. البته دشمني آنها هم از سالهاي اول انقلاب بوده، اما در دوره آقاي ترامپ بيشتر شده و امروز آثار تحريمهاي به تعبير خودشان «كمرشكن» و طاقتفرسايي كه ميخواستند بر كشور ايجاد كنند، در بخشهاي مختلف لمس ميشود.
يادگار امام تاكيد كرد: بحث مهم اين است كه راه عبور از اين وضعيت، يعني سياست خارجي مشكلدار ما و حتي وضع مشكلات داخلي مديريتي ما چيست؟ يعني آيا راه آن به تعبير امروزيها «خالصسازي» و «يكدست شدن حاكميت» است؟ طبيعتا كشوري كه درصد بالايي از درآمدش وابسته به نفت است، اگر نفتش فروش نرود جيبش بيپول ميشود. وقتي نفت فروش نرود، سرمايهگذاري صورت نميگيرد و مشكل اشتغال پديد ميآيد.
وي افزود: من فكر ميكنم راه هركدام اينها از مسير سياست داخلي ما ميگذرد. يعني راهحل مشكلات در حوزههاي اقتصاد، تحريم و بقيه موارد از مسير سياست داخلي كشور ميگذرد. تا وقتي يك دولت با پشتوانه عميق مردمي و حمايت قوي طبقات محروم و متوسط و مورد اعتماد شهرهاي بزرگ و روستاها نداشته باشيد، امكان عبور از اين بحران وجود ندارد. رفتن به سمت هستههاي متصلب و جمعهاي محدود، راهحل نيست، بلكه بيشتر مشكلآفرين است.
سيد حسن خميني يادآور شد: در تمام دورههايي كه ما توانستهايم قاطبه جامعه را با دولت يا تفكري همراه كنيم، آن دولت توانسته از موضع بسيار عزتمندانه با دنيا مواجه شود و با مذاكره مشكل خود را حل كند يا حداقل آن را تقليل بدهد. توجه كنيد! نميخواهم بگويم اگر فردي كه مورد اقبال اكثريت بود با سياستهاي غلط هم به موفقيت ميرسد؛ بلكه تفكر صحيح در كنار همراهي مردم. وقتي انقلاب كه پديد آمده، در دهه 60 همه جوانها سر كار آمدند و طبيعتا اشتباهات زيادي هم كردند؛ ديكته نانوشته غلط ندارد. ولي چون جامعه همراه بوده، از مسائل عبور كردهايم.
وي ادامه داد: در جايي كه جامعه همراه نباشد، فضا به سمت لختي و سكون ميرود، مبارزه منفي اتفاق ميافتد، تقابل صورت ميگيرد، يا يك يأس بسيار سنگيني حاصل ميشود. در مسائل اجتماعي، «يأس» معادل «مقابله» است. در چنين شرايطي مبارزات و هستههايي شكل ميگيرد؛ البته امروز ديگر دوره مبارزه چريكي در دنيا گذشته است. اما وقتي يأس و نااميدي پيش بيايد، حتي زمينه براي يارگيري مبارزات خشونتآميز و قهرآميز هم بالا ميرود. كساني كه ميخواهند از اين نمد كلاهي براي خودشان بدوزند هم پيدا ميشوند و از لشكر فقرا، مايوسان، نااميدها و قهركردهها يارگيري ميكنند. براي پيشگيري از بروز چنين وضعي، بايد افراد شكستخوردهاي كه هيچ چشماندازي براي حركت ندارند را فهم كرد چرا كه آنها از جايي دلگير شدهاند.
امام تعبير زيبايي دارند كه ميگويند، «حرف مرد دو تا است». هيچ لزومي ندارد كه اگر انسان راهي رفت و اشتباه بود، آن را ادامه بدهد؛ بلكه بايد شجاعانه برگردد و بگويد اين راه اشتباه بود.
