عرقريزي درونزا!
بهروز مرباغي
اخيرا در ميان جامعهشناسان و علماي شهرسازي، گزاره جالبي درباره تحول و تكامل شهر و جامعه مطرح شده. گزارهاي با اسم جالبِ روند و حاصلِ عرقريزي درونزا! ميگويد وقتي بدن در فعاليتي شديد براي تغييري در اندام و روحيه خود است، معمولا عرق ميريزد. فعاليت دروني بدن منجر به عرقريزي درونزا ميشود. اين نوع عرقكردن مثبت و حتي فرحافزا است. باعث شادابي بدن و سبكي روح و روان ميشود. در برابرِ اين نوع عرقريزي، شكل برونزا هم داريم. در مكاني كه رطوبت هوا بالا است و شرجي تند محيط باعث ميشود لباس به تن آدم بچسبد، اين نوع عرقكردن امري برونزا است و اصلا سبب شادابي تن و سبكي روان نميشود. برعكس، سبب رخوت و خستگي مفرط ميشود. علماي جامعهشناس بر اين باور هستند كه هرگونه تغيير در جامعه، در هر مقياسي، بايد درونزا باشد. جامعه بايد آگاهانه و مستمر فعاليت كند، با هدف سامانِ درست ساختار و بيرون ريختن سموم داخلي به صورتي كه جامعه احساس كند گام به گام پاكيزهتر و شادابتر ميشود. نكته ظريف در اين گزاره آن است كه اگر جامعه منتظر باشد كه از بيرون عرق بر تنش بنشيند، حتما راه به جايي نخواهد برد. آن عرق نه تنها سبب پالودن سموم داخلي بدن نميشود بلكه خستگيآور و آزارنده هم هست. در ادامه، علماي مزبور معتقدند اگر كساني از سر تنبلي ذهني يا تاريخي منتظر نيرويي خارقالعاده براي تغيير و تحول شهر و جامعه خود هستند، ممكن است از نتيجه كار پشيمان شوند. جالب آنكه اين نوع تفكر را تفكر دوپينگي مينامند و آخر و عاقبت آن را مثل نتيجه دوپينگ برميشمارند كه در ظاهر ممكن است در يك مسابقه نتيجه دهد ولي سبب پوكي و پلاسيدگي دروني ميشود. شهر و در مقياسي بزرگتر: جامعه، منتظر دستور افراد براي تغيير نميماند. قانون خود را دارد و شهروندان فقط موظف به مراقبت از آن و اصلاح مسير حركت آن هستند. براي تغيير شهر و محله نيازي به نيروي خارجي نيست. تغيير بايد دروني و روي شالودههاي آن باشد. در تمام شهرهاي كشور، آثار تغييرات تحميلي به شهر از بيرون را ديدهايم. اين حكم را بايد بپذيريم كه شهر ساخته نميشود، زاده ميشود. هنر شهروندان فرهيخته آن است كه اين زايش و تولد به صورت عادي و طبيعي صورت بگيرد و عواقب منفي به بار نياورد. به هرحال، امروز، با توجه به تشنجات ملي و بينالمللي، بسياري بر اين باور هستند كه بايد براي تمام تغييرات مورد انتظار شهر و جامعه راهحلهاي دروني و غيرانفجاري انديشيد و از انهدام ساختارها و شالودههاي موردقبول شهر و جامعه اجتناب شود. طبيعي است گزاره «عرقريزي درونزا» موافق و مخالفاني دارد، ولي جذابيت آن ناشي از استعارهاي است كه با تن و روان همه ارتباط دارد و موضوعي ملموس و واقعي براي همه است. مثال بدن و عرقريزي را همه درك ميكنند!
معمار و مدرس دانشگاه