• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۰ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5577 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۰ شهريور

داستان نبرد ماراتن

مرتضي ميرحسيني

ماجرا شايد به دهمين و شايد هم به دوازدهمين روز از ماه سپتامبر، در سال 490 پيش از ميلاد برگردد. به سال‌هايي كه داريوش بزرگ قدرت را در دست داشت و بر قلمرويي پهناور، از مصر تا آسياي ميانه حكومت مي‌كرد. همان سال‌هايي كه شورش چند شهر يوناني‌نشين در آسياي صغير، مرزها و نواحي غربي شاهنشاهي پارس را ناآرام كرد و سلطه شاه بزرگ را در گوشه‌اي از قلمرو او به چالش كشيد. روايت‌هاي به جاي مانده از آن سال‌ها ناقص و مبهم است، اما گويا شورشيان- كه به كمك آتني‌ها پشتگرم بودند- در چند شهر بزرگ، دست‌نشانده‌هاي شاه پارس را بيرون كردند و اداره امور را خودشان به دست گرفتند. سپس شهر سارد را كه يكي از مهم‌ترين پايگاه‌هاي شاهنشاهي پارس در آسياي صغير بود به آتش كشيدند. البته از اشغال كامل اين شهر عاجز ماندند و پس از چندي كشمكش، مجبور به عقب‌نشيني شدند. درگيري‌ها تا مدتي با برتري نسبي شورشيان ادامه داشت، اما در نهايت زور آنان به زور شاهنشاهي نرسيد. شكست خوردند و بي‌رحمانه سركوب و مجازات شدند. داريوش از نافرماني يوناني‌ها خشمگين بود، اما مهم‌تر از خشم شخصي، مي‌ديد كه بدون به اطاعت كشيدن يوناني‌ها نمي‌تواند ثبات و امنيت را در مرزهاي غربي حكومتش تضمين كند. او از مدتي پيش به جنگ با يونانيان فكر مي‌كرد و نقشه‌هايي براي انقياد كامل آنان در سر داشت. دخالت آتني‌ها در شورش آسياي صغير، عزم او را براي اجراي نقشه‌هايش راسخ‌تر كرد. به قول زرين‌كوب «وقتي مداخله آتن در ماجراي شورش ايوني‌ها (يوناني‌هاي ساكن در آسياي صغير) به داريوش فهماند كه يوناني‌هاي آن ‌سوي دريا همواره ممكن است براي امپراتوري آسيا مايه تهديد واقعي باشند، تامل او در لزوم حمله به يونان برطرف شد و او بدون ترديد دريافت كه تا وقتي يوناني‌هاي آن سوي دريا به تبعيت او درنيايند در مغرب آسياي صغير هم قدرت ايران همواره معروض تزلزل خواهد بود.» در نخستين گام، تغييراتي در شيوه حكومت بر شهرهاي آسياي صغير داد و در همه‌جا، مردان لايقي را كه به آنها اعتماد داشت به كار گرفت. در شهرهايي كه به زيادي ماليات‌شان معترض بودند، هم قوانين تازه مالياتي وضع كرد و مبلغ پرداختي مردم را كاهش داد و هم كساني را كه فكر مي‌كرد در تحريك عامه نقش دارند پيدا و سربه‌نيست كرد. سپس به سال 492 پيش از ميلاد، سپاهي كوچك به سواحل يونان فرستاد. اين سپاه در توفان گرفتار شد و به مقصد نرسيد. سال بعد، عده‌اي را به نمايندگي از دربار پارس راهي آتن و اسپارت كرد و اهالي اين دو شهر مهم يونان را- كه از نظر سياسي و اقتصادي، مستقل از يكديگر بودند- جداگانه به اطاعت فراخواند. پيش از آن چند شهر ديگر از شهرهاي يونان تسليم او شده و بي‌مقاومت و بدون اعتراض، مقابل دستور داريوش زانو زده بودند. اما آتني‌ها و اسپارتي‌ها تصميم متفاوتي گرفتند و به روايتي، فرستادگان شاه بزرگ را كشتند. داريوش نيز فرمان به جنگ داد و سپاهي بزرگ، به فرماندهي برادرزاده‌اش آرتافرن و سرداري از ماد به نام داتي، به يونان فرستاد. اين دو، پيروزمندانه در خاك يونان پيشروي كردند و چند جزيره از جزاير يوناني‌نشين را گرفتند. هر كه را كه به جنگ ايستاد كشتند و چند شهر را نيز غارت كردند. اما كار جنگ در ادامه گره خورد و شرايط، به ضرر سپاه پارس تغيير كرد. خبر قساوت آنان در برخي شهرها، به آتن رسيد و آتني‌ها را-كه در آغاز مردد بودند- به ايستادگي و جنگ تحريك كرد، چه آنكه مي‌دانستند به جرم همدستي با شورشيان آسياي صغير و بعد هم نافرماني از دستور شاه بزرگ، مجازات سختي در انتظارشان است. آنچه درباره ادامه جنگ و سپس رويارويي دو سپاه در دشت ماراتن مي‌دانيم به داستان‌هاي يوناني برمي‌گردد و به گفته بسياري از مورخان، اعتماد به درستي‌شان بسيار دشوار- تقريبا ناممكن- است. اما دشوارتر از پذيرش نوشته‌هاي نويسندگاني مثل هرودوت، انكار اين واقعيت است كه سپاه هخامنشي به آنچه مي‌خواست نرسيد و پس از ناكامي در نخستين درگيري‌ها، با به جاي گذاشتن شماري كشته، مجبور به عقب‌نشيني شد. از اين حيث، يوناني‌ها- درواقع آتني‌ها- نتيجه نهايي نبرد ماراتن را پيروزي خودشان ثبت كرده‌اند و روايت‌هايي حماسي درباره‌اش نوشته‌اند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون