منافع امريكا از عاديسازي روابط ميان عربستان و اسراييل چيست؟
معادله چند مجهولي رياض- تلآويو
18 مرداد بود كه روزنامه وال استريت ژورنال گزارش داد كه دولت بايدن به چارچوب توافقي مهم با عربستان سعودي دست پيدا كرده كه در همان زمان اكثر ناظران معتقد بودند چارچوب اصلي اين توافق، عاديسازي روابط ميان عربستان و اسراييل است. در همين رابطه روز چهارشنبه گذشته، الي كوهن وزير خارجه رژيم صهيونيستي مدعي شد كه زمان توافق عاديسازي با عربستان احتمالا در سه ماهه اول سال 2024 خواهد بود.
از سوي ديگر در حالي كه اخيرا رون درمر، وزير امور استراتژيك اسراييل نيز گفته تلآويو با ارتقاي برنامه هستهاي غير نظامي عربستان مخالفت نميكند، يك رسانه صهيونيستي نيز مدعي شده كه تشكيلات خودگردان فلسطين فهرستي از درخواستهاي خود را در رابطه با قدس و كرانه باختري در چارچوب توافق عاديسازي عربستان و اسراييل در اختيار رياض قرار داده است.
با اين حال شاهد هستيم كه همچنان كاخ سفيد قريبالوقوع بودن اين موضوع را تكذيب كرده و حدود 10 روز قبل نيز جيك ساليوان مشاور امنيت ملي كاخ سفيد در نشست خبري خود به صراحت اعلام كرد، فكر نميكنم به زودي توافقي ميان عربستان و اسراييل صورت بگيرد. در واقع هر چند برخي مقامات دولتي امريكا و نيز تحليلگران تاكيد دارند كه چنين توافقي در كوتاهمدت مسير نخواهد بود، اما در پشت پرده خبرهايي منتشر ميشود كه گويا سعوديها براي چنين توافقي پيششرطهايي نيز ارايه كردهاند. مانند يك تضمين امنيتي از سوي امريكا، فروش جنگافزار و تسليحات نظامي بيشتر و مهمتر از آن حمايت امريكا از برنامه هستهاي عربستان. علاوه بر اين گفته ميشود كه رياض اعلام كرده، صهيونيستها نيز بايد در خصوص راهحل دو كشوري، امتيازاتي به فلسطين بدهند.
موانع پيش روي توافق
در همين راستاست كه تحليلگران معتقدند، موانع پيش رو براي تحقق چنين توافقي بسيار مهم و قابل توجه است. در وهله اول هر چند كه محمد بن سلمان وليعهد عربستان نسبت به رهبران قبلي اين كشور ريسكپذيرتر است، اما بهطور قطع موضوع فلسطين به واسطه جايگاه عربستان در منطقه و جهان اسلام از اهميت زيادي برخوردار بوده و مانند عاديسازي رابطه امارات و بحرين با اسراييل ساده نخواهد بود.
از سوي مقابل بنيامين نتانياهو نخستوزير اسراييل نيز به واسطه شرايط داخلي رژيم صهيونيستي، تمايل چنداني براي نرمش در قبال فلسطينيها نخواهد داشت. در نتيجه هرگونه چرخش نتانياهو در قبال مساله فلسطين به واسطه ديدگاه افراطي و نژادپرستانه كابينهاش، احتمالا به فروپاشي دولت او ختم خواهد شد.
همچنين از آنجا كه ايالات متحده تلاش ميكند تا ميان عربستان و چين فاصله ايجاد كند، سعوديها طبق سياست جديد خود كه برقراري روابط معادل با تمام قدرتهاي بزرگ است از سال 2017 به اين سو پيوندي مستحكم با پكن برقرار كرده و مناسباتشان در حالتي نيست كه انتظار داشته باشيم به سادگي خواستههاي امريكا از سوي سعوديها در اين زمينه تحقق پيدا كند. زيرا برآوردها نشان ميدهد كه اكنون روابط تجاري ميان عربستان و چين به 106 ميليارد دلار ميرسد كه اين رقم دو برابر بيشتر از مراودات اقتصادي ميان عربستان و امريكاست. از سوي ديگر سعوديها در راستاي چشمانداز 2030 خود كه باهدف تنوع بخشيدن به اقتصادشان دنبال ميشود، به ميزان قابل ملاحظهاي سرمايهگذاران چيني را جذب كردهاند.
توافق به نفع امريكاست يا خير؟
همچنين سوالم مهم ديگر به خصوص در ميان برخي از كارشناسان امريكايي اين است كه چنين توافقي تا چه حد به نفع ايالات متحده بوده و در راستاي راهبرد امنيت ملي اين كشور قرار دارد. در اين رابطه راجان منون مدير برنامه استراتژي بزرگ در اولويتهاي دفاعي امريكا و پژوهشگر ارشد دانشگاه كلمبيا در مطلبي براي نشنال اينترست مينويسد: هر چند كه بايدن ميتواند عاديسازي روابط ميان عربستان و اسراييل را به عنوان يك موفقيت بزرگ ديپلماتيك براي خود معرفي كند، اما به نظر ميرسد كه چنين توافقي، هزينههايش بيشتر از فوايد آن براي امريكا خواهد بود. در واقع مساله مهم و قابل توجه اين است كه عربستان و اسراييل پيش از اين به صورت علني و غير علني گامهايي را به منظور برقراري روابط دوجانبه برداشتهاند. به عنوان مثال شاهد بوديم كه سال گذشته عربستان سعودي حريم هوايي خود را به روي هواپيماهاي غير نظامي اسراييل باز كرد. يا در راستاي ديدار برخي از مقامات اسراييلي از عربستان، سازمانهاي اطلاعاتي هر دو طرف با يكديگر همكاريهايي را شكل داده و حتي اخيرا نتانياهو مدعي شده كه قرار است پروژه خط آهن 27 ميليارد دلاري نيز ميان تلآويو و جده كليد بخورد. علاوه بر اين سهشنبه هفته قبل هم شاهد بوديم نخستوزير رژيم صهيونيستي از تعامل مقامات سعودي با مسافران اسراييلي كه هواپيمايشان به دليل نقص فني مجبور به فرود اضطراري در جده شده بود، تشكر كرد. بنابراين برخي تحليلگران معتقدند بسيار قبل از اخبار منتشرشده مبني بر ميانجيگري امريكا براي عاديسازي روابط ميان اسراييل و عربستان، دو طرف با يكديگر همكاريهايي را بر اساس منافع خود شكل دادهاند.
علاوه بر اين اگر امريكا زير بار توافق امنيتي جديد با عربستان برود، خطر كشانده شدن پاي اين كشور به رقابتهاي منطقهاي نيز وجود خواهد داشت. همچنين يك تضمين امنيتي از سوي امريكا ميتواند عربستان را براي ادامه سياستهاي تهاجمي گذشته خود به خصوص در قبال ايران و يمن ترغيب كند. بنابراين چنين مسالهاي خطر دامن زدن به يك درگيري بزرگ را در دل خود نهفته دارد. به همين دليل است كه برخي از تحليلگران امريكايي معتقدند، عاديسازي روابط عربستان و اسراييل براي امريكا منافع خاصي در برندارد زيرا ايالات متحده بايد در وهله اول از منافع خود دفاع كند؛ نه از منافع كشوري كه در خصوص نفت عملا با امريكا به مخالفت و رقابت برخاسته و نسبت به همكاري با روسيه نيز هيچگونه محدوديتي براي خود حس نميكند.
شايد به همين خاطر باشد كه بهرغم صحبتهايي كه در گذشته مبني بر معامله بزرگ بايدن با عربستان صورت ميگرفت، جيك ساليوان مشاور امنيت ملي كاخ سفيد در نشست خبري خود به صراحت اعلام كرد، بحث عاديسازي روابط ميان رياض و تل آويو در آيندهاي نزديك بعيد است. او در اين نشست تاكيد كرده كه وارد جزييات و بحثهايي كه ما با عربستان سعودي و اسراييل در رابطه با علاقه سعوديها به برنامه هستهاي غيرنظامي داشتهايم، نخواهم شد، اما زماني كه صحبت از هر نوع تاسيسات هستهاي به ميان ميآيد، ما از ديدگاه آژانس بينالمللي انرژي اتمي به آن نگاه ميكنيم.