ميخواهند خسرويوفا را بزنند يا واقعا دلواپس هستند؟
جنجال حجاب ورزشكاران زن ايراني در بازيهاي آسيايي
علی ولیالهی
دلواپسان كه نتوانستند هيچ ايرادي به شرايط دختران ورزشكار ايران در بازيهاي آسيايي بگيرند، لباس فرم و لاك ناخن اين ورزشكاران در مراسم افتتاحيه را سوژه كردهاند و بابت اين قضيه در ظاهر به مقامات ورزش و درواقع به ورزشكاران زن ايراني ميتازند.
روز دوشنبه يكي از كاربران به اصطلاح ارزشي با عنوان فعال رسانهاي اصولگرا توييتي را خطاب به وزارت ورزش منتشر كرد كه حسابي خبرساز شد. اين كاربر نوشت: «اي كاش وزارت ورزش براي اين ولنگاري حجاب و نمودهاي معنادارش از تعطيلي دربيايد! مواجهه بينالمللي زنان ما با جهان در عرصههاي ورزشي بخش مهمي از معرفي فرهنگ عفاف و حجاب كشور است. نامناسب بودن لباس رسمي زنان از نظر پوشش در بازيهاي آسيايي يكسو! اين تصاوير را كجاي دلمان بگذاريم؟»
منظور اين كاربر از «اين تصاوير» عكسهايي بود كه در ادامه توييتش گذاشته بود. تصويري از ورود كاروان ورزشي ايران به مراسم افتتاحيه مسابقات بازيهاي آسيايي هانگژو كه در آن دختران ورزشكار شلوار بلند، كت شكيل و مقنعه به سر داشتند به همراه دو عكس از مهسا جاور و زينب نوروزي قايقرانهاي ايران كه در روز نخست موفق به كسب مدال ارزشمند نقره شدند: تصويري از لاك ناخن اين دو ورزشكار كه به رنگ پرچم ايران در آمده بود و تصويري از ژست جالب اين دو ورزشكار با مدال نقره (جاور و نوروزي در اقدامي بسيار طبيعي برابر دوربين عكاسها مدال خود را مقابل چشم گرفتند).
اين توييت در ابتدا اصلا مهم به نظر نرسيد. انگار كه يك نفر براي خود نظري داشته باشد و آن را به اشتراك بگذارد. ولو اينكه نشاندهنده اختلالات ذهني يك فرد باشد كه به آن پوشش كاملا پوشيده ورزشكاران زن بگويد ولنگاري! اما ماجرا جايي عجيب شد كه سينا كلهر معاون فرهنگي وزير ورزش انگار كه جواب يك فرد رده بالا را هنگام مواخذه ميدهد به توييت اين فرد پاسخ داد. سينا كلهر عوض حمايت از ورزشكاران زن، كميته ملي المپيك كه براي مصوب كردن لباس ورزشكاران زن مسير پيچيدهاي را طي ميكند، حتي خود وزارت ورزش در جواب اين فرد اعلام كرد به خدا ما بيتقصيريم! معاون وزير ورزش انگار كه تمام اتهامات اين شخص را پذيرفته و تنها ميخواهد خودش را مبري كند، نوشت: «براي بار هزارم عرض ميكنم مسووليت فرهنگي، فني، برنامهاي، زيرساختي و خلاصه هر چيز مرتبط و غيرمرتبط كاروان اعزامي به بازيهاي آسيايي با كميته ملي المپيك هست و وزارت ورزش نقشي ندارد. بنده به عنوان معاون فرهنگي وزارتخانه مثل شما از تلويزيون تماشاگر رويداد هستم!»
پاسخ كلهر آنقدر عجيب بود كه بلافاصله واكنش رسانهها و فعالان رسانهاي را به دنبال داشت. اصليترين انتقاد به كلهر هم اين بود كه آيا به عنوان يك شخصيت حقوقي متوجه جايگاه خود هست؟ آيا او انتقادها از پوشش اين دختران ورزشكار را پذيرفته و آنها را ولنگار ميداند؟ آيا او به عنوان يك مقام مسوول نميداند طراحي لباس ورزشكاران، مخصوصا زنان در مسابقات بينالمللي در يك كارگروه متشكل از نهادهاي مختلف و تصميمساز صورت ميگيرد و خروجي آن مورد تاييد مقامات ذيربط است؟ پس چرا انگار كه ترسيده باشد ميگويد والله من هم از پاي تلويزيون نظارهگر چنين وضعيتي بودم؟ آيا مشكل خاصي ميان كميته ملي المپيك و وزارت ورزش وجود دارد و اين گير دادن بيخود به لباس ورزشكاران زن در راستاي همان تسويهحسابها صورت گرفته؟
ظن آخري كه مطرح شد، يعني مشكل بين كميته ملي المپيك و وزارت ورزش از آنجايي ميتواند قوي شود كه سه سال پيش به شكل ديگري رقم خورد. شهريور 1400 تيم ملي زنان ايران براي بازيهاي مقدماتي جام ملتهاي آسيا راهي تاشكند شد. آن زمان فدراسيون شهابالدين عزيزي خادم برخلاف روال معمول براي اعضاي تيم ملي لباس متحدالشكلي درنظر گرفت كه در نگاه اول با استقبال هم ورزشكاران و هم جامعه مواجه شد. يك كت و شلوار خوشدوخت (البته كتها بلندتر از كتهاي معمول بود و تا روي ران ميرسيد)، با لباس سفيد و شال مشكي. اما همان زمان رسانههايي كه از هر راهي براي تخريب فدراسيون وقت استفاده ميكردند فرصت را مناسب ديدند و با حمله به لباس ورزشكاران زن، رييس فدراسيون را تحت فشار قرار دادند. چند نماينده مجلس هم كه با عزيزي خادم مشكل داشتند اين وضعيت را غنيمت شمرده و جنجال بزرگي را به راه انداختند. خبرگزاري فارس نوشت: «براساس تصاوير، لباس رسمي اعزام اين تيم، كت و شلواري برخلاف عرف فرهنگي و اجتماعي كشور بوده است. تيمهاي ملي كشورمان در رشتههاي مختلف، همواره با لباسهايي با قواعد مشخص در رويدادهاي بينالملل و برون مرزي شركت كردهاند كه تشكيل يافته از يك عرف و ادب ملي و ديني بوده، اما فدراسيون فوتبال به يكباره مبادرت به تهيه كت و شلوارهايي كرده كه بيشتر مردانه بوده تا جهت لباس رسمي بانوان مليپوش.»
اين خبرگزاري همچنين مصاحبهاي با احمد راستينه نماينده شهركرد در مجلس انجام داد كه راستينه هم مواضع فارس را تاييد كرد و گفته «به عنوان مسوول كميته تربيتبدني حتما اين موضوع را پيگيري ميكنيم و به مسوولان ذيربط تذكر شديد ميدهم و خواستار اصلاح اين رويه هستيم و ميخواهيم كه گزارش اين اصلاح را به ما بدهند. كساني كه كوتاهي كردهاند حتما بايد طبق قانون با آنها برخورد شود.»
زمان نشان داد نه آن خبرگزاري نه آن نماينده مجلس هيچ مشكل خاصي با لباس ورزشكاران زن نداشتند و هدفشان چيز ديگري بود.
به هر حال چه هدف از اين نمايش (انتشار يك توييت انتقادآميز نسبت به لباس ورزشكاران زن و بعد واكنش وزير ورزش) تحت فشار قرار دادن كميته ملي المپيك و شخص محمود خسرويوفا باشد چه زير سوال بردن ورزشكاران زن با استفاده از الفاظي نظير ولنگار و چه مسائل ديگر، اين اقدام بازخوردي بسيار منفي در جامعه به دنبال داشته است. جامعهاي كه در آن مساله حجاب بسيار حساسيتبرانگيز شده و همين لايحه اخيري كه مجلس به تصويب رسانده حاشيههاي زيادي را به دنبال داشته است. همان لايحهاي كه در دل خود ورزشكاران زن را هم لحاظ كرده و بعيد نيست از اين منظر هم مسائلي را به وجود بياورد. وقتي دختران ايران ميبينند به زني كه لباسي كاملا پوشيده شامل شلوار بلند، كت بلند و مقنعه به تن دارد گفته ميشود ولنگار چه تصويري در ذهنش شكل خواهد گرفت؟ شايد به همين خاطر بود كه برخي كاربران با انتشار رژه زنان ايران در بازيهاي آسيايي پكن (اولين دوره بعد از انقلاب كه زنان اجازه حضور در مسابقات را پيدا كردند) را كه در آن زنان با چادر مشكي در مراسم افتتاحيه حضور پيدا كردند را به اشتراك گذاشتند و نوشتند آيا برخي ميخواهند اتفاقات آن دوران را زنده كنند؟