وي با تاكيد بر اينكه مشكل اصلي اقتصادي است، اظهار داشت: بخشي از راه آن مديريتي و بخش زيادي سياست خارجي است ولي راهحل همين دو امر نيز از سياست داخلي ميگذرد. به همين جهت چارهاي جز اين نداريم كه سياست داخلي را تصحيح كنيم. دليل غلط بودن يك سياست نتايج آن است؛ اگر نتيجه خوبي نداشت، غلط است. سيد حسن خميني گفت: بعضي نخبگان در جمع احزاب حضور مييابند و بعضي هم در انجياوها. برخي هم به صورت فردي راه خود را ميروند. اما هركسي كه صاحب تريبون است و توان صحبت خودش را دارد، بايد يك سوال بسيار مهمي را پاسخ بدهد.
وي در تشريح اين پرسش ابتدا با تاكيد بر اينكه در سياست داخلي، اگر براندازي هدف نباشد، مسيري جز انتخابات وجود ندارد، گفت: دو سوال بسيار مهم پيش روي امر انتخابات است. اولين سوال مهم اين است كه آيا بين شخص «الف» و «ب» اگر بالاي سر دولت يا حكومت قرار بگيرند، تفاوتي وجود دارد؟ امروز يأس بسيار زيادي كه در جامعه هست، ناشي از اين است كه اين سوال بهطور پررنگ پاسخ داده نشده است؛ همه بايد اين سوال را پاسخ دهند. چون بعضا برخي از ما از روي عصبانيت يا از روي تحليلهايي، ميگوييم فرقي نميكند.
مهاجرت نخبگان از نتايج وحشتناك لطمه به استقلال دانشگاه و دانشجوست
يادگار امام به ذكر مثالي از شرايط روز پرداخت و با اشاره به اينكه در دانشگاهها امروز با مساله بسيار زشت اخراجها مواجه هستيم، افزود: البته من چندان از وسعت اين امر آگاه نيستم، ولي مقدار كم هم در اين مهم نميتواند مورد قبول باشد. استقلال دانشگاه و دانشجو از اموري است كه اگر خداي نكرده مورد لطمه قرار گيرد ضررهاي بسيار براي كشور پديد ميآورد و يكي از نتايج وحشتناك اين اتفاق مهاجرت نخبگان است كه بيترديد سنگينترين آسيب را به كشور وارد ميسازد و همچنين باعث دميدن روح يأس و ركود علمي و فرهنگي ميشود.
سيد حسن خميني سپس ادامه داد: فرض كنيم من و شما فردا به عنوان دو انسان عادي ميخواهيم در صندوق راي بيندازيم. اگر بگويند هيچ فرقي بين «الف» و آقاي «ب» نيست، چرا راي بدهم؟! معروف بود كه در امريكا ميزان مشاركت در مواردي پايين بود، چون بيشتر زندگي آنها با شهرداريها و شوراهاي ايالتي است و انتخابات رياستجمهوري فرقي براي آنها ندارد. البته در انتخابات بين بايدن و ترامپ مشاركت بالا گرفت. در انتخابات تركيه نيز كه بيش از 90 درصد مشاركت وجود داشت، به دليل تفاوت بين اردوغان و رقيبش بود.
گروهي انتخابات را مثل راهپيمايي ميبينند
وي تاكيد كرد: هر قدر اين ميزان فرق عميقتر باشد، طبيعتا جامعه اقبال بيشتري به انتخابات پيدا ميكند. البته هميشه گروهي هستند كه ممكن است، بگويند راي ما تقويت جمهوري اسلامي و نظام اسلامي است و اگر براي افراد هيچ فرقي هم نكند، انتخابات را مثل راهپيمايي ميبينند؛ يعني در حقيقت ميخواهند شركت كنند تا اصل نظام تقويت شود. ولي بخش بزرگي از جامعه انتخابات را براي خودشان و زندگي خودشان ميخواهند. چرا انتخابات شوراها معمولا پررنگ است؟ به خاطر اينكه در زندگي آنها تاثير دارد.
سيد حسن خميني افزود: البته ممكن است همه بگويند، «بين افراد درصدي از تفاوت وجود دارد، ولي اين درصد اصلا مهم نيست». اما سوال اينجاست كه راه جايگزين چيست؟ آنها ممكن است بگويند راه جايگزين، برداشتن اصل سيستم است كه البته نه ممكن است و نه راه درستي است.
وي اظهار داشت: به تعبيري انتخابات مثل عروسي برادر است؛ آدم ميتواند نرود، ولي براي نرفتن هم بايد دليل داشته باشد! اگر بگويد نميآيم، گام بعدي چيست؟! اما اين بخشي از ماجرا است؛ بخش دوم ماجرا اين است كه آيا امكان رقابت اين دو تفكر فراهم است؟! واقعا در پيدايش يأس، سهم بزرگي متعلق به عملكرد بسيار غلط در دورههاي قبل است.
يادگار امام تاكيد كرد: اگر ميخواهيم عزتمندانه، كمهزينه و از راههاي ممكن، از بحران اقتصادي عبور كنيم، راه آن اين است كه در سياست خارجي هرچه بيشتر متكي به مردم باشيم. شرط آن نيز چنين است كه در سياست داخلي هرچه بيشتر قدرتهاي مردمي سر كار بيايند. يك انتخابات بسيار قدرتمند با پشتوانه راي بالا، مثل رودخانهاي است كه همهچيز را ميشورد و تمام مشكلات را حل ميكند. در تاريخ ايران هركدام از انتخاباتهاي با شكوه كه آمده، همه غربيها را به تواضع وا داشته است.
وي يادآور شد: انتخابات 1392 حكومت امريكا را كه در خيال خود به سمت براندازي رفته بود، پاي ميز مذاكره نشاند. اين داستان مهمي است كه بايد ببينيم و البته يادمان باشد كه سياست داخلي وابسته به «امكان رقابت» است؛ امكان رقابت رقبايي كه با هم فرق ميكنند و از ديد مردم در صورت حضور هركدام از آنها زندگيشان فرق ميكند. البته ممكن است بنده بگويم زيد خوب است و شما بگوييد عمرو خوب است؛ مهم نيست. بلكه مهم اين است كه هم زيد و هم عمرو امكان حضور در رقابت را داشته باشند. به خصوص اينكه جامعه ما فهيم است، ميتواند تصميم بگيرد و قبيلهاي نيست و حساسيتهاي قومي و قبيلهاي در سطح كلان ملي ما وجود ندارد؛ پس اگر نخبگان نتوانند جامعه را قانع كنند كه بين زيد و عمرو فرق هست، انتخابات بيمعنا است.
سيد حسن خميني اظهار داشت: اگر همه فيلترها را هم برداريد، ممكن است جامعه به اين نتيجه برسد كه فرقي بين گزينهها نيست؛ مثل عراق كه انتخابات با حدود 30 درصد مشاركت انجام شد، در حالي كه هيچ فيلتري هم وجود ندارد. حتي رهبران مذهبي عراق هم تقريبا گفتند شركت در انتخابات واجب است. اما يك يأسي در ميان همه كنشگران سياسي آنجا ايجاد شد. آن روزي كه مردم احساس كنند همه نخبگان هيچ فرقي باهم نميكنند، روز بسيار بدي است و اصلا هيچ چشماندازي براي آن ملت وجود ندارد. وي نكته دوم در بحث انتخابات را امكان حضور كساني دانست كه باهم فرق ميكنند و افزود: نفس اينكه مردم بتوانند اين تغيير را انجام بدهند به نفع كلان جمهوري اسلامي و كشور است. يادگار امام در پايان خطاب به اعضاي شوراي مركزي حزب اعتماد ملي، با بيان اينكه ميدانيد كار سياسي، عملي جمعي است، گفت: به نظر من، دوستان ارتباط خود را با جبههاي كه تاكنون در آن بودند، محكم نگه دارند. كار سياسي، فردي نيست. يك به علاوه يك در رياضي دو ميشود، ولي در كار سياسي ممكن است صفر شود، ممكن است شش شود! دو نفر اگر نتوانند با همديگر كار كنند، همديگر را خنثي ميكنند و اگر بتوانند با همديگر خوب كار كنند، بعضا نتايج بسيار تصاعدي ميدهد. البته طبيعتا كار انساني سخت است، چون بايد صحبت و اقناع عمل كنيد؛ خصوصا وقتي با غيرنظاميها مواجه هستيد.