حاشيههاي يك باخت
چرا همه از شكست حسن يزداني ناراحت نشدند؟
علي ولياللهي
دو سال پيش وقتي حسن يزداني در فاصله چند ثانيه تا پايان فينال المپيك توكيو نتيجه دو بر يك برنده را به تيلور باخت يك ايران به معناي واقعي كلمه عزادار شد. مردم به صفحه حسن يزداني هجوم بردند و سرسلامتي دادند و گفتند پشت تو هستم «نازنين پهلوان». وقتي در بلگراد 2021 يزداني تيلور را شكست داد و بالاي سر او فرياد پيروزي سر داد يك ايران جشن گرفت. همان شبي كه مردم در مجازي به تيلور امريكايي ميگفتند با پادشاه كشتي دربيفتي ور ميافتي!
پارسال در اسلو 2022 يزداني به تيلور باخت، اما اتفاقات آن روزهاي كشور فرصت و مجالي براي پرداختن به شكست يزداني نداد. آن روزها آنقدر التهاب بالا بود كه حتي گفته شد خود يزداني هم تمركز لازم براي كشتي گرفتن را نداشت.
دقيقا از آن روز كه به شكل نماديني مقارن شد با ايام آغاز اعتراضات تا 26 شهريور 1402 چيزهاي زيادي در اين كشور عوض شده كه باورنكردني است. يكيش همين واكنش كاربران فضاي مجازي به شكست حسن يزداني مقابل تيلور. واكنشي شبيه به اتفاقي كه بعد از باخت ايران مقابل امريكا در جام جهاني رقم خورد!
بعد از باخت حسن يزداني مقابل تيلور در المپيك نوشتم حسن يزداني ستون خيمه است. نوشتم او كسي است كه مردم ايران را دور هم جمع ميكند. نوشتم حتي يك نفر هم نديدم كه از باخت يزداني خوشحال باشد.
نوشتم در زمانه دوقطبيها، حسن يزداني چيزي است كه همه سر آن اتفاق نظر دارند. اما امروز و در كمال تاسف بايد بنويسم كه همين حسن يزداني هم شده محل افتراق و دودستگي. آنچه در فضاي مجازي و صفحه شخصي حسن يزداني بعد از باخت مقابل تيلور با ضربه فني رقم خورد، ثابت ميكند كه اوضاع با يكسال پيش چقدر تفاوت كرده است. كاربران شادمان از باخت حسن يزداني ميگويند او با سياسيون نشست و برخاست دارد و ديگر آن چهره مردمي دو، سه سال پيش نيست. ميگويند الكي به او لقب پهلوان داديم. پهلوان يكي بود و آن هم آقا تختي! آنها به عليرضا دبير هم نقد دارند. مخالفان هم به حمايت از حسن يزداني ميپردازند و ميگويند او يك كشتيگير است؛ همين و بايد در همين حد از او انتظار داشت. اين دست ميگويند چطور ميتوانيد به يك كشتيگير نابغه كه با تلاش خودش به جايگاه فعلي رسيده انگ بچسبانيد؟ البته هستند كساني كه از لحاظ فني مبارزه يزداني-تيلور را بررسي ميكنند و وارد اين بازيها نميشوند.
وارد شدن به اين دوگانه جز به بيراهه رفتن نيست. اما ناديده گرفتن آن هم اشتباه است. آنچه بعد از باخت حسن يزداني در فضاي مجازي رقم خورد يك هشدار بزرگ است. هشدار براي آنهايي كه ميگويند همه چيز در اين جامعه گل و بلبل است و شكافي وجود ندارد. در حالي كه وقتي حسن يزداني ميشود محل اختلاف يعني اوضاع خوب نيست. يعني يك جاي كار ايراد دارد. يعني سرمايههاي ملي در خطر قرار گرفتهاند. ممكن است برخي بگويند عدهاي فريب خورده در فضاي مجازي دست به تخريب يزداني و ساختن دوقطبي زدهاند. اينها كساني هستند كه ميخواهند صورت مساله را پاك كنند.
كساني كه نه از اتفاقات جام جهاني فوتبال درس گرفتند و نه حالا ميخواهند متوجه واقعيت بشوند. اينها نميفهمند ناراحت شدن حتي يك نفر در جمعيت چند ده ميليوني ايران از باخت كشتيگير ايراني به امريكايي يعني فاجعه!سايه سنگين سياست لحظه به لحظه زندگي مردم اين كشور را تحت تاثير قرار ميدهد. اين روزها ديگر هيچ چيزي را نميشود فارغ از سياست و تحولات اجتماعي ديد. هيچ چيزي حتي يك مسابقه كشتي! در اين شرايط آيا فرد يا افرادي دلسوز پيدا ميشوند كه اين اتفاقات را ببرند زير ذرهبين؟ آيا هستند كساني كه تلاش كنند براي پاسخ به اين سوال: چه شد كه اين شكلي شد؟